کد خبر: ۹۴۸۹۹
تاریخ انتشار: ۰۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۰:۰۰
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تعداد بازدید: ۱۴۲۱

اشپیگل: زمان آن رسیده که اروپا، ریاض و تهران را بر سر یک میز بنشاند

همکاری با ایران در حل بسیاری از مشکلات خاورمیانه کمک خواهد کرد؛ به خصوص در مبارزه با داعش و جنگ داخلی در سوریه. اروپا باید نقش تعیین کننده ای در این زمینه ایفا کند، به ویژه در امر میانجی گری بین ایران و عربستان سعودی.
اشپیگل نوشت: همکاری با ایران در حل بسیاری از مشکلات خاورمیانه کمک خواهد کرد؛ به خصوص در مبارزه با داعش و جنگ داخلی در سوریه. اروپا باید نقش تعیین کننده ای در این زمینه ایفا کند، به ویژه در امر میانجی گری بین ایران و عربستان سعودی.

به گزارش پایگاه خبری «تیک»، توافق هسته ای نشان می دهد که تابوی تعامل با ایران شکسته است و می توان امید به ایجاد امکانات و فرصت های بیشتر برای برقراری آرامش در خاورمیانه داشت، همان طور که فرانک والتر اشتاین مایر، وزیر امور خارجه آلمان در سخنان اخیر خود بازگو کرد. با توجه به وضعیت کنونی خاورمیانه و به خصوص جنگ داخلی سوریه، تعهدی دائمی و مداوم ضرورت دارد اما چه کسی قدرت و اراده سیاسی لازم را برای شروع این فرآیند دارد؟ برای آمریکا و همچنین برای ایران، پذیرش چنین امری در صورتی که اروپا – هماهنگ با آمریکا - ابتکار عمل را به دست بگیرد، آسان تر خواهد بود.

نفوذ منطقه ای ایران بدون شک در گذشته باعث تضعیف منافع غرب شده است. با این حال، در نظر گرفتن تهران فقط به عنوان یک حریف، کوته نظری است. ایران نقش سازنده ای برای ایجاد ثبات در افغانستان داشته، در عراق کمک های قابل توجهی با هدف مهار داعش کرده و در لبنان نیز تضمین کرده است که نظام سیاسی شکننده سقوط نکند و تنش های فرقه ای افزایش نیابد. باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا به طور ضمنی اذعان کرده است که اهداف منطقه ای آمریکا در صورت همکاری با ایران و نه مقابله با آن، آسان تر محقق خواهند شد.

در حال حاضر، این امر به ویژه آشکارا در راهبرد آمریکا در قبال داعش نشان داده می شود. از آنجا که چارچوب گروه E3+3 با دستیابی به توافق به هدف خود به نتیجه رسیده است، روشن نیست که آمریکا چگونه می خواهد در آینده با ایران تماس های دو جانبه ای داشته باشد. گرچه تابوهای تعامل و همکاری بین دو کشور به واقع طی مذاکرات دو سال گذشته ترک برداشته، اما به طور کامل شکسته نشده است. در مقایسه با اروپا، رئیس جمهور اوباما فرصت های محدودی برای مذاکره مستقیم با ایران دارد. سیاست داخلی آمریکا و دشمنی تاریخی با جمهوری اسلامی موانعی جدی در راه عادی سازی روابط این دو هستند.

در مقابل، با توجه به این که نزدیکی به خاورمیانه برای اروپا مهم تر است باید روابط خود را با ایران توسعه داده و گزینه های بهتری برای حل مناقشه در منطقه پیدا کنند. پیشگیری داعش، اسلام هراسی رو به رشد، افراط گرایی شهروندان اروپایی، تهدید تروریستی از سوی تندروهایی که از جنگ داخلی سوریه باز گشته اند و رفتار با پناهندگان در اروپا تنها مهم ترین و ضروری ترین موضوعات در فهرست طولانی چالش ها هستند. این خطر وجود دارد که این مشکلات و هزینه های مربوط به آن برای اروپا همچنان افزایش یابند، مگر اینکه راهی برای مقابله با آنها یافت شود. بدون ایران و بدون متعهد شدن، اروپا در این امر موفق نخواهد شد.

با وجود تنش بین کشورهای عضو اتحادیه اروپا و ایران، روابط دیپلماتیک بین دو طرف - به استثنای انگلیس - هرگز به طور کامل قطع نشده بود. دوازده سال پیش خاویر سولانا، مسئول ارشد امور خارجه و سیاست امنیتی اتحادیه اروپا، همراه با E3 (آلمان، فرانسه و انگلیس) کانال های دیپلماتیک با تهران برقرار کرد که به توافق وین منجر گشت.

به تازگی از زمانی که روحانی به ریاست جمهوری انتخاب شد و توافق هسته ای امکان پذیر به نظر رسید، اروپا تلاش های سیاسی بیشتری برای نزدیک شدن روابط انجام داده است که می تواند شالوده تحولات بیشتری باشد. بازدیدهای وزرای امور خارجه متعدد و سفر بیش از 100 هیئت تجاری طی ماه های اخیر، نشانه روشنی از این تغییر و توسعه است. بالاتر از همه، اقتصاد آلمان منافع زیادی در ایران داشته و از مدت های طولانی منتظر گشایش در این کشور بوده است.

اگر غرب لحن قوی تری در مسائل منطقه با ایران به کار ببرد، این امر موجب ایجاد نوعی همزیستی متشکل از همکاری، سازش و رقابت خواهد شد. همچنین نفوذ غرب را تقویت کرده و در نهایت اجازه خواهد داد تا سایر بازیگران منطقه ای، از جمله شورای همکاری خلیج [فارس] در حل مناقشات دخیل شود و تلاش و تعهد بیشتری برای یافتن راه حل هایی برای آنها داشته باشند.

ارزیابی های جدید شورای روابط خارجی اروپا نشان می دهد که اروپا باید فرایندی را آغاز کند تا ایران و عربستان سعودی را به طور منظم و در سطح سیاسی بالا بر سر میز مذاکره و تعامل بنشاند. گروه E3 و نماینده عالی سیاست خارجی اتحادیه اروپا باید در این ابتکار مسئولیت رهبری را به عهده گیرند، بدین طریق که فرانسه و انگلیس از روابط خوب خود با عربستان سعودی و آلمان از روابط خوب خود با ایران استفاده کنند. این امر همچنین می تواند پایه ای برای مذاکرات پربار تحت نظارت سازمان ملل باشد.

همانند مسیر دستیابی به راه حل در موضوع هسته ای، حل و فصل اختلافات منطقه ای دشوار و طولانی خواهد بود. با این وجود، اروپا باید از تمام فرصت های موجود برای کشف امکانات جهت حل درگیری های منطقه ای با مشارکت سازنده ایران استفاده کند. نقش فعال اروپا در این روند از آن جهت حتی مهم تر است که آمریکا تنها به طور بسیار محدود می تواند فعال باشد.