کد خبر: ۴۱۱۱۴۰
تاریخ انتشار: ۱۰ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۰:۰۷
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تعداد بازدید: ۱۶۷۵

درد دلهای زن در بازداشتگاه، راز کشته شدن شوهر او را فاش کرد

شامگاه 10 مهرماه سال 1400 راننده‌هایی که از بزرگراه آزادگان عبور می‌کردند با صحنه وحشتناکی روبه‌رو شدند.

ایران: جسد خونین یک مرد در حاشیه بزرگراه رها شده بود. آنها با پلیس تماس گرفتند و مأموران در محل حاضر شدند. شواهد نشان می‌داد قربانی که با ضربه‌های متعدد چاقو از پای درآمده، احتمالاً در جای دیگری به قتل رسیده و سپس جنازه‌اش شبانه به حاشیه بزرگراه منتقل شده است.

کشف گوشی موبایل و مدارک هویتی کنار جسد نشان می‌داد جنازه متعلق به یک مرد به نام رحیم است.
با افشای این ماجرا جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و مأموران برای رازگشایی جنایت به تکاپو افتادند.
تماس زن ناشناس
مأموران در نخستین گام از تحقیقات به بازجویی از همسر قربانی به نام لیلا پرداختند. زن جوان که خودش را غم‌زده نشان می‌داد، به مأموران گفت: همسرم دو گوشی موبایل داشت. شب گذشته زن ناشناسی با موبایل او تماس گرفت و از او خواست تا بیرون برود. من مخالفت کردم اما همسرم گوش نداد و به ملاقات زن ناشناس رفت. همسرم زمانی که از خانه خارج می‌شد، مشروب خورده و حال طبیعی نداشت.
وی افزود: تا صبح منتظر شوهرم بودم اما او به خانه بازنگشت تا اینکه مأموران پلیس تماس گرفتند و از مرگ شوهرم خبر دادند. من از نحوه مرگ شوهرم اطلاعی ندارم و احتمالاً زن ناشناس در قتل شوهرم دست داشته باشد.
نخستین سرنخ
اظهارات ضد و نقیض 3 فرزند قربانی جنایت درباره اینکه پدرشان چطور خانه را ترک کرده است، شک پلیس را برانگیخت.
پسر بزرگ قربانی گفت: دیشب پسرعموی مادرم به خانه ما آمد و بعد از چند ساعت از خانه‌مان رفت. بعد از رفتن او، مادرم به من و برادر و خواهرم پول داد تا از عطاری محله‌مان دارو تهیه کنیم. ما از خانه بیرون رفتیم و حدود یک‌ساعت بعد به خانه برگشتیم. ما وقتی به خانه آمدیم، پدرمان در خانه نبود. مادرمان هراسان بود، دست و لباس‌هایش خون‌آلود بود. حتی روی فرش‌ها و در و دیوار هم خون پاشیده شده بود و مادرمان در حالی که اشک می‌ریخت با دستمال خیس، خون‌ها را پاک می‌کرد. من و خواهر و برادرم که از دیدن این صحنه شوکه شده بودیم، از مادرمان سؤال پرسیدیم.
پسر نوجوان ادامه داد: مادرمان گفت که مثل همیشه با پدرمان درگیر شده و پدرمان او را کتک زده و خانه را ترک کرده است. اگر چه دست‌های مادرمان زخمی بود اما خون ریخته شده در خانه بیشتر از آن چیزی بود که بخواهد از دستان مادرمان جاری شده باشد. پدر و مادرمان همیشه با هم اختلاف داشتند و بیشتر اوقات کار به کتک‌کاری کشیده می‌شد.
با اظهارات عجیب این پسر، مأموران به بازجویی از برادر کوچک وی پرداختند. او گفت: ما وقتی به خانه برگشتیم، مادرم ناراحت بود و بشدت گریه می‌کرد اما کمی بعدتر آرام شد. او ما را تهدید کرد اگر پلیس به سراغمان آمد و از ما چیزی پرسید، بگوییم پدرمان در حالی که مست بوده و 2 گوشی موبایل در دست داشته، خانه را ترک کرده است. مادرمان گفت که در غیر این صورت پلیس او را دستگیر می‌کند و من و خواهر و برادرم آواره می‌شویم.
نظریه پزشکی قانونی
در این میان پزشکی قانونی در گزارشی اعلام کرد قربانی با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده و در آزمایشات سم‌شناسی وی مواد مخدر، سموم آمفتامین و متادون یافت نشده است اما در محتویات معده‌اش کلونازپام وجود دارد.
پیامک تهدید به قتل
با اظهارات فرزندان قربانی، مأموران در گام دیگری از تحقیقات به بررسی گوشی موبایل لیلا پرداختند و دریافتند حدود 10 روز قبل وی با ارسال پیامکی به همسرش او را تهدید به قتل کرده بود. این زن همچنین پیامک‌هایی برای پسرعمویش به نام نعیم فرستاده بود.
با افشای این ماجرا لیلا بازداشت شد و مأموران به تحقیق درباره پسرعموی وی پرداختند.
ردیابی خواستگار سابق
در بررسی‌ها روشن شد سال‌ها پیش نعیم خواستگار لیلا بوده و با وی قرار ازدواج داشته است. همچنین در ردیابی گوشی موبایل نعیم، روشن شد گوشی وی در ساعتی که فرزندان قربانی در خانه نبوده‌اند، در همان محدوده آنتن‌دهی داشته است. در حالی که فرضیه جنایت خانوادگی با همدستی خواستگار سابق قوت گرفته بود، نعیم بازداشت شد اما مدعی شد از نحوه کشته شدن شوهر دخترعمویش هیچ اطلاعی ندارد.
وی گفت: من در کار ضایعاتی مشغول هستم و در ساعتی که رحیم کشته شد، در منطقه جنت‌آباد مشغول جمع کردن ضایعات بودم. من نمی‌دانم او چطور کشته شده است.
در حالی که لیلا در بازداشتگاه، مهر سکوت بر لب زده و منکر دست داشتن در قتل همسرش بود، هم‌بندی وی سرنخ مهمی را به پلیس داد.
درددل در بازداشتگاه پلیس
این زن متهم گفت: من چند روزی است که در بازداشتگاه هستم. از چند روز قبل که لیلا هم به بازداشتگاه آمده بود، با هم دوست شدیم و درددل می‌کردیم. او یک شب به من گفت که اگر فلان قرص را در شربت حل کنی، در آزمایشات سم‌شناسی چیزی مشخص نمی‌شود. فکر می‌کنم او با همین ترفند شوهرش را کشته باشد.
کیفرخواست قتل
همین سرنخ کافی بود تا دست لیلا در جنایت خانوادگی رو شود. در حالی که وی و پسرعمویش همچنان منکر دست داشتن در قتل بودند و ادعا می‌کردند از نحوه قتل رحیم اطلاعی ندارند، برایشان به اتهام مشارکت در قتل عمدی کیفرخواست صادر و پرونده‌شان به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد تا بزودی به جرم آنها رسیدگی شود.
این در حالی است که فرزندان قربانی برای عاملان قتل پدرشان درخواست قصاص کرده‌اند. آنها گفته‌اند هرکسی که پدرمان را کشته، باید اعدام شود و ما حاضر به گذشت نیستیم.