یکی از بانفوذترین جریانات اسرائیل معتقد است جنگ با ایران نشانهی ظهور قریبالوقوع مسیح موعود یهودیان است / آنها معنقدند جنگهای غزه و ایران نوعی دخالت الهی است که روند رستگاری را تسریع میکند/ خاخامهای برجسته، نتانیاهو را به عنوان فرستاده خدا معرفی میکنند

رهبران جامعه ملیگرای حریدی (هاردالی) جنگهای غزه و ایران را دخالت الهی میدانند که روند رستگاری را تسریع میکند. گفتمان امنیتی جای خود را به سخن از معجزات داده و خاخامهای برجسته، نتانیاهو را به عنوان فرستاده خدا معرفی میکنند.
در ادامه این مطلب آمده: لحظاتی پس از آغاز جنگ با ایران در ماه گذشته، روشن شد که آنچه در گفتمان عمومی به عنوان نزاعی نظامی-سیاسی مطرح میشد، در نگاه برخی محافل بانفوذ، ماهیتی کاملاً متفاوت دارد.
در جامعه هاردالی – که ترکیبی از دینگرایی فوقافراطی و ملیگرایی است – این جنگ فقط نبردی برای امنیت اسرائیل نبود، بلکه لحظهای تاریخی تلقی شد که آسمانها گشوده شدهاند، معجزات آشکار شدهاند، و ماشیح با گامهایی بلند در راه است.
رهبران معنوی این جامعه که برای سالها با احتیاط سخن میگفتند، اکنون همه قیود را کنار گذاشتهاند، دخالت مستقیم الهی را اعلام میکنند، و حتی به بنیامین نتانیاهو جایگاه ماشیح بخشیدهاند. در زیر سطح جامعه، انفجاری شگفتآور از شور مسیحایی رخ داده که نه تنها رهبران هاردالی را در برگرفته، بلکه به شکلی جدی آینده کشور را تحت تأثیر قرار داده است.
پیشتر نیز چنین بیداری معنویای در پی وقایع ۷ اکتبر رخ داده بود، اما به نظر میرسد که درگیری ۱۲ روزه با ایران آن را به مرحلهای تازه و عمیقتر رسانده است.
برای سالها، من حالات روحی رهبران خاخامی این جامعه – که افراطیترین و ملیگراترین شاخه صهیونیسم دینی هستند – را دنبال کردهام و میتوانم بگویم که شاید هرگز دورهای تا این حد پرتبوتاب وجود نداشته است. آنچه اکنون رخ میدهد فورانی از شور و وجد بیپرده است.
تفاوت اکنون، نه در باور به ظهور قریبالوقوع ماشیح، بلکه در حذف آخرین فیلترهای زبانی برای توصیف این «واقعیت نوظهور» به عموم جامعه است. در پرتو «معجزات آشکار» و «شگفتیهای پیاپی»، همانطور که خاخامها میگویند، دیگر دلیلی برای خویشتنداری وجود ندارد. برعکس، وظیفهای است الهی که بزرگی لحظه را به جامعه منتقل کنند.
نتانیاهو نیز بهتدریج به زبانی روی آورده که برای او طبیعی نیست، و مفاهیم اصلی گفتمان مسیحایی را به کار میبرد.
در جریان بازدید از دیوار ندبه، در میانه تنش با ایران، او دعایی ویژه برای دونالد ترامپ خواند: «او که به شاهان نجات میبخشد و فرمانرواییاش سلطه بر همه جهانهاست، او که داوود بندهاش را از شمشیر بد نجات داد، و راه را در دریا و آبها گشود، باشد که رئیسجمهور ایالات متحده، آقای دونالد جان پسر ماری آن را، برکت دهد، نگه دارد، محافظت کند، یاری دهد، بلند مرتبه سازد، بزرگ گرداند و او را بالا برد، چرا که او به عهده گرفته است که شر و تاریکی را از جهان براند.»
از نگاه هاردالیم، پاکسازی جهان از شر مأموریت اصلی قوم یهود در آستانه رستگاری است، و تمام آنچه بر آنان رفته و میرود بخشی از مبارزهای عظیم علیه شر جهانی است.
خاخام یگال لوینشتاین، رئیس آکادمی پیشنظامی بنیدیوید در شهرک ایلی، در تاریخ ۳ دسامبر ۲۰۲۳ گفته بود: «خدای متعال میفرماید: لحظاتی در تاریخ وجود دارد که اگر من زلزلهای نیافرینم، مردم همچنان در خطای هولناکی زندگی میکنند که خلاف عدالت حقیقی و الهی است… پس پروردگار چه میکند؟ او میگذارد جهانبینی شر با تمام پلیدیاش ظاهر شود… این زلزلهای جهانی است… ما بهای کل جهان غرب را پرداختهایم.»
از این منظر، جنگ (هنوز ناتمام) با ایران، دنبالهای مستقیم از نبرد اسرائیل با شر جهانی است – و اکنون ترامپ نیز به این مأموریت پیوسته است.
زبان رستگاری با اصطلاحات امنیت ملی یا ملاحظات سیاسی سخن نمیگوید. آنها حوزههایی کاملاً متفاوتاند.
مهم نیست که آیا نتانیاهو واقعاً به دعایی که در کنار دیوار ندبه خواند ایمان دارد یا نه (احتمالاً ندارد)؛ آنچه مهم است بهکارگیری و تزریق مفاهیم مسیحایی از سوی اوست. اهمیت، در پیوند روزافزون او با جریانهای مسیحایی درون صهیونیسم دینی است.
خاخام الیاکیم لوانون، رئیس یشیوای اسدری الونموره، که یکی از برجستهترین شخصیتهای معنوی صهیونیسم دینی و از چهرههای مؤثر جریان ملیگرای حریدی است، در ۱۵ اکتبر ۲۰۲۳ گفته بود: «این وحشتها بخشی از نقشهای الهی است برای ایجاد شکافهای عمیق در درون ملت… اگر مردم بیدار نشوند، خدا شکافهایی هولناک ایجاد میکند تا همه بیدار شوند… تحولی در جریان است و خدا ملت ما را به سوی تحولی عظیم هدایت میکند.»
لوانون ماهها پیش، براساس محاسباتی که به گائون ویلنا نسبت داده میشود، تاریخی را برای آغاز دوره موسوم به «زمان صلح» مشخص کرده بود: ۱۷ سیوان ۵۷۸۵، مطابق با ۱۳ ژوئن ۲۰۲۵ – که به طرز حیرتانگیزی دقیقاً همان روز آغاز جنگ با ایران است.
خاخام شموئل الیاهو، از دیگر رهبران مهم جریان هاردالی، در ۱۵ ژوئن این محاسبه را با شور و شوق برای طلاب یشیوای صفد شرح داد و گفت که دوره «زمان صلح» آغاز شده است – دورهای که خداوند، دشمنان ملت اسرائیل را پاک میکند.
خاخام دانی لاوی نیز در مقالهای با عنوان «زمان رستگاری تو فرا رسیده» در تاریخ ۱۳ ژوئن، نوشت: «در این لحظات والا، نمیتوان به سراغ یکی از میدرشهای بینظیر نرفت که مستقیماً به زمان ما اشاره دارد…» و از یَلکوت شمعونی نقل کرد که: «سال ظهور پادشاه ماشیح، تمام پادشاهان جهان یکدیگر را تحریک خواهند کرد… پادشاه ایران، پادشاه عرب را تحریک میکند… و ایران جهان را نابود میسازد… و اسرائیل هراسان و سرگردان میشود… اما خدا میگوید: فرزندان من، نترسید… وقت رستگاری شما فرا رسیده.»
خاخام های گای لوندین، در مقالهای با عنوان «جنگی که بهموقع رسید» در ۱۶ ژوئن، نوشت که پنج سال گذشته ما را برای این لحظه معجزهآسا آماده کرده:
۵۷۸۰–۵۷۸۳: کرونا – تابآوری ذهنی در برابر بحران، کنار آمدن با قرنطینهها
۵۷۸۳: رویارویی با دولت پنهان، ایجاد شبکههای آگاهی ملی
۵۷۸۴–۵۷۸۵: عملیات شمشیرهای آهنین – نابودی حلقه آتش دور اسرائیل و آمادگی کامل نظامی، مدنی و روحی
او در ۳۰ ژوئن در سخنرانیای گفت: «ما نوری عظیم دیدیم… این لحظهای است که اشک از شادی جاری میشود… روشنایی بزرگی در کار است.»
در حالی که گروگانها در تونلهای حماس زندهزنده میپوسند و سربازان کشته میشوند، این خاخام از نور و شادی اشک میریزد.
خاخام لوینشتاین نیز مدعی شد که «روح خدا بر بیبی بود» زمانی که نام عملیات علیه ایران را «ام کلاوی» (ملت همچون شیر) گذاشت.
خاخام درور آریه، از اعضای حزب نوآم، در نامهای به نتانیاهو نوشت: «تو با صلابت چون صخره ایستادهای… تو نه فقط از طریق صندوق رأی، بلکه بهدست مشیت الهی برگزیده شدی تا شیر درون ملت را بیدار کنی…»
خاخام یوسف کلنر، به طلاب گفت: «اسرائیل اکنون در اوج بشریت ایستاده و دیگران از پایین به آن نگاه میکنند… اسرائیل رهبر جهان است و بیبی، فرستاده خدا در این روند است.»
برخی از خاخامها، نتانیاهو را در جایگاه ماشیح بن یوسف قرار میدهند – پیشقراول ماشیح بن داوود. این ایده در دنیای هاردالی بیگانه نیست، اما اکنون با تغییراتی آشکار و بیسابقه، او را فرستاده خدا مینامند.
برای این جامعه، معجزات قابل رؤیت هستند و انکارشان ممکن نیست. آنها باور دارند ماشیح همین حالا پشت در است.
دکتر درور گرینبلوم دارای دکترای تاریخ قوم یهود و پژوهشگر مستقلی است که در حال حاضر پاسخ جامعه هاردالی به وقایع ۷ اکتبر را بررسی میکند.