پیر پسر؛ فیلمی که یخ جشنواره فجر و سینمای روشنفکری را با هم شکست

پیر پسر در اکران ویژه شب گذشته سینمای روزنامه نگاران و منتقدان، اندکی بعد از ساعت ده شب به نمایش درآمد. پیر پسر، دومین ساخته سینمایی بلند اکتای براهنی سال ۱۴۰۰ است که در چند جشنواره بین المللی جوایزی هم به دست آورد. با این حال این اولین اکران رسمی آن در سینماهای ایران بود و بسیاری بعد از دیدن فیلم حدس میزدند که آخرین اکران آن هم باشد.
از آنجا که فیلم به اکران عمومی در نیامد، نمیتوان به جزییات داستان فیلم را توضیح داد، ناچار باید به همین مساله اکتفا کرد که فیلم پیر پسر با تاسی قابل ملاحظه به آنچه که در افکار عمومی به عنوان «عقده رستم» شناخته میشود، فیلمی در مورد پدرسالاری در جامعه ایران است و کافی نیست که این فیلم را تنها فیلم خوبی که عوامل آن بخصوص اکتای براهنی نویسنده و کارگردان فیلم برای آن زحمت بسیاری کشیدهاند، توصیف کنیم. فیلم براهنی یادآور بهترین فیلمهای اجتماعی ایران در دهههای هفتاد و هشتاد است، اما قطعاً از بسیاری از آنها با اختلاف بسیار بهتر است.
نمادگرایی داستان هر چند ممکن است در برخی صحنهها کمی زیاده روی به نظر برسد، چیزی از ارزشهای داستان بسیار خوب نوشته شده و فیلم بسیار خوب ساخته شده کم نمیکند. فیلم همچنین یادآور بهترین رمانهای اجتماعی سیاسی روسی است که برخی مخاطبان آن را دارای تمهای روانشناسانه هم توصیف میکنند. نام گذاری این فیلم به عنوان «تریلر روان شناسی»، به اندازه توصیف رمانهای داستایفسکی به عنوان ادبیات روان شناسی گویا نیست. فیلم اقلا از برادران کارمازوف آن تاثیری آشکار گرفته است.
پیر پسر نه تنها از کلیشههای مرسوم نمایش روابط والدین و فرزندان بلکه از کلیشههای مرسوم روابط مرد و زن در سینمای ایران هم فراتر رفته است. فیلمی تا بن دندان سیاسی که مضمونی مشابه فیلم «برادران لیلا» دارد، اما در توضیح موضع خود نه تنها بسیار هنرمندانهتر پیش رفته است بلکه همچنین بسیار رادیکالتر و فراگیرتر است.
فیلم علاوه بر این که از عقده رستم وام بسیاری گرفته است، تلاشی هم برای توضیح مفهوم «رند» در فرهنگ ایرانی انجام داده است و در هر دو عرصه چنان مساله را از لب تیغِ آب دیده گذرانده است که کمتر مخاطبی بعد از بیرون آمدن از سالن سینما جرات مخالفت با برساختههای آن را به خودش راه میدهد.
اکتای براهنی در پیر پسر نه تنها تسلط خود به سینما را نشان داده است بلکه از سرمایههای خود در عرصه روشن فکری هم سودی قابل ملاحظه برده است. او از دل یک درام خانوادگی یک تراژدی ملی و از یک تراژدی ملی یک نقد عمیق فرهنگی- تاریخی خارج میکند و وقتی هیجان زدگی حاصل از تماشای یک فیلم بسیار خوب با بازیهای درخشان، دکوپاژ بی نقص و متن نفس گیر آن ته نشین میشود، تازه دلزدگی حاصل از آن نقد عمیق فرهنگی، اجتماعی و سیاسی است که مخاطب با آن تنها رها شده است.
فیلم صد و نود دقیقهای پیر پسر بسیار خوب است، توقیف آن همان رویهای است که در مورد آثار هنری عمیق در سالهای اخیر تداوم داشته است و بعید است کسی انتظار داشته باشد که مشکلات این فیلم به زودی برطرف شود، اما همزمان پیر پسر یک محصول سینمایی به معنای واقعی آن است.
اثری که مخاطبان را با تفکر عمیق و طولانی آشتی میدهد. فیلمی که فریاد میزند نه تنها سینما، بلکه هنر عمیق به طور کلی و همچنین روشن فکری به طور خاص هنوز زنده است و هنوز میتواند رابطه خود را با همه جنس مخاطب بازسازی کند و اگر فرصتی داشته باشد، میتواند به بسیاری از سوالات روز جامعه پاسخ دهد. هر چند ممکن است این پاسخ خوش آیند بسیاری از متصدیان نباشد، اما جمعیتی که ساعت یک و نیم شب گذشته برای دقایقی طولانی این فیلم را ایستاده تشویق کرده است، نظر غیر از نظر توقیف کنندگان فیلم دارد.