فرشاد مومنی: شرم نمیکنند و راحت میگویند که از افزایش نرخ ارز سود نمیبریم و نقشی در آن نداریم
جماران: استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی گفت: در شبکههای مجازی نطق قدیمی آقای رییس جمهور فعلی را میبینیم که میخواهد به دولت قبلی طعنه بزند و خطاب به دولت قبل میگوید «شما کاری کردید که قیمت دلار به ۵ هزار رسیده است»، ولی الان وقتی قیمت دلار را میبیند، چه حالی میشود؟ گزارش بدهد که چه تحویل گرفته، چه عده داده و کارنامه اش چیست؟
فرشاد مومنی ضمن هشدار نسبت به وضعیت صندوقهای بازنشستگی کشور با بیان اینکه اگر شیوههای فعلی اصلاح نشوند، چالشهای بزرگتری در راهند، گفت: در نظام تصمیم گیری ما افرادی هستند که شخصا آدمهای محترمی هستند، اما صلاحیت تخصصی در زمینه اقتصاد توسعه ندارند. آنها با مافیای رسانهای شان از ضعف اندیشهای افراد کارشناس استفاده میکنند و میگویند ما را با کشورهای صنعتی مقایسه میکنند و میگویند آنها هم اصلاحات پارامتریک و افزایش سن بازنشستگی هم دارند. ولی نمیگویند نرخ مشارکت نیروی کار در آن کشورها بین ۷۰ تا ۸۰ درصد است
فرشاد مومنی که در نشست موسسه مطالعات دین و اقتصاد و با عنوان «بررسی رویکردهای نظری و تجربی در استقرار نظام ارزیابی صندوقهای بازنشستگی کشور» سخن میگفت، با تاکید بر فوریت حل بحران این صندوق ها، این بحرانها را ناشی از سیاستهایی مانند تعدیل ساختاری اقتصاد ایران و نگاه چرتکهای به این صندوقها دانست و از فساد و مدیران نالایق در این صندوقها انتقاد کرد.
شیوهها اصلاح نشوند، چالشهای بزرگتری در راهند
دکتر فرشاد مومنی - استاد تمام اقتصاد دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه - با تاکید بر اینکه اگر قرار باشد در نحوه مواجهه نظام تصمیم گیری با مساله صندوقها بازنگری بنیادی نشود و با همین شیوههای موجود وضعیت پیش رود، از این ناحیه نظام ملی در معرض چالشها و تهدیدهای خیلی جدی قرار خواهد گرفت. خاطرنشان کرد: در این شرایط، چالشهایی که بسیار فراتر از آنچه که اکنون تصور میشود، پدیدار میشود.
او افزود: شاید یکی از منصفانهترین و در عین حال بی طرفانهترین مواجهه در چارچوب قرائت رسمی از بحران صندوقهای بازنشستگی، گزارشی است که چند روز پیش در کادر بررسی بخش دوم لایحه بودجه سال ۱۴۰۳ توسط مرکز پژوهشهای مجلس مطرح شد که نشان میدهد دغدغه محوری، وجه مالی مساله است. من اسم این رویکرد را نگرش چرتکهای به مسائل اداره کشور گذاشته ام..
روند نمایانگر غرق شدن در باتلاق است
مومنی گفت: خلاصه این نگرش این است که میگویند به هر دلیلی با چشم انداز مالی بحرانی دچار شده اند و در این چارچوب بر اساس لایحه بودجه سال ۱۴۰۳ به جز تامین اجتماعی همه صندوقها دچار ورشکستگی تقریبا تمام عیار شده اند و این ورشکستگی بار مالی اش بر اساس لایحه بودجه ۱۴۰۳ چیزی بالغ بر ۴۵۳ هزار میلیارد تومان از منابع دولت را به خود اختصاص میدهد. میگویند این روند نمایانگر غرق شدن در باتلاق است. این رویکرد درستی نیست که بدون اینکه مساله به صورت اصولی مورد فهم و حل و فصل قرار گیرد، مرتب سهم پوشش منابع مورد نیاز برای حل ورشکستگی صندوقها از کل بودجه دولت افزایش یابد.
رقم هیولایی بودجه دولت برای پوشش ورشکستگی صندوقها
اصلاحات پارامتریک، بیان محترمانه عهدشکتی دولت
او افزود: گفته میشود در سال ۱۳۹۶ کل منابعی که برای پوشش این ورشکستی صرف شده ۱۱ درصد بودجه عمومی کشور بوده است و الان به ۱۶ درصد رسیده است و این رقم یک رقم هیولایی است و بعد گفته میشود که هیچ چارهای هم برای آن ندارند و به سمت یک راهکار کوته نگرانه دیگر میروند که نامش را اصلاحات پارامتریک گذاشته اند که در واقع بیان محترمانه نقض عهد حکومت نسبت به تعهداتش در مورد بازنشسته هاست. دولت طی سالها سهم خود از حقوق حقوق بگیران را گرفته و حالا به دلیل بی کفایتی و فساد و ندانم کاری با بحران روبرو شده اند و در برابر گرفتاری بازنشستهها نسبت به تورم و مشکلات اقتصادی فقط ابراز همدردی میکنند و میگویند تعهدی ندارند. از دل این سخنان استنتاج رها سازی مستمری بگیران میشود. این که اینها را به امان خدا رها کنند.
مومنی در ادامه گفت: بحث ما این است که میگوییم این طرز نگاه ادامه آن نگاه منحط تعدیل ساختاری است که کل سیستم را دچار بحران کرده است. این نگاه در نظام تدبیر ملی ما طی بالغ بر سه دهه گذشته همواره آزموده شده و همواره هم شکست خورده، ولی چون عزیزان مایل یا قادر نیستند که سطح بحث را بالاتر ببرند و کانون اصلی ماجرا را شناسایی کنند، مساله را ریشه یابی نمیکنند.
رئیس جمهور گزارش دهد کارنامه اش چیست!
چه تحویل گرفتید، چه دادید؟!
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد با انتقاد از سخنان اخیر رییس جمهور گفت: در شبکههای مجازی نطق قدیمی آقای رییس جمهور فعلی را میبینیم که میخواهد به دولت قبلی طعنه بزند و خطاب به دولت قبل میگوید «شما کاری کردید که قیمت دلار به ۵ هزار رسیده است»، ولی الان وقتی قیمت دلار را میبیند، چه حالی میشود؟ گزارش بدهد که چه تحویل گرفته، چه وعده داده و کارنامه اش چیست؟
روشهای فعلی برای حل بحران راهگشا نیست
این استاد دانشگاه گفت: اهل خرد و دانایی، به ویژه کارشناسان شرافتمند علوم انسانی و اجتماعی باید به نظام تصمیم گیریهای اساسی کشور بگویند که در برابر مسائلی مانند بحران صندوقهای بازنشستگی آن نگاه که این بحران را ایجاد کرده، راهگشای حل مشکل نیست و باید بنیادیتر به مساله نگاه کنند. فردریک لیست، اقتصاد دان آلمانی قرن هجدهم، در کتاب «نظام ملی اقتصاد سیاسی» این بحث را مطرح کرد که بازی با قیمت یا نظریه قیمت محوری اداره کشور یک نظام اندیشهای است که به تولید، کمتر از مصرف اهمیت میدهد و به چشم انداز بلند مدت نظامهای ملی بی اعتناست و مساله اساسی اش هم این است که میخواهد مساله اقتصادی را مستقل از عناصر شکل دهنده به نظام حیات جمعی بررسی کند.
او ادامه داد: «فردریک لیست» میگوید این دیدگاه منحط است و در ۱۸۴۰ به رهبران وقت آلمان میگوید اگر شما تولید را کنار بگذارید و اولویت را به تحریک مصرف بدهید و ابزار یگانه سیاستی تان هم بازی با قیمت باشد، بدون تردید دست نشانده قدرتهایی میشوید که از سطح بالایی از بنیه تولیدی برخوردار هستند.
رویکرد قیمت محور، تولید را متزلزل میکند
مومنی گفت: اندیشمندان توسعه میگویند رویکرد قیمت محور، تولید را متزلزل میکند و در مقابل برای یک حکومت توسعه گرا تولید باید در کادر نظام حیات جمعی دیده شود برای چنین حاکمیتی امنیت حقوق مالکیت و ثبات اقتصاد کلان و کیفیت نظام پاداش دهی در جهت فعالیت مولد است نه مفتخوارگی و فساد. در غیر این صورت، این طور نمیشود که قباحت فسادهای بزرگ را از بین ببرید و طوری شود که اگر در تبلیغات رسمی بگویند دزدی گرفته اند که ۱۰۰ میلیارد تومان دزدی کرده، مخاطبان احساس ترحم میکنند و بگویند بدبخت! میتوانست خیلی بیشتر دزدی کند، اما به ۱۰۰ میلیارد قانع بوده است!
اگر غفلت کنید وابستگی ذلت آور به قدرتهای بزرگ پیدا میکنید
رییس موسسه مطالعات دین و اقتصاد در ادامه افزود: ماجرا این است که هر چقدر که از نخستین موج انقلاب صنعتی تا به امروز میآییم، قابلیت خلق کالای تولید فناورانه، به طرز اعجاب آوری افزایش مییابد و در گامهای نخستین از دوره ربع پایانی قرن ۱۸ به این سو تغییرات به صورت درصدی بود، بعد این تغییرات درصدی درشتتر شد و نام آن را تصاعد عددی گذاشتند و اکنون گفته میشود که قابلیت خلق کالای تولید فناورانه، خصلت نمایی پیدا کرده است. به طور خلاصه مسیری که طی شده، از تولید کارگاهی به تولید انبوه و سپس تولید ناب، قابلیتهای غیرقابل تصوری را پدید آورده است، چون این طور است نظم تولید محور دائما خلق تقاضاهای جدید میکند و اگر غفلت کنید وابستگی ذلت آور به قدرتهای بزرگ پیدا میکنید.
او در ادامه گفت: فکر میکردند میتوانند جلوی ویدیو و ماهواره را بگیرند، اما الان اگر نتوانند گوشی تلفن همراه برای شهروندان یا لپ تاپ برای دانشجویان فراهم کنند، مشروعیت خود را از بیخ و بن از دست داده اند و آنها که فکر میکنند از طریق خام فروشی نمیتوان کشور را اداره کرد، بدانند که از ۲۰۰ سال پیش تاکنون دیگر نمیشود.
تولید فناورانه ارتقا نیابد در کشور بی ثباتی بازتولید میشود
مومنی افزود: مهمترین مساله کلیدی تولید فناورانه این است که نابرابریها را هم افزایش میدهد و برای این افزایش نابرابریها اگر مواجهه خردورزانهای مبتنی بر ارتقای بنیه تولیدی تدارک دیده نشود، هم درون کشور دائما بی ثباتی و بی مشروعیتی و هرج و مرج را بازتولید میکند و هم در ارتباط با قدرتهای دیگر بحران امنیت ملی پدیدار میکند. در کتاب «اقتصاد ایران در دوران تعدیل ساختاری» تاکید کرده ام که نظریه اداره اقتصاد ملی بر محور بازی با قیمت، بنا به مسائل خاص اقتصاد سیاسی بین المللی و در چارچوب بحران بدهیها به عنوان زورگویی و باج خواهی به کشورهای در حال توسعه تحمیل شد. از جنبه اندیشهای این برنامه به اعتبار اینکه روی رویکرد قیمت محور استوار بوده طبیعتا نگرشش فرد محور و تحلیل هایش منحصرا در سطح خرد است.
مومنی در ادامه سخنان خود گفت: بر اساس نگرش سطح خرد نگاه به تولید و مصرف به صورت کاملا انتزاعی و مجزا از نظام حیات جمعی و مجزا از ملاحظات اقتصادی بین المللی و بی اعتنا به تاریخ و فلسفه وجودی به نهادهای پشتیبانی کننده مثل تامین اجتماعی و صندوقهای بازنشستگی نگاه میکند. در چارچوب این نگاه کل ماجرا این است که شکافی بین منابع و مصارف وجود دارد و برای حل آن راه حلهای مجزا از سایر مشکلات راهی پیدا کرد در حالی که بحرانهای ایجاد شده در واقع معلول است و ریشه در بحرانهای زاییده برنامه تعدیل ساختاری دارد.
مشکلات صندوقهای بازنشستگی را دهه هفتاد پیش بینی کردیم
هشدار داده بودیم
این استاد دانشگاه گفت: موسسه مطالعات دین و اقتصاد در دوره ریاست جمهوری آقای خاتمی و در مقطع مجلس ششم، نتایج مطالعهای که انجام داده بود را به دولت و مجلس، تقدیم کرد. آن زمان نیمه دوم دهه هفتاد بود و در آن گزارش تاکید کردیم که که این بساطی که پس از جنگ به نام برنامه تعدیل ساختاری ایجاد شده کمر نظام ملی را خواهد شکست و یک روز چشم باز میکنید و میبینید که با بی شمار بحران روبرو هستید و یکی از بحرانها مشکلات صندوقهای بازنشستگی بود که اشاره کرده بودیم.
او با بیان این که «وقتی به نظام تامین اجتماعی چرتکهای نگاه میکنید و میگویید پول نداریم پس تعهدات را رها کنیم بدیهیترین دستاوردهای تمدن بشری را منکر میشوید» افزود: حقوقی که جامعه جهانی و منشور حقوق بشر با آن همه مرارتهایی که جامعه بشری متحمل شد و آن همه تجربههایی که به دست آورد و به نیروی کار تعلق گرفته را یکی یکی از بین میبرید.
با عنوان «اصلاحات پارامتریک» از جیب حقوق بگیران سرقت میکنند
نمیشود از کل دینانت، تنها به زلف و ریش و آستین کار داشته باشیم
وقتی که قباحتها ریخته میشود، همه باهم میریزند
مومنی با هشدار نسبت به پدیده حاکمیت زدایی از حکومت به دست حاکمان، گفت: این برآیند آن بلایی است که تعدیل ساختاری بر نظام تدبیر ملی آورد، از دریچه این موضوع شما ببینید که گزارشهای رسمی که بنا به تعریف، محافظه کارانهترین و خوشبینانهترین برآوردها را میدهد میگوید ۵۸ درصد نیروی کار شاغل در بخش صنعت ایران را غیر رسمیها تشکیل میدهند. با عنوان اصلاحات پارامتریک از جیب حقوق بگیران سرقت و جیب بری میکنند در حالی که طبق قرارداد هر ماه از حقوق او سهم بیمه برداشت میکنند. در حالی که طبق آموزههای دینی مومن باید به عهد خود وفادار باشد. نمیشود از کل ماجرای دینانت به زلف و ریش و آستین کار داشته باشیم و به تعهدات مصرح خودمان که مکتوب و قانونی هم هست پشت پا بزنیم این قابل قبول نیست. وقتی که قباحتها ریخته میشود همه باهم میریزند.
او افزود: وقتی در گزارشهای رسمی میگویند، ۵۸ درصد نیروی بازار کار در بخش غیر رسمی است یعنی هر قاعدهای بگذارید دو سوم نیروی کار را شامل نمیشود و اگر غیرت و شرافتی مبنا شود معلوم میشود که دادههای مطالعاتی مستقلی وجود دارد که برآوردهایشان از اندازه واقعی بخش غیررسمی از ۸۰ درصد هم بالاتر است، ببینید چه خبر است!
تا آنجا که زورشان برسد از تعهداتی که به سازمان بین المللی کار داده اند، طفره میروند
مومنی خاطرنشان کرد: دو سال پیش مرکز پژوهشهای مجلس گزارشی منتشر کرد و در آن نوشته بود که با پدیده بی سابقه جدیدی روبرو هستیم و آن هم غیر رسمی سازی نیروی کار به دست حکومت در شرکتهای دولتی است. یعنی اگر روزی بازیگران و شاغلهای بخش غیر رسمی در کارگاههای چند نفره غیررسمی استخدام میشدند، الان در شرکتهای غول پیکر دولتی و شبه دولتی هم این کار را میکنند و تا آنجا که زورشان برسد از تعهداتی که ایران در چارچوب سازمان بین المللی کار پذیرفته و در قانون کار کشور نسبت به کارگرانن داده، طفره میروند. عین این مساله در بازار پول و سرمایه و نرخ ارز و بازار کالا هم هست.
بیش از ۴۰۰ میلیارد دلار از منابع بین نسلی کشور را صرف این بازی زشت کرده اند
او با بیان این که برای یک حکومت چقدر قباحت دارد این عجزی که ابراز میکنند و میگویند دلمان نمیخواهد نرخ ارز بالا برود، ولی بالا میرود، گفت: بر اساس گزارش بانک مرکزی در سی و چند سال اخیر بیش از ۴۰۰ میلیارد دلار از منابع بین نسلی کشور را صرف این بازی زشت کرده اند و تبلیغ هم میکند که از افزایش قیمت ارز ناراحت هستند.
شرم نمیکنند و راحت میگویند که از افزایش نرخ ارز سود نمیبریم و نقشی در آن نداریم!
مومنی در ادامه گفت: مسئولان شرم نمیکنند و راحت میگویند که از افزایش نرخ ارز سود نمیبریم و نقشی در آن هم نداریم. چطور میشود؟ آیا تصادفی است که هر گاه کف گیر خزانه به ته دیگر میخورد دستی از غیب میآید و نرخ ارز را بالا میبرد! این چه حرفهایی است که میگویند.
او افزود: از این دریچه باید گفت که بحران صندوقها و بحران نظام تامین اجتماعی ایران مانند اکثریت قریب به اتفاق بحرانهای موجود ریشه در برنامه تعدیل ساختاری به واسطه محور بودن شوک درمانی دارد. در مورد قیمتهای کلیدی ما شاهد این هستیم که کانون اصلی خلق ارزش به جای اینکه به دنبال تولید فناورانه باشد و به جای این که با ایجاد یک نظام انگیزشی، دانایی و کارایی و بهره وری را بالا ببرد، انگیزههای خلافش را بالا برده است.