از بیبرقی شاکی باشیم یا از بوس و بغل تاسیان؟| ستاد امر به معروف با کدام جامعه در ارتباط است
![](/files/fa/news/1403/11/24/416589_632.jpeg)
در حالی که مردم با مساله بیبرقی درگیر هستند و کشور در بحران ناترازی انرژی به سر میبرد، ستاد امر به معروف و نهی از منکر با بودجه دولتی آتش به اختیار آماده راه اندازی تجمعات خیابانی و طرح شکایت به خاطر یک سریال است.
قطع ناگهانی برق بخشهای زیادی از تهران در سه شنبه شب و آغاز صبح چهارشنبه با واکنشها و حواشی مربوط به این خبر فضای روانی متفاوتی را برای جامعه رقم زد. این بی برقی اعلام نشده در سردترین روزهای سال با واکنش افکار عمومی مواجه شد و البته ابزاری در دست منتقدان دولت هم شد. سطح تنش موضوع به اندازهای بالا بود که حتی درگیری بین دو وزارتخانه درون دولت نیز رسید و وزارت نفت و نیرو از خجالت هم در آمدند.
در میانه این قائله، اما خبر رسمی شکایت ستاد امر به معروف و نهی از منکر از ساترا و فیلیمو عجیب بود. این ستاد در روزهای اخیر البته نسبت به سریال ساتیان که اخیرا در پلتفرم فیلیمو نمایش داده شده است موضع گیری کرده بود، اما صبح امروز -چهارشنبه ۲۴ بهمن- یاسر خلیلی، مدیرکل حقوقی ستاد امر به معروف و نهی از منکر اعلام کرد که این ستاد به دلیل صحنههای رقص، بوسه و بغل در سریال «تاسیان»، از سایت پخش آنلاین «فیلیمو» و نهاد «ساترا» شکایت کرده است.
ستاد امر به معروف در ماههای اخیر نهادی پرخبر بود؛ از موضع گیریهای صریح در قبال عدم ابلاغ قانون حجاب تا ردپای واضح این ستاد در تجمعات برگزار شده علیه محمدجواد ظریف و مطالبه برکناری او از دولت.
حالا اعلام خبررسمی شکایت از فیلیمو و ساترا در شرایطی که انرژی بحران اصلی کشور است و روزهای پایانی بهمن ماه در شوک قطع وسیع بی برنامه قطع به سر میبرد پارادوکسی تلخ از اولویتهای مردم و جامعه و اولویتهای این دست از نهادها را تداعی میکند.
بر اساس گزارشی که روزنامه هم میهن در اردیبهشت ماه سال جاری درباره اعتبارات مندرج در قانون بودجه سال ۱۴۰۳ برای این ستاد منتشر کرده است، بودجه ستاد امر به معروف و نهی از منکر در قانون بودجه ۱۲۶ میلیارد تومان مصوب شده بود که از این رقم ۱۲۳ میلیارد تومان ابلاغ شد.
در این گزارش هم چنین قید شده است که «در طول ۹ ماهی که از سال ۱۴۰۲ گذشت، ستاد امر به معروف و نهی از منکر توانست ۶۴ میلیارد تومان از بودجه ابلاغی را دریافت کند. این رقم فقط مربوط به هزینههای جاری این ستاد است و به اضافه آن بودجه عمرانی نیز به ستاد تخصیص پیدا کرده است».
در شرایطی که اعتبارات این نهادها در بودجه روشن است، اما هزینه کرد آنها برای مردم هرگز روشن نبوده و نیست، سوال اصلی درباره علت تفاوتهای اولویت این ستاد با اولویتهای جامعه است.
بدون شک گروهی از مردم نیز ممکن است به محتوای تولید شده در این سریال یا سریالهایی از این دست انتقاد داشته باشند و چه بسا حتی بی طرفترین ناظران فرهنگی هم موافق با انتشار برخی از قسمتها در یک سریال خانگی نباشند، اما مساله اصلی رویکردی است که ستاد امر به معروف به عنوان یک ستاد کلان و متعلق به همه اقشار فرهنگی و مذهبی جامعه باید اتخاذ کند.
پیش از این نیز طرح مسائلی از جانب عضو سابق این ستاد، مهری طالبی دارستانی مبنی بر راه اندازی کلینیک ترک بی حجابی و دفاع معاون این ستاد یعنی محمدرضا میرشمسی نشان از شکافی عمیق بین وضعیت روز جامعه با دستورکارهای این ستاد داشت.
ستاد امر به معروف تلاش میکند تلقی خود از دو مقوله «معروف» و «منکر» را به عنوان برداشت صحیح و الهی از این دو مقوله القا کرده و در اوج بحران انرژی و اقتصاد یک صحنه چند دقیقهای از یک سریال را به عنوان مهمترین موضوع روز جامعه ایران جا بیندازد!
و تمام اینها فارغ از آن است که این روزها ستاد امر به معروف و نهی از منکر در عمل به توپخانه علیه دولت چهاردهم تبدیل شده است. چهرههای مختلف آن از روح الله مومن نسب- دبیر ستاد امر به معروف در تهران-، محمد حسین طاهری آکردی- دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر- و محمد کرباسی- دبیر ستاد امر به معروف در استان قم- مشخصا فصل جدید از تقابل با دولت و نهادهای دیگر را در پیش گرفتهاند در حالیکه در هیچ بخشی از وظایف ستادی این نهاد عملکرد جناحی تعریف نشده است.
تکرار ادبیات مومن نسب توسط چهرههای حاضر در تجمعاتی که تحت عنوان امت حزب الله در کف خیابان حاضر میشوند و موضع گیریهای شاذ دبیر ستاد امر به معروف قم که در خرق عادتی عجیب رییس قوه قضاییه را هدف نقد قرار داده است نشان میدهد که نیروهای فعلی این ستاد طرحی نو در دایره امر به معروف در انداختهاند. از تجمع نیروهای حلقه سعید جلیلی و اعضا تشکل شریان در این ستاد که بگذریم به نظر میرسد رویکردهای این ستاد به اندازه یا سیاسی شده است که صبح روز بعد از بی برقی مردم به خاطر آنچه خود معاون حقوقی ستاد «بغل و بوسیدن» خوانده علیه یک پلتفرم داخلی در حال فعالیت با مجوز طرح شکایت میکند.
ترکیب فعلی نیروهای عضو ستاد امر به معروف و نهی از منکر در تهران و قم و حتی شهرهای دیگر و عملکردی که در چند ماه اخیر داشته نشان میدهد این نهاد دولتی از نهادی فرهنگی و با دستورکار مذهبی فاصله گرفته است و به نهادی سیاسی تبدیل شده است. نهادی که حتی بعضا به رفتارهای منتهی به دو قطبی سازی در جامعه نیز متهم میشود.
با چشم واقع بین، واقعیت امروز جامعه درگیر مشکلات دیگری به جز «بوس و بغل» نیز هست. اگرچه برخی از حقوقدانها همچون کامبیز نوروزی میگویند از اساس از منظر حقوقی ستاد امر به معروف نمیتوان در جایگاه شاکی قرار بگیرد و طرح شکایت از ساترا و فیلیمو داشته باشد، اما حتی بر فرض امکان حقوقی چنین موضوعی، ستادی که با نام و عنوان و محتوای دین در حال فعالیت است باید بیش از این به وضعیت مردم توجه داشته باشد و اولویتهای گفتاری و رفتاری خود را بخش غالب مردم هماهنگ کند. ظریف را میتوان از دولت کنار گذاشت و بوس و بغل سریالها را نیز ممیزی زد، اما باید در کنار مردمی بود که برق ندارند و در تنگناهای اقتصادی روزگار سپری میکنند.