کد خبر: ۴۱۹۸۲۵
تاریخ انتشار: ۲۵ آبان ۱۴۰۲ - ۰۹:۱۵
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تعداد بازدید: ۲۵۹۱

مریم قاسمی نامزد مرتضی پاشایی: حالم از همه بدتر است!

«از آن شب به بعد مرتضی پاشایی را ندیدم تا چند سال بعد که قطعه «یکی هست» را منتشر کرد.»
مریم قاسمی نامزد زنده یاد مرتضی پاشایی در سالروز در گذشت این هنرمند یک متن غم‌انگیز منتشر کرد.
مریم قاسمی نوشت؛ کاش بودی، میدونی حالم این روزا بدتر از همه‌اس، دنیامو غم گرفت مگه تو چند نفر بودی؟



کجایی که غم تو چشمامه، مگه میشه باشی و تنها بمونم!

چه بی هوا هوای گریه دارم، باز کاغذام با تو خط خطی‌ شد.

گفتگوی قدیمی با نامزد مرتضی پاشایی

مریم قاسمی، طراح لباس و استایلیست مرتضی پاشایی بود که با گروه موسیقی او همکاری می‌کرد.

قاسمی در ادامه از آشنایی با پاشایی، همکاری مشترکشان و آخرین روزهای مرتضی می‌گوید.

رابطه و آشنایی ما برمی گردد به ۱۷ سال قبل، یعنی دوستی مرتضی پاشایی با برادرم.

اما همکاری و آشنایی نزدیک‌تر حدود ۵ سال است که بین ما به وجود آمده. به خاطر می‌آورم برادرم در منزل جشن تولد گرفته بود، گفت یکی از دوستانم را هم دعوت کرده‌ام که صدای بسیار زیبایی دارد.

آن دوست مرتضی پاشایی بود؛ او به خانه ما آمد و به افتخار برادرم ترانه‌ای با ساز خواند و اجرا کرد و همه مهمان‌ها با هیجان او را تشویق کردند و از اجرای زیبایش لذت بردند.

همانجا به او گفتم که من مطمئنم شما به جاهای خیلی خوبی می‌رسید.

از آن شب به بعد مرتضی پاشایی را ندیدم تا چند سال بعد که قطعه «یکی هست» را منتشر کرد و من برای تبریک به ایشان پیامی دادم «که یادتان هست که گفتم موفق می‌شوید؟»‌‌

همان موقع بعد از کمی گفتگو مرتضی به من گفت که این روز‌ها در حال جمع کردن یک گروه و تدارک دیدن کنسرت هستم و می‌خواهم از شما برای طراحی لباس‌هایم کمک بگیرم، چون می‌دانست که من در این زمینه فعالیت می‌کنم و من پیشنهادش را قبول کردم و همکاری نزدیک ما آغاز شد.

آشنایی با مرتضی

اوایل اجرا‌ها زیاد نبود اما مطمئنم بودم که مرتضی ستاره درخشانی خواهد شد. از آنجایی که قبلا ویولن می‌زدم کمی گوش موسیقی داشتم و حس می‌کردم که صدای زیبایش مورد توجه قرار می‌گیرد.

برای طراحی لباس کارم را آغاز کردم، می‌دانستم که علاقه زیادی به یکی از خوانندگان پاپ معروف دنیا دارد، برای همین در کار‌هایم فاکتورهایی را در نظر می‌گرفتم که شبیه ستاره مورد علاقه‌اش باشد.

من از مرتضی خواهش کردم که فرم مو‌هایش را تغییر بدهد. اصلا دلش نمی‌خواست این کار را انجام دهد و مو‌هایش را کوتاه کند، ولی با اصرار من قبول کرد.

تا دو ساعت اول بعد از کوتاهی، خودش از دیدن چهره‌اش در آیینه شوکه شده بود، اما بعد به این نتیجه رسید که‌ ای کاش زود‌تر این کار را می‌کردم.

بخصوص وقتی واکنش دیگران را می‌دید که همه تایید می‌کردند و می‌گفتند چقدر با موی کوتاه زیبا‌تر شدی.