چشم انداز روابط تجاری پکن و واشنگتن آیا بازگشت ترامپ به قدرت، آرزوی چین است یا کابوس آن؟
بازگشت افرادی همچون مایک پمپئو، وزیر خارجه پیشین که در یکی از سخنرانیهایش در کتابخانه نیکسون مردم چین را به قیام علیه حزب کمونیست فراخوانده و پس از کنارهگیری نیز از استقلال تایوان حمایت کرده است، چین را بیش از پیش نگران میکند.
در حالی که دونالد ترامپ با سیاستهای تجاری سختگیرانه و گرایشهای ملیگرایانه خود، تهدیدی برای اقتصاد و نفوذ جهانی چین به شمار میآید، اما این وضعیت میتواند فرصتی را برای چین فراهم آورد تا شکافهایی در روابط میان آمریکا و متحدانش ایجاد کند. در صورت خروج آمریکا از تعهدات بینالمللی یا عقبنشینی از برخی مناقشات، چین میتواند نفوذ خود را در سطح جهانی گسترش دهد و آمریکا را به عنوان قدرتی غیرقابلاعتماد به تصویر بکشد.
به نقل از نشریه اکونومیست، برای رهبران حزب کمونیست چین، پیروزی انتخاباتی دونالد ترامپ تأییدی بر باورهای عمیقشان درباره افول قدرت آمریکا و ناکارآمدی دموکراسی آن است. در پایان نخستین دوره ریاستجمهوری ترامپ، مقامات ارشد چین در محافل خصوصی بر این باور بودند که دونالد ترامپ درک و فهم محدودی از مسائل جهانی دارد و دغدغه اصلیاش چیزی جز منافع شخصی نیست. به اعتقاد آنها، پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۶ محصول عوامگرایی برآمده از نابرابریها و بیتوجهی به نیازهای اجتماعی در جامعه آمریکاست و احتمالاً بازگشت او به قدرت هم این نگرشها را تغییر نخواهد داد.
تضعیف اعتماد جهانی به وعدههای آمریکا
با این حال، چالش اصلی رهبران چین در این است که چگونه از فرصتهای احتمالی بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید بهرهبرداری کنند، در حالی که پیامدهای منفی دوره دوم ریاستجمهوری او را به حداقل برسانند. برای شی جینپینگ، رهبر محتاط و مقتدر چین، این عدم قطعیتها درست از همان نخستین روز بازگشت دونالد ترامپ به واشنگتن آغاز خواهد شد.
اگر وعدههای انتخاباتی دونالد ترامپ به واقعیت بپیوندند، ممکن است او بلافاصله پس از ورود به کاخ سفید، تعرفههای سنگینی بر واردات کشورهایی که مازاد تجاری با آمریکا دارند وضع کند؛ و در این میان، چین هدف اصلی خواهد بود. اقتصاد چین که هماکنون با چالشهایی در رشد اقتصادی مواجه است، توان تحمل تعرفه ۶۰ درصدی مدنظر ترامپ بر کالاهای چینی را ندارد. با این حال، اگر دونالد ترامپ این تعرفهها را بر متحدان آمریکا نیز اعمال کند، فرصتی برای چین فراهم خواهد شد تا میان کشورهای غربی شکاف ایجاد کند.
حتی چین ممکن است از مسیر دیگری به اهداف خود نزدیکتر شود؛ آن هم در شرایطی که دونالد ترامپ به وعده دیگرش یعنی پایان سریع جنگ اوکراین عمل کند. اگر او به توصیه شریک انتخاباتی خود یعنی جیدی ونس گوش فرا دهد، احتمالاً توافقی صلحآمیز با شرایطی به نفع روسیه حاصل خواهد شد. کارشناسان امنیت ملی چین معتقدند که پکن از هرگونه عقبنشینی ترامپ از اوکراین استقبال خواهد کرد، بهویژه از آن جهت که جو بایدن تعهدی به حمایت پایدار از اوکراین داده است. در چنین وضعیتی، چین فرصتی طلایی برای ایجاد شکاف و تضعیف اعتماد کشورهای اروپا و آسیا به وعدههای آمریکا خواهد داشت، امری که میتواند تأثیرات گستردهای بر نظم جهانی داشته باشد.
امید چین به نقش آفرینی ایلان ماسک
چین میتواند از بازگشت احتمالی دونالد ترامپ به کاخ سفید برای تضعیف روحیه تایوان، این جزیره دموکراتیک ۲۳ میلیون نفری که چین مدعی مالکیت آن است، بهرهبرداری کند. یک پژوهشگر چینی معتقد است که چین میتواند به مردم تایوان این پیام را القا کند که اتکا به حمایت و پشتیبانی آمریکا بیهوده است. سیاست آمریکا در قبال دفاع از تایوان همیشه به عمد مبهم بوده، اما جو بایدن با اعلام حمایت صریح از تایوان در صورت حمله چین، این ابهام را کمرنگتر کرده است.
در مقابل، دونالد ترامپ از اظهار نظر صریح درباره استفاده از نیروهای آمریکایی برای دفاع از تایوان خودداری کرده و صرفاً تأکید داشته که تایوان باید برای دفاع خود به آمریکا پول بپردازد. او حتی به صنعت نیمههادی تایوان اشاره کرده و با انتقاد گفته که این صنعت «تمام بازار تراشههای ما را تصاحب کرده است.»
رفتار دونالد ترامپ در قبال تایوان، همچون سایر موارد، دارای تناقضاتی است. در دوره نخست ریاستجمهوریاش، او گاه با تحقیر به تایوان مینگریست و حتی مشاوران جنگطلب خود را با این دیدگاهش شگفتزده کرد؛ اما در عین حال، در راستای تقویت موقعیت آمریکا، اجازه داد که این مشاوران با اقدامات علنی از تایوان حمایت کنند. در آن زمان، عبور کشتیهای جنگی آمریکا از تنگه تایوان افزایش یافت و فروش تسلیحات به این جزیره رشد چشمگیری داشت. دونالد ترامپ در کارزار انتخاباتی خود تأکید کرد که تایوان باید چهار برابر گذشته برای دفاع از خود هزینه کند و حدود ۱۰ درصد از تولید ناخالص داخلیاش را به تقویت نیروهای مسلح اختصاص دهد؛ دیدگاهی که به یک اندازه برای رهبران پکن و سیاستمداران تایوان نگرانکننده است.
در واشنگتن این باور و عقیده رایج است که ترکیب اعضای دولت، سمتوسوی سیاستها را تعیین میکند و چین نیز با دقت به ترکیب احتمالی دولت دوم ترامپ چشم دوخته است. بازگشت افرادی همچون مایک پمپئو، وزیر خارجه پیشین که در یکی از سخنرانیهایش در کتابخانه نیکسون مردم چین را به قیام علیه حزب کمونیست فراخوانده و پس از کنارهگیری نیز از استقلال تایوان حمایت کرده است، چین را بیش از پیش نگران میکند. همچنین بازگشت رابرت لایتهایزر، نماینده تجاری پیشین و حامی سرسخت تعرفهها، برای چین پیامی روشن خواهد داشت که آمریکا در مسیر قطع روابط اقتصادی با پکن قرار دارد. علاوه بر این، حضور سناتورهایی همچون تام کاتن و مارکو روبیو، از منتقدان سرسخت حزب کمونیست چین، در کابینه ترامپ، بر نگرانیهای پکن دامن خواهد زد.
دانشمندان امنیت ملی چین در حال ارزیابی این مسئلهاند که آیا سیاستمداران ضدچین میتوانند دونالد ترامپ را به اتخاذ مواضع سختگیرانهتری علیه این کشور سوق دهند. برخی امیدوارند که ترامپ، این تاجر کارکشته نیویورکی، شاید در پی یک توافق بزرگ با شی جینپینگ باشد؛ رهبری که به دلیل سیاستهای قاطع و هوشمندانهاش، مورد ستایش دونالد ترامپ قرار دارد. با این حال، برخی از مقامات سابق دولت ترامپ هشدار میدهند که هرچند رئیسجمهور منتخب ممکن است مشکلی با سبک اقتدارگرایانه شی نداشته باشد، اما برای حفظ وجهه خود بهعنوان یک معاملهگر موفق، در هر توافقی امتیازات بزرگی از چین طلب خواهد کرد.
چین طی دهههای اخیر همواره تلاش کرده از طریق تعامل با رهبران تجاری آمریکا، رؤسای جمهور را به سمت همکاریهای اقتصادی و روابط واقعبینانه سوق دهد. اما تا پایان دوره اول ترامپ، بسیاری از حامیان چین در والاستریت و دیگر محافل تجاری آمریکا نفوذ خود را در کاخ سفید از دست دادند. شاید هنوز پکن امیدوار باشد که افرادی همچون ایلان ماسک که شرکت خودروسازی تسلای او سرمایهگذاریهای گستردهای در چین دارد، بتوانند در دولت احتمالی دوم ترامپ نقش مثبتتری ایفا کنند.
تبلیغات چین علیه سلطه جویی آمریکا
بهطور کلی، رهبران چین بهتدریج به واقعیت جدایی اقتصادی با آمریکا پی بردهاند. با تضعیف روابط تجاری، مناسبات دو کشور بهسرعت به رقابتی ژئوپلیتیکی تبدیل شده است. در این شرایط، چین تلاش دارد از سیاستهای یکجانبه ترامپ و بیاعتمادی او به سازمانهای بینالمللی بهره ببرد. هماکنون، چین خود را بهعنوان الگویی برای کشورهای در حال توسعه معرفی میکند و با سرمایهگذاریهای کلان و ایجاد زیرساختها در آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین، نفوذ خود را در این مناطق گسترش داده است. همچنین، با انتقاد از سیاستهای جو بایدن مانند حمایت از اسرائیل در بحران غزه یا وضع محدودیتهایی بر فناوریهای سبز چینی، پکن درصدد است که آمریکا را بهعنوان کشوری خودخواه و سلطهجو نشان دهد. بازگشت دونالد ترامپ به صحنه احتمالاً بر شدت این انتقادات خواهد افزود.
با این وجود، چین از سیاست «اول آمریکا»ی ترامپ نیز متضرر خواهد شد. بهعنوان نمونه، چین خواهان کربنزدایی از اقتصاد خود است، اما انتظار دارد که آمریکا هم در این مسیر همراه شود تا بار انتقال به اقتصاد سبز به تنهایی بر دوش چین نیفتد. دونالد ترامپ که تغییرات اقلیمی را «فریب» میداند، تمایلی به همکاری در این زمینه نشان نمیدهد. بنابراین، در بسیاری از حوزهها، از جمله تغییرات اقلیمی، بازگشت دونالد ترامپ شاید در کوتاهمدت از لحاظ تبلیغاتی به نفع چین باشد، اما در عمل چالشهای پیچیده و دشواری را برای این کشور به همراه خواهد داشت.