کد خبر: ۴۳۲۹۹۱
تاریخ انتشار: ۱۹ آبان ۱۴۰۳ - ۱۸:۴۲
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تعداد بازدید: ۸۳۰

محمد فاضلی: لعنت به کسی که این‌جا آشغال بریزد

آن لعنتی‌ها که در این زمین آشغال می‌ریزند، تا وقتی صاحب و مدافع برای این زمین وجود نداشته باشد، به آشغال ریختن‌شان ادامه می‌دهند. نوشتن «لعنت به کسی که در این مکان آشغال بریزد» هیچ دردی دوا نمی‌کند. لعنتی‌ها پرروتر و دریده‌تر و گاه مستأصل‌تر از آن هستند که با این ناسزا‌ها به خودشان زحمت بدهند و آشغال تولید نکنند یا زحمت بکشند آشغال‌های‌شان را جای دیگری تخلیه کنند.»

آن لعنتی‌ها که در این زمین آشغال می‌ریزند، تا وقتی صاحب و مدافع برای این زمین وجود نداشته باشد، به آشغال ریختن‌شان ادامه می‌دهند. نوشتن «لعنت به کسی که در این مکان آشغال بریزد» هیچ دردی دوا نمی‌کند. لعنتی‌ها پرروتر و دریده‌تر و گاه مستأصل‌تر از آن هستند که با این ناسزا‌ها به خودشان زحمت بدهند و آشغال تولید نکنند یا زحمت بکشند آشغال‌های‌شان را جای دیگری تخلیه کنند.»

  

محمد فاضلی طی یادداشتی در کانال تلگرامی خود نوشت: شما هم احتمالاً زمین‌های خالی در شهرها را دیده‌اید که به فضای بی‌دفاع تبدیل شده‌اند و برخی آشغال‌هایشان را آن‌جا می‌ریزند. همسایه‌های این زمین خالی که از گند و کثافت آشغال‌ها به عذاب افتاده‌اند، روی دیوارهای اطراف این زمین می‌نویسند «لعنت به کسی که این‌جا آشغال بریزد» و وقتی عصبانی‌تر هستند و انتظار کارآمدی بیشتری دارند، پدر و مادر کسی را که آشغال بریزد لعنت می‌کنند. این صحنه تکراری که احتمالاً همه دیده‌اند به چه کار تحلیل ایران گذشته و امروز می‌آید؟ توضیح می‌دهم. 

کارکرد آن زمین خالی بی‌صاحب یا بی‌دفاع که در آن آشغال می‌ریزند چیست؟ کارکردش، کم کردن هزینه و زحمت کسی است که آشغال می‌ریزد. فرض کنید باید نخاله‌های ساختمانی‌اش را با زحمت و هزینه کرایه کامیون به جایی مناسب بیرون شهر منتقل کند، اما خیلی کم‌هزینه آن‌ها را در همان زمین تخلیه می‌کند. همسایه‌های زمینی که در آن آشغال می‌ریزند، هزینه ناکارآمدی، کم‌کاری، تنبلی، فرصت‌طلبی و برخی دیگر از رذائل آشغال‌ریزها را می‌پردازند. 


من به تجربه دریافته‌ام که در دنیای سیاست عمومی و حکمرانی ایرانی، چند زمین خالی هست که مقامات، دستگاه‌ها و سیاست‌های ناکارآمد در آن‌ها آشغال می‌ریزند. یعنی چه؟ یعنی مقامات غلط، منفعت‌طلبانه، جاهلانه و از سر تنبلی در حل مسأله تصمیماتی می‌گیرند؛ دستگاه‌ها کارهای غلط، منفعت‌طلبانه، بزدلانه و بیرون آمده از جلسات جلّاسان گردگو را انجام می‌دهند؛ و سیاست‌های نادرست و مخرب اجرا می‌شوند؛ و همه این‌ها حجم عظیمی ناکارآمدی، عواقب بد، و خروجی‌های آشغال تولید می‌کند. همه این ناکارآمدی‌ها، عواقب بد و خروجی‌های آشغال، در چند زمین بی‌دفاع و بی‌صاحب تخلیه می‌شود. 

 

محیط‌زیست یکی از همین زمین‌های خالی است. خروجی ناکارآمدی، فقدان برنامه‌ریزی، سیاست خارجی نادرست، بوروکرات‌های ترسو، جلاسان_گردگو و همه رذائل حکمرانی بی‌کیفیت، می‌شود آشغال‌هایی که اگر آن‌ها را آشغال_سیاستی یا آشغال_بوروکراتیک یا آشغال_حکمرانی بنامیم بیراه نگفته‌ایم. همه این آشغال‌ها را در زمین محیط‌زیست تخلیه می‌کنند. بگذارید چند مورد را مشاهده کنیم. 

سولفورزدایی (گوگردزدایی) از مازوت که تکلیف قانونی است انجام نمی‌شود؛ سوزاندن گاز در فلرها سال‌ها درمان نمی‌شود؛ مسأله نشت گاز در تأسیسات اصلاح نمی‌شود؛ سال‌ها کاری برای کاستن از میزان مصرف سوخت منازل، بنگاه‌ها و خودروها صورت نمی‌گیرد؛ مقررات ملی ساختمان به درستی اجرا نمی‌شود؛ اصلاح، بازسازی و نوسازی نیروگاه‌ها به درستی انجام نمی‌شود؛ و مدیریت مصرف انرژی هیچ وقت به صورت جدی در دستورکار قرار نمی‌گیرد. 

همه این ناکارآمدی‌ها، بی‌توجهی‌ها، بی‌برنامه بودن و… آشغال‌هایی هستند و آشغال‌هایی تولید می‌کنند که در زمین محیط‌زیست تخلیه می‌شوند. محیط‌زیست است که مصرف بی‌رویه منابع طبیعی (از جمله منابع انرژی)، تخلیه آلودگی گازهای ناشی از مصرف سوخت؛ و گوگرد موجود در مازوت و سایر سوخت‌های دارای استاندارد کیفیت پایین را در خود پذیرا می‌شود. محیط‌زیست همان زمین خالی است که در آن آشغال می‌ریزند. 

محیط‌زیست هم در نهایت این آشغال‌ها را به ما مردم برمی‌گرداند. صدها کشته ناشی از سوزاندن مازوت، هزاران کشته آلودگی هوا، نابودی آبخوان‌ها، فرونشست زمین، فرسایش خاک و… همان بوی گندی است که از آن زمین خالی برخاسته، همان زمینی که آن لعنت‌شده‌ها در آن آشغال می‌ریزند. 

آن لعنتی‌ها که در این زمین آشغال می‌ریزند، تا وقتی صاحب و مدافع برای این زمین وجود نداشته باشد، به آشغال ریختن‌شان ادامه می‌دهند. نوشتن «لعنت به کسی که در این مکان آشغال بریزد» هیچ دردی دوا نمی‌کند. لعنتی‌ها پرروتر و دریده‌تر و گاه مستأصل‌تر از آن هستند که با این ناسزاها به خودشان زحمت بدهند و آشغال تولید نکنند یا زحمت بکشند آشغال‌های‌شان را جای دیگری تخلیه کنند. 

باید همه زمین‌های خالی را سروسامان داد تا هر کسی – از جمله بوروکرات‌ها، صاحبان بنگاه‌ها، سیاست‌مداران – و بقیه آن‌ها که آشغال سیاستی یا آشغال بوروکراتیک تولید می‌کنند، حساب کار دست‌شان بیاید. همه باید بدانند آشغال تولید کردن هزینه دارد و اگر به ناچار آشغالی تولید می‌شود باید هزینه دفع درست آن‌را بپردازد. 

مهم این است که مردم، اصلاح‌جویان و آدم‌هایی که ایران را دوست دارند و نمی‌خواهند ایران مجموعه‌ای از عرصه‌ها و زمین‌های خالی باشد که لعنتی‌ها در آن آشغال می‌ریزند، به سروسامان دادن زمین‌های خالی و بی‌دفاع – از جمله محیط‌زیست – فکر و برای آن اقدام کنند. 

البته می‌توان به شکلی نمادین روی دیوارهای سیاست، بوروکراسی، محیط‌زیست، دانشگاه، صنعت، گردشگری، سیاست خارجی، بانک، اقتصاد و… نوشت «لعنت به کسی که در این‌جا آشغال بریزد» تا لعنتی‌های آشغال‌ریز حداقل عذاب وجدان بگیرند و جامعه زمین‌های خالی را فراموش نکند