آیا روسیه میتواند با دولت جدید سوریه به توافق دست یابد؟
بیانیه اخیر روسیه درباره تلاشهای آمریکا و بریتانیا برای حمله به پایگاههای نظامی مسکو در سوریه، رقابتهای ژئوپلیتیکی در منطقه را برجسته کرده است. دولت موقت سوریه ملزم به حفظ توافقات پیشین است، اما دولت دائمی میتواند خروج نیروهای روسی را درخواست کند. روسیه برای حفظ منافعش، به رویکردی عملگرایانه و ائتلاف با شرکایی چون ترکیه و قطر روی آورده و احتمالاً از حذف تحریر الشام از فهرست گروههای تروریستی حمایت کند.
مثنی عبدالله» تحلیلگر ارشد مسائل بین الملل روزنامه القدس العربی چاپ لندن
به نقل از القدس العربی، به نظر میرسد بیانیه اخیر دستگاه اطلاعاتی روسیه درباره تلاشهای آمریکا و بریتانیا برای جذب نیروهایی با هدف حمله به پایگاههای نظامی روسیه در سوریه، پرده از تحرکات جدیدی در صحنه ژئوپلیتیک منطقه برمیدارد. این نهاد اطلاعاتی روسیه تأکید کرده که هدف اصلی واشنگتن و لندن ایجاد بیثباتی در سوریه است؛ وضعیتی که میتواند به گسترش بحران در خاورمیانه و در نهایت به تضعیف موقعیت مسکو در این کشور منجر شود. بر اساس این اعلامیه، این اقدامات بخشی از راهبردی کلان برای تسلط بر منطقه و وادار کردن روسیه به عقبنشینی از سوریه است.
در همین حال، اظهارات «کایا کالاس» (Kaja Kallas) مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، توجهها را به خود جلب کرده است. او تأکید کرده که اتحادیه اروپا تنها در صورتی حاضر به همکاری با رهبری جدید سوریه خواهد بود که روسیه به طور کامل نیروهای خود را از این کشور خارج کند.
طرحهای مخفی غرب علیه روسیه در سوریه فاش شد؛ مسکو هشدار میدهد!
بیانیه اخیر دستگاه اطلاعات خارجی روسیه درباره طرحهای آمریکا و بریتانیا برای جذب نیرو و حمله به پایگاههای نظامی روسیه در سوریه، دو سناریوی احتمالی را پیشروی تحلیلگران سیاسی قرار میدهد: سناریوی نخست اين است: در صورتی که اطلاعات مطرحشده در این بیانیه معتبر باشد، میتوان انتظار داشت که روسیه برای جلوگیری از آشکار شدن این مسئله حساس، از کانالهای محرمانه با مقامات سوریه ارتباط برقرار میکرد. این روش، که در چارچوب استانداردهای دیپلماتیک و امنیتی بینالمللی قرار دارد، امکان واکنش سریع و مؤثر را بدون ایجاد هیاهوی عمومی فراهم میآورد. صدور این اطلاعات در قالب یک بیانیه عمومی میتواند پرسشهایی را درباره هدف واقعی روسیه از انتشار علنی آن ایجاد کند.
اما سناریوی دوم از این قرار است: در مقابل، اگر اطلاعات ارائهشده در این بیانیه گمراهکننده باشد، ممکن است هدف اصلی روسیه اعمال فشار سیاسی بر مقامات سوریه و تثبیت جایگاه راهبردی خود در منطقه باشد. روسیه بهویژه پس از شروع جنگ اوکراین، با تهدیدهای فزایندهای در مناطق نفوذ سنتی خود مواجه شده است و هرگونه تغییر در موازنه قدرت در سوریه میتواند ضربهای جدی به نفوذ ژئوپلیتیکی این کشور باشد. پایگاه طرطوس که مهمترین دارایی نظامی روسیه در دریای مدیترانه محسوب میشود، نقشی حیاتی در راهبرد ژئوپلیتیکی این کشور دارد. این پایگاه نه تنها دسترسی روسیه به دریای مدیترانه را تضمین میکند، بلکه ابزاری راهبردی برای تأثیرگذاری بر جنوب اروپا، خاورمیانه و شمال آفریقا به شمار میرود.
غرب در جستجوی راهی برای شکست روسیه در مدیترانه شرقی
اما نگاه دقیقتر به بیانیه دستگاه اطلاعات خارجی روسیه نشان میدهد که مسکو قصد دارد پیامی صریح ارسال کند: ایالات متحده و بریتانیا، همراه با ترکیه، حامیان واقعی حکومت جدید در سوریه هستند. از این منظر، روسیه به این نتیجه رسیده است که شاید نتواند با مقامات جدید سوریه برای حفظ پایگاههای نظامی خود در این کشور به توافق برسد. در سناریویی محتمل، حتی ممکن است در میانمدت، پرچمهای آمریکا و بریتانیا بر فراز پایگاههای طرطوس و حمیمیم برافراشته شوند.
با این حال، در چارچوب رقابتهای راهبردی میان ابرقدرتها حمله احتمالی آمریکا و بریتانیا به پایگاههای روسیه در سوریه، از طریق عوامل نیابتی، سناریوی دور از ذهنی نیست. این اقدام میتواند تلاشی برای حذف حضور نظامی روسیه از منطقه باشد. گرچه مقامات سوریه بارها تأکید کردهاند که قصد ندارند توافقات مربوط به پایگاههای روسی در خاک خود را نقض کنند و همچنان بر روابط تاریخی و استراتژیک خود با مسکو پایبند هستند، اما اظهارات غربیها همگی بر ضرورت خروج روسیه از سوریه تأکید دارند.
علت این فشارها کاملاً واضح است: پایگاههای روسی در سوریه، بهویژه طرطوس، برای قدرتنمایی روسیه و نفوذ آن در آفریقا اهمیت حیاتی دارند. این پایگاهها نه تنها پشتیبانی لجستیکی از سایر پایگاهها و گروههایی مانند واگنر را فراهم میکنند، بلکه ابزاری استراتژیک برای مسکو در مدیترانه شرقی به شمار میروند. از سوی دیگر، هرچند غرب تمایلی به حضور نظامی ثابت در سوریه ندارد، اما به دنبال اعمال نفوذ خود در این کشور است. برای ایالات متحده و متحدانش، مهمترین هدف جلوگیری از تثبیت حضور ایران و روسیه در سوریه است.
روسیه و دولت جدید، مسیر همراهی یا رویارویی؟
در مورد موضع مقامات جدید سوریه نسبت به حضور روسیه در خاک این کشور و اینکه آیا تصمیم یا راهبردی مشخص برای مواجهه با این مسئله وجود دارد، باید گفت که دو عامل مهم در این زمینه تأثیرگذار هستند:
در وهله نخست بایستی به موضع منفی روسیه علیه مردم سوریه از ابتدای تحولات در این کشور اشاره کرد. همچنین، این کشور بارها از حق وتوی خود در سازمان ملل برای جلوگیری از تصویب قطعنامههای مربوط به بحران سوریه استفاده کرده است. این عملکرد، بهعنوان یک خاطره تلخ، در ذهن مردم سوریه باقی مانده و فشار زیادی بر تصمیمگیرندگان فعلی در سوریه وارد میکند؛ هرچند که احمد الشرع تأکید کرده روابط با روسیه تاریخی و راهبردی است.
در وهله دوم نیز باید به عامل اروپایی که رفع تحریمها علیه سوریه را به خروج پایگاههای نظامی روسیه از خاک این کشور مشروط کرده است، اشاره کنیم. از این رو، موضع مقامات جدید سوریه به رفتار طرف روسی و اقداماتی که میتواند برای سوریه انجام دهد، بستگی دارد. درست است که روسیه در اظهارات خود اعلام کرده آماده بازسازی سوریه و مشارکت در فرایند انتقال دموکراتیک تحت نظارت سازمان ملل است، اما این موضعگیری تاکنون بهطور کامل شفاف نبوده است.
در مورد موضع روسیه، مسکو معتقد است که مانند هر کشور دیگری اصول سیاسی ثابتی دارد. یکی از این اصول، «دموکراسی حاکمیتی» است که بر اساس آن، هرآنچه در داخل یک کشور رخ میدهد، مربوط به دیگر کشورها نیست و تا زمانی که تهدیدی برای دیگران ایجاد نکند، نیازی به دخالت خارجی ندارد. با این حال، روسیه مداخله خود در سوریه و حمایت از بشار اسد را به درخواست حکومت پیشین سوریه توجیه میکند؛ همچنانکه اکنون نیز اعلام کرده که با وجود قدرت مشروع جدید در سوریه، مجبور به تعامل با آن است تا منافع خود را که با منافع دولت جدید همسو است، تأمین کند. روسیه همچنین بر این باور است که عملگرایی (پراگماتیسم) در روابط میان دو کشور حاکم خواهد شد و معتقد است که حافظه در سیاست بینالملل همواره کوتاه مدت است. اما آیا روسیه بهطور کامل خاک سوریه را ترک خواهد کرد؟ این مسئله به درخواست دولت جدید سوریه وابسته میباشد.
آیا روسیه میتواند با دولت جدید سوریه به توافق دست یابد؟
در حال حاضر، دولت موقت سوریه ملزم به حفاظت از تأسیسات روسی در خاک این کشور و تضمین بقای آنها طبق قوانین بینالمللی است. از آنجا که این دولت موقت نقش دولت انتقالی را ایفا میکند، نمیتواند توافقنامههایی که حکومت پیشین با کشورهای دیگر، از جمله روسیه، امضا کرده است را لغو کند؛ اما به محض روی کار آمدن دولت دائمی و مشروع، این حق حاکمیتی سوریه خواهد بود که از روسیه بخواهد پایگاههای نظامی خود را تخلیه و نیروهایش را از خاک سوریه خارج کند. روسیه نیز که به این حق حاکمیتی سوریه واقف است، اکنون تلاش میکند روابطی عملگرایانه با دولت جدید دمشق برقرار کند. اما پرسش اساسی اینجاست که آیا این رویکرد میتواند برای روسیه در حفظ منافعش مؤثر باشد؟
شاید روسیه بر این اصل که «در روابط بینالملل دشمنیهای دائمی وجود ندارد، اما منافع دائمی پابرجا هستند» تکیه کند. این منافع هستند که همواره بر تمامی طرفها حکم میکنند تا آنها را مدنظر قرار دهند. بر این اساس، روسیه ممکن است بهعنوان گامی در جهت حسن نیت، تلاش کند نام «هیئت تحریر الشام» را از فهرست گروههای تروریستی حذف کند. بهویژه که «ولادیمیر پوتین» بهتازگی قانونی را امضا کرده است که مکانیزمی برای حذف سازمانها از این فهرست ارائه میدهد. علاوه بر این، روسیه در منطقه شرکای تأثیرگذاری مانند قطر و ترکیه دارد که میتواند از طریق آنها بر دولت دمشق فشار بیاورد تا برخی از منافعش تضمین شود. از جمله این منافع، استفاده محدود از پایگاههای نظامی سوریه برای مقاصد لجستیکی است.