کد خبر: ۴۳۵۰۵۵
تاریخ انتشار: ۲۰ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۳:۰۰
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تعداد بازدید: ۱۴۳

این روز‌ها تحصیلات نه جایگاه اجتماعی می‌آورد نه پول و درآمد / جوان‌ها با فوق لیسانس و دکترا دست‌فروش می‌شوند

متاسفانه مسئولان نتوانسته‌اند برای جوانان، اشتیاق، امکانات و شرایط اشتغال مناسب را ایجاد کنند. علت مهاجرت گسترده جمعیت فعال کشور از تحصیل‌کرده تا تکنسین و نیروی فنی این است که از شرایط موجود زده شده‌اند و شوق به تحصیل و کار را از دست داده‌اند. متأسفانه بسیاری از جوانانی که در تاکسی‌های اینترنتی کار می‌کنند، از همین قشر تحصیل‌کرده هستند که برخی حتی فوق لیسانس و دکترا دارند. جوان از خود می‌پرسد اگر قرار است نگهبان پارکینگ ساختمان، دست‌فروش، پیک موتوری یا راننده شوم، پس اصلا چرا باید تحصیل کنم؟

متاسفانه مسئولان نتوانسته‌اند برای جوانان، اشتیاق، امکانات و شرایط اشتغال مناسب را ایجاد کنند. علت مهاجرت گسترده جمعیت فعال کشور از تحصیل‌کرده تا تکنسین و نیروی فنی این است که از شرایط موجود زده شده‌اند و شوق به تحصیل و کار را از دست داده‌اند. متأسفانه بسیاری از جوانانی که در تاکسی‌های اینترنتی کار می‌کنند، از همین قشر تحصیل‌کرده هستند که برخی حتی فوق لیسانس و دکترا دارند. جوان از خود می‌پرسد اگر قرار است نگهبان پارکینگ ساختمان، دست‌فروش، پیک موتوری یا راننده شوم، پس اصلا چرا باید تحصیل کنم؟

علی باقر طاهری نیا، رئیس مؤسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی اعلام کرده است که طیف سنی جوانان ۱۸ تا ۲۴ سال رغبتی برای تحصیل در دانشگاه ندارند. وی یکی از علل اصلی این وضعیت را مسئله اشتغال جوانان عنوان کرده است. پیش از این نیز مرکز آمار ایران اعلام کرده بود ۲۵.۶ درصد از جوانان ۱۵ تا ۲۴ ساله و موسوم به NEET خواهان تحصیل، مهارت و حتی شغل نیستند. NEET که مخفف عبارت «Not in Education, Employment, or Training» در زبان انگلیسی است، به معنای فردی است که نه تحصیل می‌کند و نه شاغل است و نه مهارتی را می‌آموزد.

داده‌های مرکز آمار ایران تا پایان سال گذشته نشان می‌داد که از جمعیت ۱۱ میلیون نفری در سن ۱۵ تا ۲۴ سال، حدود ۲.۸ میلیون نفر معادل ۲۵.۶ درصد، در گروه جمعیت NEET قرار دارند و این جمعیت هم علاقه‌ای به تحصیل یا اشتغال نشان نمی‌دهند.

افزایش عدم تمایل به ادامه تحصیل دانشگاهی از یک سو و بیکاری برخی جوانان و بی رغبتی آنان به ادامه تحصیل از سوی دیگر با پرسش‌هایی همراه است، از جمله این که علت روند کاهشی تمایل به تحصیل در جوانان چیست و این وضعیت چه پیامد‌هایی خواهد داشت؟ امان الله قرایی مقدم، جامعه شناس، در گفت‌و‌گو با فرارو به این پرسش‌ها پاسخ داده است:

 

جوان‌ها آینده‌ای برای دوران فارغ التحصیلی خود نمیبینند / این روز‌ها تحصیلات نه جایگاه اجتماعی می‌آورد نه پول و درامد / جوان‌ها با فوق لیسانس و دکترا دستفروش می‌شوند«امان الله قرایی مقدم»  گفت: «اولین و مهمترین عاملی که باعث می‌شود جوان‌ها تمایلی به ورود به دانشگاه نداشته باشند این است که آینده‌ای را برای دوران پس از تحصیل خود نمی‌بینند. این جوانان به طور اخص در مشاغل کارمندی با توجه به تورم اقتصادی و شرایط اجتماعی نارضایتی خواهند داشت. مدت هاست که کارمندان، چه در بخش خصوصی و چه در بخش دولتی نمی‌توانند با حقوق خود از پس هزینه‌های زندگی بربیایند؛ بنابراین یکی از دلایلی که باعث کاهش رغبت به تحصیل در جوانان شده، همین مشکلات معیشتی و اقتصادی است. افزون بر آن، ارزش و جایگاه اجتماعی که در سال‌های گذشته، کارمندان دولت داشته‌اند، تضعیف شده است. حتی به مرحله‌ای رسیده که وقتی یک نفر می‌گوید کارمند است، برخی برای او دلسوزی می‌کنند که حقوقی محدود و مشخص دارد. وقتی یک جوان پس از طی کردن مدارج تحصیلی حتی در حد فوق لیسانس، نهایتا اگر خوش شانس باشد، کارمند خواهد بود و حقوقش محدود است و با توجه به این که در بسیاری از ادارات و سازمان ها، الیگارشی و پارتی بازی برای کسب مقام‌های بالاتر اداری و رسیدن به حقوق بالاتر دیده می‌شود، پس دیگر چه انگیزه‌ای برای ادامه تحصیل باقیست؟ افزون بر این ها، یکی از دلایلی که برخی جوان‌ها نه تنها تمایلی به تحصیلات عالیه ندارند، بلکه تمایلی به اشتغال هم ندارند این است که اصلا آینده‌ای برای خود در هیچ جایگاهی نمی‌بینند. در نتیجه به در خانه ماندن و هیچ کاری نکردن روی آورده‌اند.»

وی افزود: «این برای جامعه ایرانی بسیار زیانبار است که گروه سنی که به آن جمعیت فعال می‌گوییم، غیرفعال و بیکار بمانند. ما امروز با رقم حدود ۱۲ میلیون بیکار رو به رو هستیم و دولت هم اعلام کرده که بیکاری به ۷ درصد رسیده است. در شرایطی که نه شغل هست و نه درآمد مناسب، طبیعیست که جوانانی که تمکن مالی دارند، در خانه والدین خود و با پول توجیبی گذران عمر می‌کنند و آن‌ها هم که تمکن ندارند، ترجیح می‌دهند وقت خود را در دانشگاه سپری نکنند و به سرعت جذب بازار کاری شوند که پولساز باشد. متأسفانه مسئولان نتوانسته‌اند برای جوانان، اشتیاق، امکانات و شرایط اشتغال مناسب را ایجاد کنند. علت مهاجرت گسترده جمعیت فعال کشور، از تحصیل‌کرده تا تکنسین و نیروی فنی این است که از شرایط موجود زده شده‌اند و شوق به تحصیل و کار را از دست داده‌اند. متأسفانه بسیاری از جوانانی که در تاکسی‌های اینترنتی کار می‌کنند از همین قشر تحصیل‌کرده هستند که برخی حتی فوق لیسانس و دکترا دارند. جوان از خود می‌پرسد اگر قرار است نگهبان پارکینگ ساختمان، دست‌فروش، پیک موتوری یا راننده شوم، پس اصلا چرا باید تحصیل کنم؟»

مسئولان فقط درباره نیروی انسانی شعار می‌دهند
این جامعه شناس در ادامه گفت: «هیچ چیز به اندازه این وضعیت به جامعه ما ضرر نمی‌زند که قشر جوان را فراری می‌دهیم. چگونه می‌توانیم قشر جوانی را که از دست داده‌ایم، جایگزین کنیم؟ چطور قرار است این حجم از مهاجرت را پاسخگو باشیم؟ «بنیامین هیگینز»، یکی از اقتصاددان‌های بزرگ توسعه در دانشگاه هاروارد در کتاب توسعه اقتصادی و اجتماعی خود با اشاره به چنین معضلی نوشته است: هیچ سازماندهی و مقرراتی در زمینه رشد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی موثر نخواهد بود مگر این که افرادی که آن را اداره می‌کنند، بدانند چه قرار است انجام دهند و اگر کشور‌های واپس مانده با درآمد ارزی یا درآمد‌های خود بتوانند بیشترین تکنولوژی را از کشور‌های توسعه یافته وارد کنند، اما نتوانند نیروی انسانی ماهر و متخصص را پرورش دهند، به رشد نمی‌رسند. از این جمله‌ها مهمتر در عرصه توسعه وجود ندارد. هر اندازه برای توسعه هزینه شود، اما نیروی انسانی نداشته باشیم، به هیچ کجا نمی‌رسیم. امروز یکی از مهمترین سرمایه‌های هر جامعه نیروی انسانی است.»

وی افزود: «یکی از تئوریسین‌های توسعه می‌گوید که اگر آموزش و پرورش شهری در طول ۱۰۰ سال یک نخبه بپروراند، هزینه صد ساله آموزش و پرورش را جبران کرده است؛ چرا که می‌تواند تمام چند صد‌ها میلیارد تومان را در طول این سال‌ها جبران کند. نیروی انسانی است که کشور‌ها را اداره می‌کند. ژاپن در آسیا و دانمارک در اروپا از نظر منابع طبیعی فقیرترین هستند، اما چون نیروی انسانی ماهر و متخصص دارند، پیشرفته‌ترین هستند. کره جنوبی چه دارد؟ چرا جزو کشور‌های توسعه یافته است؟ اروپا چقدر منابع دارد؟ نتیجه همان است که اشاره کردم. نیروی انسانی مهم‌ترین سرمایه هر کشور است که متأسفانه ما در حال هدر دادن این سرمایه مهم هستیم. مسئولان به جز سخنرانی در این زمینه کار خاصی انجام نمی‌دهند. بهای هدررفت نیروی انسانی را کل ملت ایران خواهند پرداخت، اما مقصر مردم نیستند و راهکار‌ها را هم مردم نباید پیدا و پیاده کنند. مگر طی روز‌های اخیر سران قوا جمع نشده‌اند و نگفتند مسئولان شرایط فعلی کشور خوب یا بد خود همین افرادی هستند که دور هم نشسته‌اند، پس‌ای کاش حالا که می‌دانند مسئولند، فکری برای بهبود وضعیت داشته باشند.»