تحلیلی بر چهارچوب مذاکراتی ایران ـ آمریکا در عمان/ دولت ترامپ با این سه مهره بازی میکند!

مقامات دولت ترامپ در هفته های اخیر اظهارنظرهای متنوعی درباره چگونگی مواجه امریکا با ایران در مذاکرات پیش رو داشتند. در این گزارش با بررسی مصاحبه ی دولتمردان ترامپ، به چهارچوبی تحلیلی درباره آنچه امریکایی ها از مذاکره با ایران انتظار دارند می رسیم.
در دوهفته گذشته، مقامات دولت دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، اظهارات متعددی درباره ایران مطرح کردهاند که نشاندهنده عزم این دولت برای پیشبرد مذاکرات با تهران، عمدتاً از طریق کانالهای غیرمستقیم در عمان، است. این اظهارات، که در بحبوحه تنشهای منطقهای و فشار حداکثری اقتصادی و نظامی بر ایران بیان شده، چهارچوبی را برای مذاکره ترسیم میکند که ترکیبی از تهدید، تشویق، و دیپلماسی عملگرایانه است. از سخنرانیهای رسمی گرفته تا مصاحبههای رسانهای و پیامهای شبکههای اجتماعی، مقامات کاخ سفید و وزارتخانههای کلیدی، تصویری از اهداف، خواستهها، و نوع مذاکرهای که به دنبال آن هستند، ارائه دادهاند.
چه آنکه آغاز هفته گذشته، با تشدید فشارهای نظامی و اقتصادی آمریکا بر ایران همراه بود. اعزام بمبافکنهای B-۲ به پایگاه دیهگو گارسیا و حملات هوایی به مواضع حوثیها در یمن، که پنتاگون آن را بخشی از استراتژی مهار ایران توصیف کرد، نشاندهنده رویکرد تهاجمی دولت ترامپ بود. در این میان، اظهارات مقامات ارشد، از جمله خود ترامپ، استیو ویتکاف (فرستاده ویژه در امور خاورمیانه)، پیت هگسث (وزیر دفاع)، و تامی بروس (سخنگوی وزارت خارجه)، بر دو محور اصلی متمرکز بود: فشار حداکثری برای وادار کردن ایران به مذاکره و پیشنهاد یک توافق جدید که برنامه هستهای و فعالیتهای منطقهای تهران را محدود کند. این اظهارات در حالی مطرح شد که ایران، به رهبری مسعود پزشکیان و عباس عراقچی، بر مذاکرات غیرمستقیم در عمان تأکید کرد و هرگونه گفتوگوی مستقیم را رد نمود.
دونالد ترامپ، رئیسجمهور، در ۱۲ فروردین طی مصاحبهای با فاکس بیزینس گفت: «من نامهای به ایران فرستادم و گفتم امیدوارم مذاکره کنید، چون اگر مجبور به اقدام نظامی شویم، برایشان خیلی بد خواهد بود.» این اظهارنظر، که اولین اشاره رسمی به نامه ارسالی به ایران بود، لحن دوگانه تهدید و دعوت به گفتوگو را نشان داد. او در ۱۷ فروردین، در دیدار با بنیامین نتانیاهو در کاخ سفید، اعلام کرد: «ما مذاکرات مستقیمی با ایران آغاز کردهایم و روز شنبه یک نشست بزرگ داریم» این ادعا، که بعداً توسط ایران به مذاکرات غیرمستقیم اصلاح شد، نشاندهنده تمایل او به بزرگنمایی دستاوردهای دیپلماتیک بود.
استیو ویتکاف، فرستاده ویژه نیز در ۱۵ فروردین در گفتوگو با اکسیوس اظهار داشت: «ما به دنبال توافقی هستیم که ایران را از آستانه هستهای دور کند و حمایت از گروههای نیابتی را متوقف سازد.» او افزود: «مذاکرات در عمان فرصتی است که ایران نشان دهد میتواند به جای تهدید، همکاری کند.» این اظهارات، اهداف گستردهتر آمریکا را مشخص کرد و بر فشار بر ایران برای تغییر رفتار منطقهای تأکید داشت. پیت هگسث، وزیر دفاع، نیز در ۱۶ فروردین در بیانیهای اعلام کرد: «ما داراییهای نظامی را در منطقه تقویت کردهایم تا اگر مذاکرات شکست بخورد، آماده باشیم» او در مورد حملات به حوثیها گفت: «وقتی حوثیها حملات را متوقف کنند، ما هم متوقف میشویم، اما ایران مسئول این اقدامات است»
در همین راستا تامی بروس، سخنگوی وزارت خارجه، در ۱۸ فروردین در یک نشست خبری گفت: «ما مذاکرات مستقیم را ترجیح میدهیم، اما اگر ایران فقط غیرمستقیم را میپذیرد، در عمان پیش میرویم» او افزود: «هدف ما توافقی است که ایران را از سلاح هستهای محروم کند و ثبات منطقه را تضمین نماید.» این اظهارات نشان داد که آمریکا، با وجود ترجیح مذاکرات مستقیم، انعطافپذیری برای پذیرش فرمت غیرمستقیم را دارد.
چهارچوب مذاکراتی: فشار، دیپلماسی، و معاملهگری
اظهارات مقامات دولت ترامپ چهارچوبی سهگانه را برای مذاکره با ایران ترسیم میکند: فشار حداکثری، دیپلماسی عملگرا، و معاملهگری اقتصادی. فشار حداکثری، که از دوره اول ترامپ ریشه گرفته، بار دیگر در هفته گذشته برجسته شد. هگسث تأکید کرد: «ما داراییهای نظامی را برای ایجاد بازدارندگی و آمادگی در صورت شکست مذاکرات مستقر کردهایم.» این رویکرد با اعزام B-۲ها و حملات به حوثیها تقویت شد، که ناظران سیاسی آن را «فشار از موضع قدرت» نامید. هدف این فشار، وادار کردن ایران به پذیرش مذاکره از موضع ضعف است.
دیپلماسی عملگرا نیز در اظهارات ویتکاف و بروس مشهود بود. ویتکاف گفته بود: «ما نمیخواهیم جنگ، بلکه توافقی میخواهیم که همه از آن سود ببرند.» بروس نیز افزود: «ما آمادهایم در عمان با میانجیگری پیش برویم.» این انعطافپذیری نشاندهنده تمایل به استفاده از کانالهای غیرمستقیم، بهویژه عمان، است که پیشتر در مذاکرات منتهی به برجام نقش داشت.
بازتاب معاملهگری اقتصادی نیز که امضای شخصیتی ترامپ است، در سخنان او در ۱۲ فروردین منعکس شد: «من میخواهم ایران کشوری بزرگ و موفق باشد، اما بدون سلاح هستهای.» این پیشنهاد، که با وعده رفع نسبی تحریمها همراه است، تلاشی برای جلب ایران به میز مذاکره بود.
نوع مذاکره: غیرمستقیم اما با فشار مستقیم
دولت ترامپ به وضوح مذاکرات غیرمستقیم را پذیرفته، اما با فشار مستقیم از طریق تهدیدات نظامی و تحریمها پیش میرود. ترامپ در ۱۷ فروردین گفت: «اگر مذاکرات موفق نشود، ایران در خطر بزرگی خواهد بود.» این تهدید، که با استقرار نظامی در منطقه پشتیبانی شد، نشاندهنده استراتژی دوگانه است: مذاکره از طریق عمان، اما با حفظ گزینه نظامی روی میز. بروس در ۱۸ فروردین تأیید کرد: «ما در عمان با مقامات ایرانی بهصورت غیرمستقیم دیدار خواهیم کرد.» این پذیرش، پس از رد مذاکرات مستقیم توسط ایران، نشاندهنده سازش تاکتیکی آمریکا است.
با این حال، اظهارات هگسث در ۱۶ فروردین مبنی بر اینکه «ما آماده اقدام قاطع برای دفاع از منافعمان هستیم»، حاکی از آن است که این مذاکرات غیرمستقیم تحت فشار مستقیم نظامی و اقتصادی خواهد بود. واشنگتن پست گزارش داد که آمریکا هزینهای نزدیک به یک میلیارد دلار برای حملات به حوثیها صرف کرده، که بخشی از این فشار مستقیم برای تضعیف ایران آن است.
اهداف مذاکراتی امریکا: از هستهای تا منطقهای
اهداف دولت ترامپ از این مذاکرات، که در اظهارات هفته گذشته مشخص شد، چندلایه است:
هدف اصلی، جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای: ترامپ در ۱۷ فروردین گفت: «ما اجازه نمیدهیم ایران سلاح هستهای داشته باشد، به همین سادگی.» ویتکاف نیز در ۱۵ فروردین تأکید کرد: «ما میخواهیم ایران را از آستانه هستهای دور کنیم.» این هدف با گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی در فوریه ۲۰۲۵، که از تسریع غنیسازی نزدیک به سطح تسلیحاتی ایران خبر داد، همراستاست.
هدف دوم، محدود کردن فعالیتهای منطقهای ایران: هگسث در ۱۶ فروردین گفت: «ایران باید حمایت از حوثیها را متوقف کند.» ویتکاف نیز در ۱۵ فروردین افزود: «ما به دنبال توقف حمایت ایران از گروههای نیابتی هستیم.» این هدف، که با حملات به حوثیها و تضعیف حزبالله و حماس توسط اسرائیل تقویت شده، نشاندهنده تلاش برای تغییر تعادل قدرت منطقهای است.
هدف سوم، دستیابی به یک دستاورد دیپلماتیک بزرگ برای ترامپ: او در ۱۲ فروردین گفت: «ما میتوانیم توافقی بهتر از برجام داشته باشیم.» این نشاندهنده انگیزه سیاسی او برای ثبت یک پیروزی بزرگتر از دولت اوباماست.
خواستههای مشخص: محدودیتهای سختگیرانه
خواستههای دولت ترامپ، که از اظهارات مقامات استخراج میشود، شامل محدودیتهای سختگیرانه بر ایران است:
نخست، توقف کامل غنیسازی در سطوح بالا: ویتکاف در ۱۵ فروردین گفت: «ایران باید از غنیسازی بالای ۶۰ درصد دست بکشد.» این خواسته، که با هشدارهای اسرائیل و آمریکا درباره نزدیک شدن ایران به سلاح هستهای همراستاست، خط قرمز اصلی مذاکرات است.
دوم، نظارت گستردهتر آژانس: بروس در ۱۸ فروردین اظهار داشت: «ما به دنبال راستیآزمایی کامل برنامه هستهای ایران هستیم.» این شامل دسترسی به تأسیسات نظامی نیز میشود، که ایران آن را رد کرده است.
سوم، قطع حمایت از گروههای محور مقاومت و محدود کردن برنامه موشکی: هگسث در ۱۶ فروردین گفت: «ایران باید حمایت از تروریسم را متوقف کند.» ترامپ نیز در ۱۷ فروردین به مدل لیبی اشاره کرد و گفت: «اگر این کار به روش لیبی انجام شود، خوب است»، که به معنای خلع سلاح کامل هستهای و موشکی است. در مقابل، آمریکا پیشنهاد رفع نسبی تحریمها را مطرح کرده، اما نه به طور کامل. ترامپ در ۱۲ فروردین گفت: «ما میخواهیم ایران رشد کند، اما بدون سلاح هستهای.»
تحلیلی بر چهارچوب مذاکراتی ایران ـ آمریکا در عمان/ دولت ترامپ با این سه مهره بازی میکند!
پیامدهای اظهارات مقامات امریکایی: تنش و فرصت
اظهارات هفته گذشته پیامدهای دوگانهای داشته است. از یک سو، فشار نظامی و تهدیدات، تنش را افزایش داده است. گاردین گزارش داد که ایران با تهدید به تلافی در صورت حمله، موضع دفاعی خود را تقویت کرده است. از سوی دیگر، پذیرش مذاکرات غیرمستقیم در عمان، فرصتی برای دیپلماسی ایجاد کرده است. ناظران سیاسی معتقدند این مذاکرات میتواند به کاهش تنش منجر شود، اما به انعطافپذیری هر دو طرف بستگی دارد.
چالشهای پیشروی امریکا: مقاومت ایران و فشار اسرائیل
مذاکرات پیشرو با چالشهایی نیز مواجه است. ایران در ۱۰ فروردین اعلام کرد که «مذاکره مستقیم تحت تهدید را نمیپذیرد. عراقچی در ۱۸ فروردین در شبکه X نوشت: «این هم فرصت است و هم آزمون.» که این نشاندهنده مقاومت ایران در برابر خواستههای گستردهتر، بهویژه درباره موشکها ومحور مقاومت است. از سوی دیگر در اسرائیل که نتانیاهو خواستار توقف کامل برنامه هستهای ایران شده، ممکن است با هرگونه نرمش آمریکا مخالفت کند.
چهارچوب مذاکرات چگونه خواهد بود: عملگرایی یا رویارویی؟
چهارچوب مذاکراتی دولت ترامپ، که از فشار حداکثری، دیپلماسی غیرمستقیم، و معاملهگری تشکیل شده، عملگرایانه به نظر میرسد، اما با خطر رویارویی همراه است. کارشناسان استدلال میکند که این رویکرد میتواند ایران را به میز مذاکره بکشاند، اما خواستههای سختگیرانه ممکن است به بنبست منجر شود.
در چنین شرایطی، اظهارات مقامات دولت ترامپ در هفته اخیر نشاندهنده چهارچوبی است که فشار حداکثری را با دیپلماسی غیرمستقیم در عمان ترکیب کرده و به دنبال توافقی جامع با ایران است. آنها مذاکراتی غیرمستقیم اما تحت فشار مستقیم میخواهند، با اهدافی چون مهار هستهای، محدود کردن منطقهای، و کسب اعتبار سیاسی، و خواستههایی شامل توقف غنیسازی، نظارت گسترده، و قطع حمایت از محور مقاومت انجام شود. این رویکرد، که با تهدیدات نظامی و وعدههای اقتصادی همراه است، میتواند به یک دستاورد برای امریکا منجر شود یا به تشدید تنش در خاورمیانه بینجامد. هفتههای آینده، بهویژه مذاکرات پیش رو، نشان خواهد داد که آیا این چهارچوب به صلح میرسد یا خاورمیانه را به آستانه درگیری میکشاند.