خروج از NPT هیچ منفعتی برای ایران ندارد / نباید به جای آمریکا، آژانس را سرزنش کنیم / در صورت خروج از NPT همچنان موظف به اجرای تعهدات هستهای هستیم

کارشناس مسائل بین الملل می گوید: «حتی اگر ایران از انپیتی خارج شود، باز هم از نظر بینالمللی ملزم به پایبندی به تعهدات قبلی خواهد بود. چون پیشتر شش قطعنامه الزامآور تحت فصل هفتم علیه ایران صادر شده و اگر ایران چنین اقدامی کند، به احتمال زیاد یک قطعنامه جدید نیز صادر خواهد شد که ایران را موظف به پایبندی به تعهداتش میکند.»
بعد از جنگ جهانی دوم پیمان عدم اشاعه هستهای (NPT) به منظور مقابله با توسعه یا اشاعه سلاح هستهای میان قدرتهای دارنده سلاح هستهای و کشورهایی که این سلاحها را نداشتند بسته شد.
برخی معتقدند در شرایط کنونی باید از انپیتی خارج شویم. به نظر شما این خروج چه عواقبی میتواند برای کشور داشته باشد؟
اولا انپیتی پیمان عدم اشاعه سلاح هستهای است و در واقع اصلیترین پیمانی است که بعد از جنگ جهانی دوم برای مقابله با توسعه یا اشاعه سلاح هستهای میان قدرتهای دارنده سلاح هستهای و کشورهایی که این سلاحها را نداشتند بستهشد. بر اساس بند دوم این پیمان، ایران و بسیاری از کشورهای دیگر میگویند انرژی صلحآمیز هستهای حق مسلم ماست. پس اگر کشوری بخواهد از این پیمان خارج شود، به این معناست که خود را از این حق که در پیمان ذکر شده محروم میکند. این نخستین اشکال از نظر حقوقی است.
دومین اشکال این است که با خروج از انپیتی، ایران عملا به دنیا پیام میدهد که میخواهد به سمت تولید سلاح هستهای برود. هرچند از نظر تئوری صرف خروج به معنای تولید سلاح هستهای نیست، اما معنایش این است که دیگر نظارتهای آژانس بینالمللی انرژی هستهای را نمیپذیریم. چون آژانس بر اساس همین پیمان و پادمان هستهای که توافقی جداگانه میان آژانس و هر کشور عضو است ترتیبات نظارت را مشخص میکند. ایران این پادمان را در سال ۱۹۷۳ امضا کرده و از آن زمان هم اجرا کرده است. پس خروج از پیمان یعنی نپذیرفتن نظارتها و این به دنیا این پیام را منتقل میکند که ایران در مسیر ساخت سلاح هستهای حرکت میکند.
سومین نکته این است که متحدان ایران، بهویژه روسیه و چین، پس از اجرای برجام و تعهد ایران به مقررات انپیتی و حتی پروتکل الحاقی، بارها به سود ایران در شورای امنیت رای منفی دادند و قطعنامههای آمریکا را وتو کردند. اما اگر ایران از انپیتی خارج شود، عملا حمایت این دو کشور نیز از بین خواهد رفت و آنها در کنار اروپا و آمریکا قرار خواهند گرفت.
چهارمین موضوع این است که در اصلاحیههای سال ۲۰۱۰ و ۲۰۲۲ برای بازنگری انپیتی، صراحتا ذکر شده که کشورهایی که ناقض این پیمان یا تهدیدکننده صلح و امنیت باشند، نمیتوانند صرفا با خروج از آن تعهداتشان را زیر پا بگذارند.
*** یعنی اگر فرضا ما از انپیتی هم خارج شویم باز باید به تعهدات آن پایبند باشیم<
بله، یعنی حتی اگر ایران از انپیتی خارج شود، باز هم از نظر بینالمللی ملزم به پایبندی به تعهدات قبلی خواهد بود. چون پیشتر شش قطعنامه الزامآور تحت فصل هفتم علیه ایران صادر شده و اگر ایران چنین اقدامی کند، به احتمال زیاد یک قطعنامه جدید نیز صادر خواهد شد که ایران را موظف به پایبندی به تعهداتش میکند.
*** ما تمی توانیم این قطعنامه را را اجرا نکنیم؟
البته ایران میتواند مانند گذشته این قطعنامهها را اجرا نکند، اما تبعات حقوقی و سیاسی سنگینی به همراه خواهد داشت. بنابراین خروج از انپیتی نه تنها موقعیت ایران را بهبود نمیدهد، بلکه تهدیدها علیه کشور را افزایش میدهد.
***با این اوصاف می توانیم نتیجه بگیریم مسلما این تصمیم عقلانی و خردمندانه ای نیست؟
بله کاملا، البته اگر بگوییم عقلانی نیست شایدصحیح نباشد و موجب ناراحتی آنها شود شاید تصمیمگیران افراد عاقلی باشند، اما چنین اقدامی اشتباه و برخلاف منافع ملی است. منافع ملی ایجاب میکند ایران همچنان در چارچوب انپیتی و در همکاری با آژانس باقی بماند تا بهانهای به طرف مقابل داده نشود. البته ایران میتواند انتقادات خود را نسبت به عملکرد مدیرکل آژانس و برخی بازرسان که متهم به جاسوسی هستند مطرح کند، اما این موضوع نباید باعث زیر سوال بردن کل آژانس شود.
ایران نیز در ۱۹۷۳ این پادمان را امضا کرد و به عضویت آن در آمد، حالا و پس ازاقدام تروئیکای اروپایی برای فعال سازی مکانیسم ماشه زمزمه هایی در خصوص خروج ایران از این معاهده بین المللی و همکاری نکردن با آژانس انرژی اتمی شنیده می شود.
برخی نمایندگان نیز هفته گذشته از تدوین طرحی برای خروج از NPT سخن گفتند و وزیر خارجه و دبیر شورای عالی امنیت ملی را نیز بخاطر حضور بازرسان آژانس انرژی اتمی در ایران مورد انتقاد قرار دادند.
اروپاییها برای تمدید اسنپبک سه شرط گذاشتهاند که یکی از آنها همکاری ایران با آژانس است. از سوی دیگر، برخی نمایندگان در مجلس بازرسیهای آژانس را زیر سوال برده و حتی به وزیر خارجه و دبیر شورای عالی امنیت ملی حمله کردند. تاثیر و تبعات چنین نگاهی را چگونه ارزیابی می کنید؟
این دیدگاهها بیشتر ناشی از بیاطلاعی است. آژانس تنها نهادی است که حق نظارت بر فعالیتهای صلحآمیز هستهای ایران را دارد و گزارشهایش هر سه ماه یکبار منتشر میشود. اگر در میان بازرسان معدودی اقدام به جاسوسی کنند، وظیفه دستگاههای امنیتی ایران است که جلوی آن را بگیرند، نه اینکه همکاری با آژانس متوقف شود.
ایران اکنون به آژانس اعتراض دارد که چرا آمریکا به تاسیسات تحت نظارت این نهاد حمله کرده است. بنابراین منطقی است که ایران تا زمانی که تضمین کافی برای جلوگیری از تکرار این اقدامات دریافت نکند، اجازه دسترسی دوباره به برخی مراکز را ندهد. مقصر اصلی در این ماجرا آمریکا است، نه ایران.
*** بنظر شما در این بین روسیه و چین می توانند کمکی در خصوص فعال سازی اسنب بک به ایران بکنند؟ و درصورت حمله مجدد نظامی به ایران آیا این کشور ها کمکی به ما خواهند کرد؟
در مورد نقش روسیه و چین نیز باید گفت این کشورها در ماجرای اسنپبک عملا نمیتوانند از ایران حمایت کنند، زیرا سازوکار آن نیاز به رایگیری ندارد تا بتوان آن را وتو کرد. هرچند آنها همراه با ایران بیانیه سیاسی علیه اروپا صادر کردند که ارزشمند است، اما این تنها جنبه سیاسی دارد و جلوی اجرای اسنپبک را نمیگیرد.
در صورت جنگ نظامی نیز بعید است روسیه و چین از ایران دفاع نظامی کنند، همانطور که چین در جنگ اوکراین بهرغم نزدیکی به روسیه از حمایت جدی خودداری کرد. بنابراین ایران باید بیش از هر چیز بر مردم و توان داخلی خود اتکا کند.
***با این وجود پس چرا الان روسیه آمده با ایران خط ارتباطی برقرار می کند؟
برای اینکه خودش در تحریم است، یعنی از زمانی که روسیه به اوکراین حمله کرد و دچار تحریم های بین المللی شد رویکرد خود را با تحریم های ایران تغییر داد چون دیگر نگران تحریم شدن طرف آمریکایی نبودو آمد با طرف ایرانی شروع به همکاری کرد.
در نهایت مشکل اصلی ما در ایران این است که نگاه افراطی و جناحی داریم؛ یا روسستیز هستیم یا روسوفیل. واقعبینی ایجاب میکند که اگر روسیه یا هر کشور دیگری کار درستی انجام داد، آن را بپذیریم و اگر خطایی کرد، صریح بیان کنیم. حرفهای بودن در عرصه سیاست خارجی یعنی انعکاس واقعیتها، نه بازی در چارچوب جناحی.