اگر استقلالی هستید، بخوانید!

زندگی ادامه دارد و تا باختی نباشد، بردها معنی نمیدهند. استقلالیها هم چارهای ندارند برای جبران ننگی که در دبی به جای گذاشتند، از فرصتهای آینده استفاده کنند.
زندگی ادامه دارد و تا باختی نباشد، بردها معنی نمیدهند. استقلالیها هم چارهای ندارند برای جبران ننگی که در دبی به جای گذاشتند، از فرصتهای آینده استفاده کنند.
اما با این تیم و فرهنگ مسمومی که سالهاست پیرامون آن رشد کرده، سخت به نظر میرسد آبیهای فعلی بتوانند دل هواداران را بهدست بیاورند؛ بازیکنانی که آثار پشیمانی در رخسار هیچکدامشان رویت نمیشد.
هل به هلدینگ
تقریبا دو سال قبل و در انتهای لیگ بیست و سوم بود که هلدینگ خلیج فارس به عنوان مالک باشگاه استقلال انتخاب شد. بلافاصله و درست در روزهایی که آبیها به فاصله ۴ هفته مانده به پایان لیگ شانس اصلی قهرمانی بودند، تغییرات مدیریتی(که خواست ناشیانه سرمربی وقت تیم بود) باعث از دست رفتن تمرکز مجموعه شد و دستنیافتن به قهرمانی شد. تابستان پارسال هم فاجعه عقد قرارداد با بوسنیاییهایی که حتی یک دقیقه بازی نکردند و حدود یکمیلیون دلار ضرر زدند، گل سرسبد مدیریت آقایان بود و ۵ خرید تابستانی تیم هم در نیم فصل جدا شدند. سپس تغییرات متعدد سرمربی و مدیر و بازیکن، منتج شد به اینکه استقلال فصل را در رتبه نازل نهم به پایان برساند و کلی رکورد منفی جدید در تاریخ باشگاه ثبت شود.
امسال هم که با وجود ریخت و پاشهای هوادار شادکن، همین ابتدای فصل سنگینترین شکست تمام ادوار ثبت شده و معلوم نیست این تیم بتواند کمر راست کند یا خیر. الان سوالی که مطرح میشود اینجاست؛ با این شیوه انتخاب نماینده تامالاختیار از سوی هلدینگ بدون جواب دادن به هیچ فرد و نهادی، چه کسی قرار است ایرادهای تاجرنیا و امثال او را گوشزد کند؟ ای کاش کسی مرحمت میکرد و با یک هل به هلدینگ، تیم را به همان دوران بیپولی بازمیگرداند.
تقصیر شما هم هست
خطاب به هواداران استقلال؛ از ژست طلبکارانه عارف آقاسی در فرودگاه حرصی نشدید؟ از فرار رو به جلوی آرمین سهرابیان و انداختن تقصیر گردن بازیکنان خارجی چطور؟ عذرخواهی کاپیتان چشمی وقتی جملاتش خطاب به خبرنگاران را اینگونه شروع کرد: «شما تعیین نمیکنید من حرف بزنم یا نه» چی؟ مورد قبولتان هست؟ واقعیت اینجاست که استقلال طی سالهای اخیر، پر شده از بازیکنانی که در زمین بازی عملکردی گاه فاجعهبار دارند اما تا دلتان بخواهد غرور و تبختر در تک تک جملات و رفتارشان توی ذوق میزند. بخش زیادی از این موضوع هم به سپر بزرگی برمیگردد که هواداران دورشان ایجاد کردهاند.
وقتی صفحات متعدد مجازی اجازه انتقاد رسانهها به بازیکنان دلبرشان را نمیدهند، پیشکسوتهای مخالف به سهم خواهی متهم میشوند و وزیر و وکیل و رئیس و مرئوس همگی در افت تیم مقصر هستند ولی نباید ابروی بالای چشم بازیکنان به آنها یادآوری شود، استقلال ۷ گل از یک تیم معمولی اماراتی میخورد. تلخترین سکانس سالهای اخیر این تیم پرافتخار، همان زمانی بود که کاپیتان فعلیاش، سال گذشته با چشمانی گردکرده رو به دوربین گفت: «هر کاری کنید، این تیم نمیافتد» وقتی این جمله تحقیرآمیز از سوی مشتی هوادار کمبینش حمل بر تعصب برداشت میشود، باید هم منتظر چنین فاجعهای بود. تمام ناکامیهای پارسال پشت یک قهرمانی نهچندان پراهمیت در جام حذفی با بردن مشتی تیم درجه چند پاک شد و شاید هم بازیکنان پیش خودشان روی حافظه کوتاهمدت طرفداران حساب میکنند.
استقلال زمانی معمولی شد که بنا به گفته اکثر رسانهها، برای جذب یک بازیکن عادی مثل عارف آقاسی نزدیک به ۱۰۰میلیارد تومان هزینه کرد. عددی که تراکتور ولخرج هم حاضر به پرداختش نبود. یک زمانی پیراهن استقلال و پرسپولیس، بینهایت میارزید و برای همین پیشنهاد سرخابیها همیشه کمتر از رقبای متمول دیگر بود. پرسپولیس را نمیدانیم؛ اما مطمئن هستیم لباس استقلال دیگر ارزش بالایی ندارد که بازیکن به خاطرش تخفیف بدهد یا به خاطر تحقیر در زمین، خواب و خوراک را از دست بدهد. حالا مدام جلوی انتقاد را بگیرید و پشت این نفرات در بیایید.