ما کم سوادیم؛ شما درست میگویید آقای قلعهنویی!

صددرصد ایراد و اشکال از ماست و به طور قطع و یقین امیرخان قلعهنویی، دستیاران و همکارانشان کاملا درست میفرمایند. اصلا مگر میشود کسانی که با «هیبرید فورمیشین» سر و کار دارند اشتباه کنند؟
همین اول کار بگوییم که صددرصد ایراد و اشکال از ماست و به طور قطع و یقین امیرخان قلعهنویی، دستیاران و همکارانشان کاملا درست میفرمایند. اصلا مگر میشود کسانی که با «هیبرید فورمیشین» سر و کار دارند اشتباه کنند؟ ما کمسوادیم که متوجه بعضی مسایل نمیشویم. اینجا هم قصد نقد و غر زدن نداریم که اگر فایده داشت، لابد تا به حال باید افاقه میکرد. موضوع فقط طرح مساله است و میخواهیم شما را هم در نادانستههای خود شریک کنیم.
مثلا وقتی امیر قلعهنویی میگوید: «ما بهتر از روسیه بازی کردیم» متوجه منظور او نمیشویم. چون چیزی که چشمهای ما دید، کمی فرق داشت. حتی آنچه در آمار و ارقام منتشر شده دیدیم هم حاکی از این بود که ایران ۱۰ درصد کمتر مالکیت داشت، صد پاس کمتر داد، نصف روسیه شوت زد و تنها دو ضربه داخل چارچوب داشت که یکی از آنها گل شد. اگر این آمار یعنی ما بهتر از آنها بودیم، بنابراین حرف خاصی باقی نمیماند.
قبلا در این گونه موارد فقط با کادرفنی تیم ملی اختلافنظر داشتیم، اما الان بازیکنان هم اضافه شدهاند و آنها هم مسائلی به زبان میآورند که حقیقتا غیرقابل فهم است. اصلا انگار قانون نانوشتهای در تیم ملی حاکم شده که بر اساس آن، هر بازیکنی به اردو دعوت میشود باید شبیه کادرفنی فکر کند و حرف بزند! به عنوان نمونه امیرحسین حسینزاده پس از بازی دوم ایران در پنجره فیفا گفته: «تانزانیا تیم بسیار باکیفیتی بود که حتی بیشتر از روسیه ما را اذیت کرد.» باورکردنی نیست، اما حسینزاده اینها را در مورد تیم ۱۰۷ رنکینگ فیفا میگوید؛ تیمی با مدافعان بسیار ناشی که هر دو گل بازی را کودکانه به تیم ملی ایران تقدیم کردند.
آیا واقعا تیمی که مدافعش در موقعیت صفر درصدی گل آنطور بیمحابا تکل میرود و پنالتی میدهد، «بسیار باکیفیت» است؟ گفتیم که حتما ما نمیفهمیم، اما کاش میدانستیم اگر حسینزاده جای یک بازیکن ژاپنی بود، پس از پیروزی برابر برزیل از چه تعابیری برای توصیف آن تیم استفاده میکرد!
از آن طرف هم مثلا علیرضا بیرانوند و شجاع خلیلزاده را داریم که یک روز در میان مصاحبه میکنند و میگویند خیلی خوب است که با «مربی ایرانی» داریم به جامجهانی میرویم؛ خب اصلا چرا؟ این چه تفاخری است؟ ملیت مهم است یا کیفیت؟ مگر دفعات قبلی که با مربی خارجی به جامجهانی میرفتیم اتفاق بدی بود و مایه سرشکستگی تلقی میشد؟ جالب اینجاست که خود این دوستان، همان زمان هم با همین حرارت از مربیان خارجی وقت حمایت میکردند. گویا فقط به زبان آوردن مطالب خوشایند سرمربی مهم است و رفقا بالاخره یک بهانهای برای پشتیبانی از کادرفنی پیدا میکنند!
این وسط بیرو پا را فراتر هم گذاشته و گفته: «من تا الان هر چه گفتم عملی شده و خودم قول میدهم در جامجهانی از گروهمان صعود کنیم.» خب اولا قول شما که محلی از اعراب ندارد؛ مگر سواد فنی دارید که چنین وعدهای میدهید؟ دوم این که شاید یادتان رفته در زمان برگزاری جام ملتهای آسیا مدام وعده قهرمانی ایران در این تورنمنت را میدادید؛ خب چه شد؟ عملی شد؟ نکته سوم هم این که همه میدانند جامجهانی پیش رو ۴۸ تیمی است و در صورت صعود به دور بعد، تازه عین این است که ما مثل گذشته به جامجهانی ۳۲ تیمی صعود کردهایم؛ خب الان منت کدام دستاورد بزرگ را «پیشخور» میکنید و مردم را بدهکار خود میدانید؟!