مهروز ساعی – امیر قلعهنویی؛ عجب شباهتی!

تیم ملی تکواندو زنان ایران مثل تیم ملی فوتبال ایران در حال معمولی شدن است.
ورزش ایران ماهها و یکی 2 سال عجیبی را سپری کرده و به نظر میرسد چنین اعجابی ادامهدار هم باشد. در این مدت، به واسطه اتفاقات ریزودرشتی که در جامعه رخ داده، مرزبندیهای مشخصی هم صورت گرفته و گویی با استفاده از حربه «خودی»، «غیرخودی» تلاشی صورت گرفته تا پالایشی باب میل روسای فدراسیون و یا مجموعههای تصمیمگیر بالاتر صورت بگیرد. نمونهاش همین تیم ملی فوتبال ایران که بعد از سالها زمام امورش به دستان یک مربی ایرانی به اسم امیر قلعهنویی سپرده شد؛ مردی که از ثبت آخرین موفقیتهایش در فوتبال ایران بیش از یک دهه میگذرد و در این کموبیش 3 سالی که سرمربی تیم ملی شده، نتوانسته رضایت جامعه فوتبالی را کسب کند. امیر درحالی به عنوان یک مربی داخلی، نیمکت تیم ملی را «ایرانیزه» کرد که به لحاظ فنی، یحیی گلمحمدی شایستگیهای بیشتری از او داشت (با توجه به ثبت قهرمانیهای اخیرش در لیگ برتر ایران) و به لحاظ کاریزما و شخصیت بینالمللی هم علی دایی، با اختلاف از او بالاتر بود. با این وجود، حضور یحیی و دایی در فهرست سیاه، در آن روزها که صحبت از ایرانیزه شدن بود، فرصت را در اختیار قلعهنویی گذاشت.
مهروز و برادرش در مسیر خودیسازی
چنین نیست که فوتبال به تنهایی اسیر خودیسازی شده باشد. پالایش صورت گرفته و عبور نرم از شایستهسالاری، یا حداقل عدول از گزینههای اصلح، به دیگر فدراسیونها هم سرایت کرده. به گزارش فرارو، در این بخش میتوان سری به فدراسیون تکواندو به ریاست هادی ساعی زد که پس از درخشش و موفقیت تیم ملی تکواندو زنان ایران در المپیک، با عبور از مینو مداح، سرمربی پرآوازه زنان، عرصه را بر او تنگ کرد تا سرانجام فرصت به سرمربیگری مهروز، خواهرش، در تیم ملی برسد. عجیب است که اینجا هم به بهانه پالایش، به راحتی از مینو مداح که به نظر به خموچم راه وارد شده و لذت میوهچینی از دانههای کاشته شده را میتوانست، بیشتر و بیشتر ببرد، عبور شد تا گزینههای بعدی که الزاما اصلحترین نبودند، زمام امور فنی را به دست بگیرند. مطابق با انتظار، در چنین شرایطی و در مقایسهای کلی با فوتبال، تکواندو زنان هم در مسیر معمولی شدن گام برداشته است؛ دستکم این موضوعی است که میتوان از نتایج اخیر این تیم در رقابتهای جهانی گرفت.
شباهتهای مهروز و قلعهنویی
روشن است که برای مقایسه فرد یا رشتههای ورزشی، نیاز به گزاره و دادههای متنوع است. این هم واضح است که به طور کلی، مقایسه چنین مواردی به طور خالص، امکانپذیر نیست؛ اما درست 6 ماه پس از اعمال تغییرات در تکواندو زنان، ژستهای مهروز ساعی در واکنش به ناکامی تیم ملی تکواندو زنان ایران، بیشباهت به رفتار امیر قلعهنویی در توجیه نتایج بد و ناکامی نیست. مهروز اخیرا در رفتاری مشابه با امیر، رو به فرافکنی و بهانهجویی آورده و گفته که تیمش اعزامی نداشته، خودش زمان زیادی نیست که هدایت این تیم را به دست گرفته (درحالی که سالهاست به عنوان مربی شخصی مبینا نعمتزاده فعالیت میکند) و اینکه جنگ 12 روزه اجازه نداده برنامههایش در تیم ملی پیاده شود. شبیه به همان توجیهات قلعهنویی که روزهای نخست از زمان اندکش برای بازسازی و انتقال اندیشههایش به تیم ملی میگفت و یا اینکه مشکلات مانع از برنامهریزی دلخواهش شدند.
عجیبتر آنکه ساعی در واکنش به ناکامی تیم ملی زنان هم گفته کرهایها هم فقط یک برنز گرفتند و کاری نکردند؛ شبیه به شکست تیم ملی فوتبال ایران مقابل روسیه که قلعهنویی به شکست سنگین تیم ملی کره مقابل برزیل مرتبطش کرد. اصولا همانطور که قلعهنویی به جای پذیرش نقدها و مساعدت برای رفع نواقص، حمله به منتقدان و انداختن تقصیر گردن بقیه را برگزیده، مهروز ساعی هم درسش را از همین ابتدا خوب آموخته؛ همه مقصر هستند، مگر سرمربی!

نسخه چاپی
ارسال به دوستان
