کري خسرو حيدري براي سرخپوشان
خبرآنلاين/ حيدري مي گورد که استقلال امسال چوب گلهاي بد را خورد.
رفته رفته فصل پر فراز و نشيب براي استقلاليها به پايان ميرسد آنهم در شرايطي که اين تيم در دو هفته پاياني بايد مقابل دو رقيب سرخپوش به ميدان برود بلکه شانس کسب سهميه آسيا را به دست بياورد. تيمي که همه اذعان داشتند ميتواند به راحتي آب خوردن قهرمان شود حالا بايد منتظر اتفاقات باشد تا بلکه با آسيايي شدن پرونده اين فصل را با خوشي ببندد. در آستانه اين دو بازي فرصتي دست داد تا با خسرو حيدري هافبک مليپوش استقلال گفتوگوي مفصلي داشته باشيم؛ بازيکني که همچون ساير ستارههاي استقلال انتقادات زيادي در طول فصل از عملکردش شد. خسرو هم به دفاع از خود برابر اين انتقادات پرداخت و حرفهاي جالب توجهي زد.
از شرايط اين روزهاي استقلال شروع کنيم. چه نظري داري؟
شرايط استقلال را همه از نزديک لمس کردند و ميدانند چه حال و احوالي دارد. البته خدا را شکر برد برابر صبا کمي آرامش را به تيم برگرداند اما واقعيت اين است که نتوانستيم انتظارات هواداران را برآورده کنيم و اين هم بيدليل نبود.
چطور؟
ما امسال تيم خوبي داشتيم با هزار مشکل غير قابل پيشبيني (باخنده).
مثلاً چه مشکلاتي؟
براي اينکه بتواني در فوتبال روزهاي موفقي را تجربه کني بايد يک سري عنصر را کنار هم بگذاري و نتيجه بگيري. اگر يکي از عنصرها ناقص باشد بايد قيد موفقيت را بزني چون نميتواني يک تيم همدل و هدفمند براي قهرماني داشته باشي. استقلال هم در نقل و انتقالات ابتداي فصل خوب بسته شد و همه پيشبيني ميکردند به راحتي آب خوردن قهرمان شود. همين پيشبيني انتظارات هواداران را بالا برد و فشار روي دوش بازيکنان بيشتر شد اما هرچه به روزهاي پاياني فصل نزديک شديم تيم خوب استقلال دستخوش تغييرات شد و ما نتوانستيم انتظارات را برآورده کنيم.
اما تغييرات زياد هم چشمگير نبود؟
اتفاقاً چشمگير بود. ما در نيمفصل اول هافبکي مثل مهدي کريميان را به خاطر مشکل سربازي از دست داديم. مهدي شايد بازيهايش به چشم نميآمد اما براي استقلال بازيکن مهمي بود بعد هم که آندو را از دست داديم. من کاري به مشکلات پيش آمده بين دو طرف ندارم اما از دست دادن بازيکني مثل تيموريان قطعاً عواقب زيادي ميتواند داشته باشد. به اين تغييرات مشکلات ديگر هم بايد اضافه شود و بعد نتيجهگيري کرد که چرا استقلال به اين حال و روز افتاد.
منظورت از مشکلات ديگر مسائل مالي است؟
استقلال و پرسپوليس سالهاست با بحرانهاي مالي دست و پنجه نرم ميکنند و اين اولين بار نيست که چنين شرايطي رقم خورده است. تنها تفاوت ميتواند اين باشد که اوضاع و احوال اقتصادي بازيکنان دچار تغيير شده و مسئله مالي در اولويت قرار گرفته و برايشان مهم شده است. دنبال بهانهتراشي نيستيم اما بههرحال پول که نباشد هزار و يک مشکل رقم ميخورد ضمن اينکه سواي از مسائل مالي تيم با بحرانها و مشکلات ديگري هم روبهرو شد که کار را براي کادرفني و بازيکنان سخت کرد از جمله مصدوميتها، محروميتها و...
پس قبول داري که استقلال اين فصل ميتوانست زودتر از انتظار قهرمان ليگ شود؟
توانايي اين امر مهم را داشتيم و معتقدم ميتوانستيم بهتر هم نتيجه بگيريم اما مشکلات و بحرانها اين اجازه را به ما نداد تا تنها شرمنده هوادارانمان شويم. ما هم نيمفصل اول را هم نيمفصل دوم را خوب شروع کرديم تا روز بازي با نفت که استارت بدبياريهاي ما زده شد. نميدانم چه حکمتي بود با وجود بازي خوب مقابل نفت توپهايمان گل نشد تا بحران يقه استقلال را بگيرد و با چند نتيجه نااميدکننده از صدر جدول دور شويم.
به هرحال انتظار از استقلال اين است که در چنين شرايطي گليم خود را از آب بيرون بکشد؟
انتظار هميشه از استقلال بالا بوده به خصوص امسال که اين انتظارات فراتر از توان تيم شد. همانطور که گفتم ما امسال تيم خوبي داشتيم. تيمي که توان قهرماني را داشت اما واقعيت اين بود که در اين تيم خوب جنسمان جور نبود و همين واقعيت ما را در طول فصل آزار داد.
شفافتر صحبت ميکني؟
در فوتبال امروز دنيا تيمهايي موفق هستند که در زوجسازي در پستهاي مختلف فوقالعاده کار ميکنند. مثال داخلياش را ميتوان در ذوبآهن جستجو کرد تيمي که به نظر من يکي از بهترين تيمهاي ليگ برتر بود که قاعده زوجسازي را با جذب مهرههاي مناسب رعايت کرد و ثمرهاش را در نيمفصل دوم گرفت. خود من امسال در کنارم يک مکمل خوب نداشتم و خيلي اذيت شدم و اين نشان ميداد برخلاف تمام سالهايي که استقلال روي اوج بود ما امسال چوب عدم رعايت زوجسازي را خورديم.
حالا که به عملکرد خودت اشاره کردي بسياري اعتقاد دارند افت بازيکني مثل خسرو حيدري هم در نتايج اخير استقلال تأثير مستقيم داشت.
فکر ميکنيد چرا در سالهاي گذشته عملکرد من به چشم ميآمد؟
چرا؟
چون در آن سالها بازيکناني مثل مجتبي جباري، فابيو جانواريو و... بازي ميکردند که انصافاً مکملهاي بسيار خوبي بودند و نشان دادند زوج مناسبي هستند. فوتبال من طوري است که همواره براي تأثيرگذاري نياز به يک زوج داشتم که اين نقش را در اين سالها نفراتي مثل مجتبي، فابيو و حتي علي حمودي ايفا کردند اما امسال من اصلاً مکملي نداشتم که بخواهم با او بازي بگير، بده را انجام بدهم. با اين حال وقتي ديدم کسي نيست که با او کار ترکيبي بکنم دو برابر توان هر سال بازي کردم تا بتوانم باعث موفقيت استقلال شوم اما متأسفانه دوندگيهايم به چشم نيامد و همه شروع به انتقاد غيرمنصفانه کردند.
به هر حال وقتي نام خسرو حيدري ميآيد همه ياد سانترهاي دقيق او با طعم گل ميافتند؟
شايد همينطور باشد که شما ميگوييد اما همين امسال هم من بد کار نکردم و به عنوان پاسور 6 تا 7 گل ساختم و يک گل هم زدم در حالي که نقش من در تيم پاسوري نيست.
در حالي از نداشتن مکمل خوب گله ميکني که هر تيمي آرزوي داشتن بازيکني مثل جاسم کرار را دارد!
من نگفتم جاسم کرار بازيکن بدي است. اتفاقاً جاسم علاوه بر اينکه بچه خوبي است پاسور خوبي هم هست با اين تفاوت که او بيشتر دوست دارد حملات تيم را از عمق دفاع طراحي کند و کمتر به کنارهها توجه دارد. در اين فصل اگر بازيهاي استقلال را بازبيني کنيد به اين واقعيت پنهان پي ميبريد و متوجه ميشويد که من با دو برابر توان هميشگيام دوندگي کردم تا توپ بگيرم، پاس بدهم و گل بسازم اما نداشتن يک مکمل خوب باعث شد اين دوندگيها هرز برود و کارم سختتر شود. در نهايت هم طرفداران از من ناراضي باشند و انتقاد کنند.
منتقدان خسرو حيدري اعتقاد دارند که تو ديگر انگيزه چنداني نداري.
مگر ميشود بازيکن تيمملي باشي و پيراهن استقلال را بپوشي و انگيزهاي براي فوتبال و درخشش نداشته باشي؟! انتقاد خوب است اما به شرطي که منصفانه باشد نه اينکه تنها با هدف تخريب انجام شود. من در همين فصل که کم مشکل نداشتم تمام سعي خود را براي موفقيت استقلال کردم و علاوه بر پاس گل سعي کردم در گلزني هم نقش داشته باشم اما متأسفانه تمام اين تلاشها در سايه نتايج بد تيم گم شد. متأسفانه بيشترين ضربهاي که استقلال در اين فصل خورد از ضربات ايستگاهي رقبا خورد چون هر توپي روي دروازه ما آمد به تور دروازه چسبيد و با اين گلهاي بد کمر استقلال شکست. ما دو فصل پيش فکر ميکنيد چطوري قهرمان شديم؟ يک گل ميزديم و به خوبي از اندوخته خوب محافظت ميکرديم تا برنده از زمين بيرون بياييم اما امسال نه. همانطور که آقاي قلعهنويي گفت ما 13 بازي تلاش کرديم و از حريف جلو افتاديم اما در نهايت با خوردن گلهاي بچگانه يا باختيم يا مساوي کرديم.
يعني مدافعان استقلال مقصر بودند؟
من کسي را متهم نميکنم، تنها ميگويم ساختار تدافعي تيم مشکل داشت که کارمان به اين جا رسيد.
در طول فصل انتقاد از مليپوشان استقلال هم خيلي زياد بود به خصوص از جانب کادرفني؟
الان دوست ندارم به اين مسائل ورود کنم چون وقتش نيست و مهم براي ما اين است که در دو بازي باقيمانده نتايج لازم را بگيريم تا حداقل فصل را با کسب سهميه آسيا تمام کرده و از شرمندگي طرفداران استقلال دربياييم. البته خوب درک ميکنم که چيزي نميتواند جاي خالي جام قهرماني را براي آنها پر کند اما فکر ميکنم کسب سهميه آسيا مرهم خوبي براي زخمهاي اين فصل باشد که بازي ما برابر صبا دوباره اين اميدواري را زنده کرد.
اما شرايط جدول به گونهاي است که رسيدن به اين هدف سخت به نظر ميرسد.
استقلال نشان داده تيم روزهاي سخت است و همواره از اين شرايط سربلند بيرون ميآيد. نمونهاش برد برابر صبا بود. ما بايد در تهران به راحتي امتيازات ديدار برابر پديده را به حساب خود واريز ميکرديم اما اين کار را نکرديم و رفتيم کار سختتر يعني شکست صبا در قم را انجام داديم. اين عادت استقلال شده که همه چيز را سخت به دست بياورد و آسان از دست بدهد! (با خنده).
بردن تراکتورسازي و بعد پرسپوليس در دربي انصافاً کار سخت و دشواري است.
بله سخت است اما نشدني نيست و مطمئن باشيد استقلال در اين دو بازي حيثيتي با تمام توان به ميدان ميرود که فصل را با خوشي به پايان ببرد.
اما خود تراکتور در کورس قهرماني قرار دارد و براي امتياز گرفتن به مصاف استقلال ميآيد.
قبول دارم اما تراکتور هم نشان داده تيم شکستناپذيري نيست. آنها هم نقاط قوت و ضعفي دارند که با شناخت بهتر ميتوان شکستشان داد. تنها کافي است کمي تمرکز کنيم تا با آرامش لازم و بدون استرس به آنچه ميخواهيم در اين بازي برسيم.
در اين سالها جدال اين دو تيم حساسيتهاي خاصي پيدا کرده که روي بازي تأثير گذاشته است.
حساسيتها زياد شده اما ديديد که همواره جدال دو تيم جذاب از آب درآمده درست مثل دور رفت که ما مثل تمام 13 بازي که ناکام بوديم گل اول را زديم و بعد دو گل بچگانه و بد خورديم تا کار را براي خودمان دشوار کنيم. لطف خدا شامل حالمان شد و با گل اميرحسين بازنده از تبريز برنگشتيم. الان هم با وجود مشکلاتي که براي بازي برگشت داريم از جمله چند بازيکن در آستانه محروميت همقسم و همدل شديم که با جان و دل بازي کنيم تا تراکتور را ببريم.
حضور آندرانيک تيموريان در ترکيب تراکتور اين حساسيتها را بيشتر هم خواهد کرد.
آندو رفيق چندين و چند ساله من است و ما با هم در اين فوتبال بزرگ شديم. او در تمام روزهايي که پيراهن استقلال را پوشيد براي موفقيت تيم تلاش خود را انجام داد و الان هم براساس يک تصميم حرفهاي عضو تراکتورسازي است و ما بايد احترام او را حفظ کنيم و قدر زحماتش را بدانيم. به نظرم حضور او نبايد حساسيت درست کند چون استقلال با تيم تراکتورسازي بازي دارد نه با شخص آندرانيک تيموريان. من براي آندو هر جا که باشد آرزوي موفقيت دارم و از طرفداران استقلال هم درخواست ميکنم با نهايت احترام و ادب از او استقبال و بابت تمام زحماتش قدرداني کنند.
بعد از جدال با تراکتورسازي بايد به مصاف پرسپوليس هم برويد.
دربي پايتخت از آن دست بازيهايي است که جايگاه دو تيم در جدول تأثيري در سرنوشتش ندارد. آنها که اين دربي را تجربه کردهاند به خوبي منظور من را درک ميکنند و ميدانند بردن اين بازي از چه اهميتي براي طرفداران برخوردار است به همين خاطر اعتقاد خودم اين است برد استقلال در دربي ميتواند تمام اشتباهات اين فصل ما را جبران کند. متأسفانه دربي رفت هم در ليست همان 13بازي قرار گرفت که ما گل اول را زديم اما بعد باختيم. شايد بد نباشد بدانيد که خود پرسپوليسيها هم تا مدتها بعد از آن بازي باور نميکردند که استقلال را برده باشند. حالا اين فرصت نصيبمان شده که دربي برگشت را ببريم و همه چيز را جبران کنيم.
بههرحال روي کاغذ شانس برد استقلال بيشتر از پرسپوليس بحرانزده است.
اصلاً اينطور نيست. مگر در بازي رفت همين حرفها را نميزدند. ديديد که ظرف چند دقيقه ورق برگشت و پرسپوليس برد و استقلال باخت. ما الان هدفمان برد در دو بازي باقيمانده فصل برابر تراکتورسازي و پرسپوليس است. مطمئناً در اين راه جانمان را هم ميدهيم تا به هدفمان برسيم. اميدوارم اين بار برخلاف بازي رفت 70 دقيقه برتريمان به 90 دقيقه برتري تبديل شود و استقلال با پاس گل من دربي را ببرد.
رفته رفته فصل پر فراز و نشيب براي استقلاليها به پايان ميرسد آنهم در شرايطي که اين تيم در دو هفته پاياني بايد مقابل دو رقيب سرخپوش به ميدان برود بلکه شانس کسب سهميه آسيا را به دست بياورد. تيمي که همه اذعان داشتند ميتواند به راحتي آب خوردن قهرمان شود حالا بايد منتظر اتفاقات باشد تا بلکه با آسيايي شدن پرونده اين فصل را با خوشي ببندد. در آستانه اين دو بازي فرصتي دست داد تا با خسرو حيدري هافبک مليپوش استقلال گفتوگوي مفصلي داشته باشيم؛ بازيکني که همچون ساير ستارههاي استقلال انتقادات زيادي در طول فصل از عملکردش شد. خسرو هم به دفاع از خود برابر اين انتقادات پرداخت و حرفهاي جالب توجهي زد.
از شرايط اين روزهاي استقلال شروع کنيم. چه نظري داري؟
شرايط استقلال را همه از نزديک لمس کردند و ميدانند چه حال و احوالي دارد. البته خدا را شکر برد برابر صبا کمي آرامش را به تيم برگرداند اما واقعيت اين است که نتوانستيم انتظارات هواداران را برآورده کنيم و اين هم بيدليل نبود.
چطور؟
ما امسال تيم خوبي داشتيم با هزار مشکل غير قابل پيشبيني (باخنده).
مثلاً چه مشکلاتي؟
براي اينکه بتواني در فوتبال روزهاي موفقي را تجربه کني بايد يک سري عنصر را کنار هم بگذاري و نتيجه بگيري. اگر يکي از عنصرها ناقص باشد بايد قيد موفقيت را بزني چون نميتواني يک تيم همدل و هدفمند براي قهرماني داشته باشي. استقلال هم در نقل و انتقالات ابتداي فصل خوب بسته شد و همه پيشبيني ميکردند به راحتي آب خوردن قهرمان شود. همين پيشبيني انتظارات هواداران را بالا برد و فشار روي دوش بازيکنان بيشتر شد اما هرچه به روزهاي پاياني فصل نزديک شديم تيم خوب استقلال دستخوش تغييرات شد و ما نتوانستيم انتظارات را برآورده کنيم.
اما تغييرات زياد هم چشمگير نبود؟
اتفاقاً چشمگير بود. ما در نيمفصل اول هافبکي مثل مهدي کريميان را به خاطر مشکل سربازي از دست داديم. مهدي شايد بازيهايش به چشم نميآمد اما براي استقلال بازيکن مهمي بود بعد هم که آندو را از دست داديم. من کاري به مشکلات پيش آمده بين دو طرف ندارم اما از دست دادن بازيکني مثل تيموريان قطعاً عواقب زيادي ميتواند داشته باشد. به اين تغييرات مشکلات ديگر هم بايد اضافه شود و بعد نتيجهگيري کرد که چرا استقلال به اين حال و روز افتاد.
منظورت از مشکلات ديگر مسائل مالي است؟
استقلال و پرسپوليس سالهاست با بحرانهاي مالي دست و پنجه نرم ميکنند و اين اولين بار نيست که چنين شرايطي رقم خورده است. تنها تفاوت ميتواند اين باشد که اوضاع و احوال اقتصادي بازيکنان دچار تغيير شده و مسئله مالي در اولويت قرار گرفته و برايشان مهم شده است. دنبال بهانهتراشي نيستيم اما بههرحال پول که نباشد هزار و يک مشکل رقم ميخورد ضمن اينکه سواي از مسائل مالي تيم با بحرانها و مشکلات ديگري هم روبهرو شد که کار را براي کادرفني و بازيکنان سخت کرد از جمله مصدوميتها، محروميتها و...
پس قبول داري که استقلال اين فصل ميتوانست زودتر از انتظار قهرمان ليگ شود؟
توانايي اين امر مهم را داشتيم و معتقدم ميتوانستيم بهتر هم نتيجه بگيريم اما مشکلات و بحرانها اين اجازه را به ما نداد تا تنها شرمنده هوادارانمان شويم. ما هم نيمفصل اول را هم نيمفصل دوم را خوب شروع کرديم تا روز بازي با نفت که استارت بدبياريهاي ما زده شد. نميدانم چه حکمتي بود با وجود بازي خوب مقابل نفت توپهايمان گل نشد تا بحران يقه استقلال را بگيرد و با چند نتيجه نااميدکننده از صدر جدول دور شويم.
به هرحال انتظار از استقلال اين است که در چنين شرايطي گليم خود را از آب بيرون بکشد؟
انتظار هميشه از استقلال بالا بوده به خصوص امسال که اين انتظارات فراتر از توان تيم شد. همانطور که گفتم ما امسال تيم خوبي داشتيم. تيمي که توان قهرماني را داشت اما واقعيت اين بود که در اين تيم خوب جنسمان جور نبود و همين واقعيت ما را در طول فصل آزار داد.
شفافتر صحبت ميکني؟
در فوتبال امروز دنيا تيمهايي موفق هستند که در زوجسازي در پستهاي مختلف فوقالعاده کار ميکنند. مثال داخلياش را ميتوان در ذوبآهن جستجو کرد تيمي که به نظر من يکي از بهترين تيمهاي ليگ برتر بود که قاعده زوجسازي را با جذب مهرههاي مناسب رعايت کرد و ثمرهاش را در نيمفصل دوم گرفت. خود من امسال در کنارم يک مکمل خوب نداشتم و خيلي اذيت شدم و اين نشان ميداد برخلاف تمام سالهايي که استقلال روي اوج بود ما امسال چوب عدم رعايت زوجسازي را خورديم.
حالا که به عملکرد خودت اشاره کردي بسياري اعتقاد دارند افت بازيکني مثل خسرو حيدري هم در نتايج اخير استقلال تأثير مستقيم داشت.
فکر ميکنيد چرا در سالهاي گذشته عملکرد من به چشم ميآمد؟
چرا؟
چون در آن سالها بازيکناني مثل مجتبي جباري، فابيو جانواريو و... بازي ميکردند که انصافاً مکملهاي بسيار خوبي بودند و نشان دادند زوج مناسبي هستند. فوتبال من طوري است که همواره براي تأثيرگذاري نياز به يک زوج داشتم که اين نقش را در اين سالها نفراتي مثل مجتبي، فابيو و حتي علي حمودي ايفا کردند اما امسال من اصلاً مکملي نداشتم که بخواهم با او بازي بگير، بده را انجام بدهم. با اين حال وقتي ديدم کسي نيست که با او کار ترکيبي بکنم دو برابر توان هر سال بازي کردم تا بتوانم باعث موفقيت استقلال شوم اما متأسفانه دوندگيهايم به چشم نيامد و همه شروع به انتقاد غيرمنصفانه کردند.
به هر حال وقتي نام خسرو حيدري ميآيد همه ياد سانترهاي دقيق او با طعم گل ميافتند؟
شايد همينطور باشد که شما ميگوييد اما همين امسال هم من بد کار نکردم و به عنوان پاسور 6 تا 7 گل ساختم و يک گل هم زدم در حالي که نقش من در تيم پاسوري نيست.
در حالي از نداشتن مکمل خوب گله ميکني که هر تيمي آرزوي داشتن بازيکني مثل جاسم کرار را دارد!
من نگفتم جاسم کرار بازيکن بدي است. اتفاقاً جاسم علاوه بر اينکه بچه خوبي است پاسور خوبي هم هست با اين تفاوت که او بيشتر دوست دارد حملات تيم را از عمق دفاع طراحي کند و کمتر به کنارهها توجه دارد. در اين فصل اگر بازيهاي استقلال را بازبيني کنيد به اين واقعيت پنهان پي ميبريد و متوجه ميشويد که من با دو برابر توان هميشگيام دوندگي کردم تا توپ بگيرم، پاس بدهم و گل بسازم اما نداشتن يک مکمل خوب باعث شد اين دوندگيها هرز برود و کارم سختتر شود. در نهايت هم طرفداران از من ناراضي باشند و انتقاد کنند.
منتقدان خسرو حيدري اعتقاد دارند که تو ديگر انگيزه چنداني نداري.
مگر ميشود بازيکن تيمملي باشي و پيراهن استقلال را بپوشي و انگيزهاي براي فوتبال و درخشش نداشته باشي؟! انتقاد خوب است اما به شرطي که منصفانه باشد نه اينکه تنها با هدف تخريب انجام شود. من در همين فصل که کم مشکل نداشتم تمام سعي خود را براي موفقيت استقلال کردم و علاوه بر پاس گل سعي کردم در گلزني هم نقش داشته باشم اما متأسفانه تمام اين تلاشها در سايه نتايج بد تيم گم شد. متأسفانه بيشترين ضربهاي که استقلال در اين فصل خورد از ضربات ايستگاهي رقبا خورد چون هر توپي روي دروازه ما آمد به تور دروازه چسبيد و با اين گلهاي بد کمر استقلال شکست. ما دو فصل پيش فکر ميکنيد چطوري قهرمان شديم؟ يک گل ميزديم و به خوبي از اندوخته خوب محافظت ميکرديم تا برنده از زمين بيرون بياييم اما امسال نه. همانطور که آقاي قلعهنويي گفت ما 13 بازي تلاش کرديم و از حريف جلو افتاديم اما در نهايت با خوردن گلهاي بچگانه يا باختيم يا مساوي کرديم.
يعني مدافعان استقلال مقصر بودند؟
من کسي را متهم نميکنم، تنها ميگويم ساختار تدافعي تيم مشکل داشت که کارمان به اين جا رسيد.
در طول فصل انتقاد از مليپوشان استقلال هم خيلي زياد بود به خصوص از جانب کادرفني؟
الان دوست ندارم به اين مسائل ورود کنم چون وقتش نيست و مهم براي ما اين است که در دو بازي باقيمانده نتايج لازم را بگيريم تا حداقل فصل را با کسب سهميه آسيا تمام کرده و از شرمندگي طرفداران استقلال دربياييم. البته خوب درک ميکنم که چيزي نميتواند جاي خالي جام قهرماني را براي آنها پر کند اما فکر ميکنم کسب سهميه آسيا مرهم خوبي براي زخمهاي اين فصل باشد که بازي ما برابر صبا دوباره اين اميدواري را زنده کرد.
اما شرايط جدول به گونهاي است که رسيدن به اين هدف سخت به نظر ميرسد.
استقلال نشان داده تيم روزهاي سخت است و همواره از اين شرايط سربلند بيرون ميآيد. نمونهاش برد برابر صبا بود. ما بايد در تهران به راحتي امتيازات ديدار برابر پديده را به حساب خود واريز ميکرديم اما اين کار را نکرديم و رفتيم کار سختتر يعني شکست صبا در قم را انجام داديم. اين عادت استقلال شده که همه چيز را سخت به دست بياورد و آسان از دست بدهد! (با خنده).
بردن تراکتورسازي و بعد پرسپوليس در دربي انصافاً کار سخت و دشواري است.
بله سخت است اما نشدني نيست و مطمئن باشيد استقلال در اين دو بازي حيثيتي با تمام توان به ميدان ميرود که فصل را با خوشي به پايان ببرد.
اما خود تراکتور در کورس قهرماني قرار دارد و براي امتياز گرفتن به مصاف استقلال ميآيد.
قبول دارم اما تراکتور هم نشان داده تيم شکستناپذيري نيست. آنها هم نقاط قوت و ضعفي دارند که با شناخت بهتر ميتوان شکستشان داد. تنها کافي است کمي تمرکز کنيم تا با آرامش لازم و بدون استرس به آنچه ميخواهيم در اين بازي برسيم.
در اين سالها جدال اين دو تيم حساسيتهاي خاصي پيدا کرده که روي بازي تأثير گذاشته است.
حساسيتها زياد شده اما ديديد که همواره جدال دو تيم جذاب از آب درآمده درست مثل دور رفت که ما مثل تمام 13 بازي که ناکام بوديم گل اول را زديم و بعد دو گل بچگانه و بد خورديم تا کار را براي خودمان دشوار کنيم. لطف خدا شامل حالمان شد و با گل اميرحسين بازنده از تبريز برنگشتيم. الان هم با وجود مشکلاتي که براي بازي برگشت داريم از جمله چند بازيکن در آستانه محروميت همقسم و همدل شديم که با جان و دل بازي کنيم تا تراکتور را ببريم.
حضور آندرانيک تيموريان در ترکيب تراکتور اين حساسيتها را بيشتر هم خواهد کرد.
آندو رفيق چندين و چند ساله من است و ما با هم در اين فوتبال بزرگ شديم. او در تمام روزهايي که پيراهن استقلال را پوشيد براي موفقيت تيم تلاش خود را انجام داد و الان هم براساس يک تصميم حرفهاي عضو تراکتورسازي است و ما بايد احترام او را حفظ کنيم و قدر زحماتش را بدانيم. به نظرم حضور او نبايد حساسيت درست کند چون استقلال با تيم تراکتورسازي بازي دارد نه با شخص آندرانيک تيموريان. من براي آندو هر جا که باشد آرزوي موفقيت دارم و از طرفداران استقلال هم درخواست ميکنم با نهايت احترام و ادب از او استقبال و بابت تمام زحماتش قدرداني کنند.
بعد از جدال با تراکتورسازي بايد به مصاف پرسپوليس هم برويد.
دربي پايتخت از آن دست بازيهايي است که جايگاه دو تيم در جدول تأثيري در سرنوشتش ندارد. آنها که اين دربي را تجربه کردهاند به خوبي منظور من را درک ميکنند و ميدانند بردن اين بازي از چه اهميتي براي طرفداران برخوردار است به همين خاطر اعتقاد خودم اين است برد استقلال در دربي ميتواند تمام اشتباهات اين فصل ما را جبران کند. متأسفانه دربي رفت هم در ليست همان 13بازي قرار گرفت که ما گل اول را زديم اما بعد باختيم. شايد بد نباشد بدانيد که خود پرسپوليسيها هم تا مدتها بعد از آن بازي باور نميکردند که استقلال را برده باشند. حالا اين فرصت نصيبمان شده که دربي برگشت را ببريم و همه چيز را جبران کنيم.
بههرحال روي کاغذ شانس برد استقلال بيشتر از پرسپوليس بحرانزده است.
اصلاً اينطور نيست. مگر در بازي رفت همين حرفها را نميزدند. ديديد که ظرف چند دقيقه ورق برگشت و پرسپوليس برد و استقلال باخت. ما الان هدفمان برد در دو بازي باقيمانده فصل برابر تراکتورسازي و پرسپوليس است. مطمئناً در اين راه جانمان را هم ميدهيم تا به هدفمان برسيم. اميدوارم اين بار برخلاف بازي رفت 70 دقيقه برتريمان به 90 دقيقه برتري تبديل شود و استقلال با پاس گل من دربي را ببرد.