در حاشیه تخریبهای اخیر دلواپسان علیه رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام
آفتابآمد دلیلآفتاب؛ نظر آیتالله هاشمی درباره نيروهاى مسلّح و پاسخی به تندروها
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام سال ها پیش، روز دوشنبـه، مورّخ 25 فـروردیـن 1382 هجری شمسی برابر با 11 صفـر 1424 هجري قمري و 14 آوریـل 2003 ميلادي سخنانی در مراسم «افتتاح همایش بزرگداشت منزلت سرباز» در « دانشگاه افسری امام علی(ع)» داشتند که به عنوان سندی تاریخی ، پاسخ محکمی برای هیاهوهای سیاسی اخیر است که فرمانده امام عزیز در جنگ را متهم به تضعیف نیروهای نظامی کشور می کنند.
در آغاز برای کسانی که به خود اجازه نمیدهند که همه سخنرانی را بخوانند، خلاصه سخنان ایشان را میآوریم: انتخاب سربازان نمونه، از كارهاى خوب ارتش، سربازان، بخش عمده نيروهاى مسلّح، لزوم بهرهگيرى از وقت سربازان در پادگانها، اهميّت نقش نيروهاى مسلّح در استحكام جامعه، وفادارى نيروهاى مسلّح در مراحل مختلف انقلاب، نقش و مسؤوليت نيروهاى مسلّح در ايران، لزوم مقايسه نيروهاى مسلّح ايران با عراق، ضعف نيروهاى عراقى در دفاع از كشور، تشابه حوادث امروزى عراق با دوران رضاخان و شهريور سال 1320، جاننثارى نيروهاى مسلّح ايران در دفاع از كشور در جنگ با عراق،دفاع جانانه ارتش در حال بازسازى ايران در مقابل تجاوزات عراق، ايثارگرى نيروهاى مسلّح در دفاع يك ماهه از خرمشهر،هماهنگى نيروهاى مختلف نظامى در جنگ، اصلاح فرماندهى بعد از رفتن بنىصدر و شروع حماسههاى مردمى در جنگ با عراق، حمايت همهجانبه دنيا از عراق عليه ايران، وجود ابهامات مختلف در ضعف دفاعى عراقىها، ناپديد شدن ناگهانى فرماندهان عراقى در جنگ، التماس غرب و شرق از ايران براى پذيرش آتشبس در جنگ با عراق، لزوم مقايسه ايران و عراق توسط صاحبان قلم و زبان، هرج و مرج، اوّلين ثمره فروپاشى رژيم بعث در عراق، بىخيالى نظاميان آمريكايى نسبت به هرج و مرج در عراق، جدّيت مردم ايران در اداره كشور پس از فرار شاه، حفاظت مردمى از مراكز مهم اقتصادى و پولى، سنگربندى مردم در خيابانها براى جلوگيرى از هرج و مرج، امام(ره)، فرمانده نافذ الكلمه، رفع مشكلات عديده اجتماعىدر مدت كوتاه پس از پيروزى انقلاب، تدبير امام(ره) در حفظ ارتش، وجود نيروهاى مسلّح مقتدر در ايران، پيشرفت ايران در تجهيزات دفاعى، آمادگى ارتش جمهورى اسلامى براى مقابله با حملات احتمالى، نيروهاى مسلّح ايران قوىترين نيروى نظامى منطقه، پيشرفت ايران در صنايع نظامى، ترس دشمن از قدرت نيروهاى نظامى ايران، اهميّت ابزار و نيروى انسانى در دفاع، لزوم ايجاد هماهنگى بين نيروهاى نظامى، انسانهاى مؤمن، سرمايه نيروهاى نظامى در كشور، توجه به آرمان شهدا، يكى از ابزار انسانسازى در كشور، خانوادههاى شهدا، عزيزترين سرمايههاى تاريخ انقلاب، آمادگى منطقه با حملات آمريكا و انگليس، دروغ آمريكا در مسئله عراق، عدم تلاش آمريكا براىحفاظت از مردم عراق، لزوم اتّكاى ايران به نيروهاى مسلّح در دفاع از تهاجمات احتمالى دشمنان
متن سخنرانی به شرح ذیل است:
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمدلله والسّلام على رسول الله و آله
از شركت در اين برنامه با حال و سازنده ارتش جمهورى اسلامى براى سربازان، خوشحالم و از اين كار خوبى كه عقيدتى سياسى و فرماندهان ارتش براى تربيت همهجانبهى نيروهاى تحت امرشان انجام مىدهند، تشكّر مىكنم.
مىدانيم كه بخش عمدهى نيروهاى مسلّح را سربازان، آن هم جوانهايى كه بهترين قطعه زندگى خودشان را به رايگان در خدمت ميهن، دين و مردم قرار دادهاند، تشكيل مىدهند و استعداد دريافت هرگونه برنامههاى سازندگى را در اين مقطع دارند. فكر مىكنم يكى از بهترين كارها اين است كه از اين دو سال وقتى كه جوانهاى ما در پادگانها و محيطهاى نظامى مصرف مىكنند، بهترين بهره را بگيريم، براى اينكه آنها را براى زندگى سرفرازتر و بالندهتر آماده كنيم كه خوشبختانه امروز نيروهاى مسلّح ما در اين مسير هستند.
نقش نيروهاى مسلّح در استحكام جامعه از لحاظ تئوريك و نظرى براى همه روشن است. اما وقتى كه در عمل اين امر به اثبات مىرسد و مردم با احساس عينى مىبينند، توضيح اين نقش آسانتر مىشود.
نيروهاى مسلّح ما در شروع انقلاب اسلامى و در دوران دفاع مقدّس و تا امروز، نمونه بسيارى خوبى از نيروهاى مسلّح وفادار، فداكار و بالنده خودشان را نشان دادند و ملّت ما با همهى وجود ارزش نيروهاى مسلّح خود را درك مىكند. فرصت مناسبى است كه از اين برنامه شما استفاده كنيم و با اشاره به گذشته و با تكيه روى حال يك مقدار درباره وظايف، نقش و مسئوليتهاى مهم نيروهاى مسلّح حرف بزنيم. آن چيزى كه فكر مىكنم در اين روزها جاى آن در رسانهها و تحليلها خالى است، مقايسهاى است كه مىبايست مىشد و نشده است. بنده دو، سه مورد اين مقايسه را انجام مىدهم كه شروع يك برنامه براى تحليلگران و رسانهها باشد و توجه مردم و محافل جهانى و ناظران سياسى بينالمللى را به نكاتى كه مورد مقايسه قرار مىگيرد، جلب مىكنم و فكر مىكنم بسيار بسيار مهم، گوينده و سازنده است.
از دفاع مقدّس شروع مىكنم و با آنچه كه اين روزها در عراق اتفاق افتاد، مقايسه مىكنم. عراق با چند ميليون جيش الشعبى و گروههاى ديگر كه به نام فداييان تربيت شده بودند، در مدت كوتاه دو هفتهاى چگونه كشور خودشان را تحويل حراميان، تجاوزكاران و اشغالگران دادند!! حقیقتاً جاى تاسف، درسگيرى و عبرت است.
حادثهاى كه نمونه كوچك آن را ما در دوران رضا خان و شهريور 20 در كشور خودمان ديديم. جوانهاى ما و شايد خيلى از مردم ما آن قطعه را به ياد نداشته باشند.
امّا كسانى كه آن موقع بودند، ديدند آن موقع هم اشغالگران از جنوب، شمال و غرب وارد ايران شدند و ارتشى كه رضاخان خيلى روى آن تبليغات كرده بود و در مقابل مردم از آنها استفاده مىكرد، در مقابل اجانب كه وارد ايران شدند، مثل كرباس از هم دريده شدند و اشغالگران خارجى به صورت راهپيمايى تا نزديك تهران آمدند و رضاخان را تحتالحفظ از ايران برداشتند و به جزيره موريس محبوس كردند. كارى كه به سر صدام آمد و هنوز سرنوشت او روشن نيست. اين را داشته باشيد و سرى به اول انقلاب بزنيم.
آن روزى كه ارتش بعث عراق با آمادگى كامل از شمال تا جنوب كشور ما با چندين لشگر وارد خاك ايران شد و نيروى هوايى عراق در يك حركت ضربتى به قول خودشان غافلگير، يازده پايگاه ما را مورد تهاجم قرار داد. در شرايطى كه ارتش جمهورى اسلامى در حال بازسازى و تصفيه بود و اصلاً آمادگى جنگ و دفاع نداشت و در داخل كشور و در مركز كشور به خاطر شرارتهاى منافقين، بنى صدر و دوستان آنها، نابسامانى شديدى حاكم بود، ما را غافلگير كردند و چندكيلومتر وارد خاك ما شدند. همان ارتش در حال بازسازى كه بسيارى از فرماندهانش را از دست داده بود و يا فرار كرده و يا تصفيه شده بودند، وقتى متوجه شد كه چه اتفاقى در حال افتادن است، به سرعت وارد ميدان شد و كارهاى قهرمانانهاى كرد كه من اشارهاى به اقدامات سه نيرو مىكنم.
نيروى زمينى به سرعت وارد شد و جلوى دشمن را سد كرد و نگذاشت از نقطهاى كه در حال غافلگيرى رسيده بودند، جلوتر بيايند. در خرمشهر حدود يك ماه چند لشگر عراق را پشت دروازهها نگه داشتند و نيروى هوايى به سرعت وارد عمل شد و پشت و عقبه و زيربناهاى دشمن را به شدّت ويرانه كرد و آنها را حسابى گرفتار ترس و وحشت كرد و حفاظت بسيار موثرى هم در جبههها بر سر نيروى زمينى ايجاد كرد و نيروى دريايى در دريا، دشمن را به كلّى منهدم كرد و تا آخر جنگ هم نتوانستند كمرشان را در دريا راست كنند. البته مدتى طول كشيد تا نيروهاى مسلّح ما آماده تهاجم شوند و براى پس گرفتن سرزمين اشغال شده ما عمل كنند. سپاه پاسداران به تدريج شكل گرفت و بسيج مستضعفان با تدبير امام وارد ميدان شد. نيروهاى داوطلب، بسيج، سپاه و ارتش با هم هماهنگ و با مجموعهاى مناسب با دشمن درگير شدند. خداوند به ما فرصت داد كه فرماندهى را اصلاح كنيم كه با رفتن بنىصدر، تهاجم نيروهاى ما شروع شد كه حماسههاى دوران دفاع را مىدانيد.
دشمن ما آن روز از اردوگاه شرق، غرب و ارتجاع استفاده مىكرد و هرچه پول، سلاح و اطلاعات مىخواست، به او مىدادند. همهى ابزار تبليغاتى اين اردوگاهها در خدمت جنگ روانى عليه ما و به نفع دشمن ما بود و تا آخر جنگ حالت تهاجم و ابتكار عمل در دست نيروهاى مسلّح ما بود. اين را با آنچه كه امروز در عراق اتفاق افتاد، مقايسه كنيد. ابهامات زيادى هست و زود است كه قضاوت كنيم. كمكم تاريخ روشن مىشد. در هر نقطهاى كه عراقىها يا مردم يا نيروهاى جيش الشعبى يا ارتشىها خواستند مقاومت كنند، آمريكا و انگليس زمينگير شدند.
هر جا كه گروههاى كوچكى تهاجم كردند و خواستند به نيروهاى اشغالگر ضربه وارد كنند، موفق بودند و آنها آسيبپذير بودند. ولى چيزى كه هنوز مايه بهت است، اين است كه نمىدانيم چرا از آن همه ظرفيت نظامى و دفاعى استفاده نشد؟
چرا از آن همه موقعيت ممتازى كه مىشد دشمن را زمينگير و مجبور به عقب نشينى كرد، بهرهگيرى نشد؟ چرا فرماندهى سراسر جبهههاى عراق ناگهان ناپديد شد؟ چرا آن رينگهاى پنجگانهاى كه با هزينه زياد و با زبدگان عراق اطراف بغداد درست كرده بودند، عمل نكرد؟ و چراهاى ديگر. چطور شد يك دفعه همهى سران، مقامات و فرماندهان عراقى مفقود شدند و هنوز هم جزو مفقودالاثرها هستند؟ تاريخ رفته رفته به اين سؤالات جواب مىدهد.
فقط مىخواهم مقايسه كنيد و ببينيد در زمان دفاع، ايرانىها با نيروى مسلّح غافلگير شده و در عين حال در حال تصفيه، چگونه توانست كشورش را حفظ و دشمن را مستأصل كند! همه اردوگاه شرق و غرب را وادار به التماس كند براى اينكه ايران آتش بس را بپذيرد و مجبور شد تحت قدرتى كه ما در جنگ نشان داده بوديم، در سازمان ملل براى قانع كردن ما حقّ ما را بپذيرد. گرچه نامردى كردند و هنوز نپرداختند. خواهش مىكنم آنهايى كه قلم و زبان آنها براى سياه نمايى در كشور روان است، اين مقايسه را بكنند و مردم و جوانهاى ما را روشن كنند كه چه افتخاراتى در ايران انقلابى و اسلامى ثبت شد!!
نكته دومى كه خيلى مهم است، مربوط به مردم انقلاب و شرايطى مىباشد كه اوّل انقلاب اتفاق افتاده است. مىخواهم با آن چه كه در عراق اتفاق مىافتد، مقايسه كنم. رژيم عراق ساقط شد و فرو پاشيد. سراسر عراق تبديل به هرج و مرج، بحران، غارت، آدمكشى، دزدى و چپاول شد. موزهها را بردند. وزارتخانهها را غارت كردند. بيمارستانها و فروشگاهها را غارت كردند و هنوز هم غارت مىكنند. در حالى كه چند صد هزار نيروى نظامى آمريكا در اكثر اين شهرها وجود دارد و چشمهايش را باز كرده و مىبيند و اين دستاوردى را كه براى ملّت عراق آورده، مشاهده مىكند و خجالت نمىكشد.
امّا به ايران نگاه كنيد. در ايران هم وقتى كه ملّت قيام كرد، رژيم ساقط شده و شاه فرار كرد، يك دفعه همهى تشكيلات سياسى، امنيتى، مديريتى و نظامى از ميدان كنار رفتند و خالى خالى شد. نيرويى از خارج بيايد و ناظر بر اوضاع باشد و در خيابانها و ميدانها و اطراف شهرها حضور داشته باشد. انصافاً آنهايى كه بودند، ديدند كه چطور ملّت رشيد و مسلمان ايران و نيروهاى انقلابى ايران كشور را به خوبى اداره و حفاظت و امنيت را برقرار كردند. از همه چيز حفاظت كردند. ثروتها و اشيای گرانقدرى كه در همه جاى كشور بود، محفوظ شد. جاهايى مثل موزهى جواهرات بانك مركزى، بانكها و خيلى جاهاى ديگر كه هميشه مورد طمع دزدان و غارتگران بود، محفوظ ماند. حتّى خانههاى طاغوتىها كه فرار كرده بودند، حفظ شد. نيروهاى انقلاب آنها را حفظ كردند و اگر چيزى برداشتنى بود، برداشتند و به موزهها بردند و تحويل دادند. آنچه كه در آن روز اتفاق افتاد، مثالزدنى است.
در كوچهها، خيابانها و ميدانها سنگر گرفتند و اجازه ندادند، هيچ انسان هرج و مرج طلبى به منافع مردم و كشور تجاوز كند. حقیقتاً كشور امن بود، اين مسئله خيلى قابل توجه و اين موضوع خيلى قابل مقايسه است.
امام مثل يك فرمانده مقتدر نافذ الكلمه نشسته بود و هرجا كوچكترين حادثهاى مىخواست اتفاق بيفتد، با اشارهاى جلوى آن را مىگرفتند. روحانيت در سراسر كشور از مساجد، حسينيهها و مدارس همراه نيروهاى انقلابى مواظب بودند.
مردم مشكل دارو، درمان، آذوقه، برق و آب پيدا نكردند. حتّى مشكلاتى كه در دوران تحصنها و اعتصابهاى پيش از انقلاب اتفاق افتاده بود، ظرف مدّت كوتاهى از ميان رفت. مردم به سرعت وارد فعاليتهاى اقتصادى شدند. كشاورزى را رونق دادند و ارتش جمهورى اسلامى به سرعت روحيه خود را بازيافت و امام با يك دستور اجازه ندادند، انضباط ارتش از هم بپاشد و شعارهايى را كه مىخواست ارتش را از اين ملت بگيرد و صحبت از ارتش خلقى و توحيدى مىكرد، فريب معرفى كردند. اين انضباط و سلسله مراتب و تربيت نظامى كه نيروهاى مسلّح داشتند، دست خورده نشد. عدّهاى تصفيه شدند كه مىبايست مىشدند. بدنه ارتش آنها را نمىپذيرفت. ولى توده نيروهاى ارتشى محفوظ ماندند و در دوران دفاع امتحان خودشان را دادند و امروز واقعاً مثل كوه دماوند ايستادند و آسيبناپذير هستند.
من مىدانم كه نيروهاى مسلّح ما الان چقدر نيرومند هستند! از لحاظ انسانى تجربههاى بسيار بالايى در مجموعه نيروهاى مسلّح سپاه، ارتش و بسيج وجود دارد. از لحاظ ابزار، آنچه كه در جنگ كارايى خود را نشان داد، بعد از جنگ بازسازى و نوسازى وارد شد و توسعه پيدا كرد و الان بسيار آماده است كه مورد استفاده قرار گيرد.
از لحاظ وسايل هوايى، دريايى، زمينى و چيزهايى كه در جنگ، تجربهى مفيد بودن آنها را داشتيم، به روز هستند. در رزمايشى كه ارتش جمهورى اسلامى نزديك قم داشت، شركت كردم و بازسازى آنها را ديدم. حقیقتاً از صميم دل خوشحال شدم. آن چيزهايى كه حتّى از سالهاى خيلى دور در ارتش بود و كنار زده بودند، آنها را به روز كردند و چيزهاى لازم را خريدند يا ساختند. در يك بازديد پيشبينى نشده و سرزدهاى كه از جبهه غرب داشتم، وقتى صحبت تهديد از طرف غرب بود، ديدم كه واقعاً آمادگى و اطلاع دارند و بر زمين مسلّط هستند و همه چيز را ديدند، به خاطر اينكه فرماندهانشان در جنگ وجب به وجب زمين و عوارض زمين و ترفندهاى دشمن و راههاى نفوذ دشمن و نقاط قابل دفاع را شناسايى و برنامهريزى كردند. اين آمادگىها، تعميق آموزشها، برنامهها، تمرينها و رزمايشها در فاصله بعد از جنگ تا امروز نيروهاى مسلّح ما را به قوىترين و قابل اتّكاترين نيروى منطقه تبديل كرده است و دشمن هم اينها را مىداند.
از لحاظ صنايع نظامى هرچه را كه انبوه نيروها مىخواهند، مىسازيم و فرماندهان و مربيان آخرين دستاوردهاى نظامى جهان را كه در سراسر دنيا به دست مىآيد، بررسى و انتخاب مىكنند. خوشبختانه فرماندهى كلّ قوا، رهبر معظم انقلاب، كه هم با ميدان جنگ آشنايى دارند و هم مبانى يك ارتش و نظام اسلامى را مىشناسند، با اشراف كامل برنامههاى نيروهاى مسلّح را زيرنظر دارند. اميدوارم هيچ وقت نياز پيدا نكنيم كه اين نيروها در ميدان نبرد و درگيرى از وطن خودشان دفاع كنند. انشاءالله با آماگى و با شناخته شدن قدرت و ايمان آنها، دشمن را وادار كنند كه هيچ وقت چشم طمع به خاك پاك امام زمان(عج) و مكتب اهل بيت(ع) و نيروهاى اسلامى و انقلابى ندوزد.
بنده به عنوان كسى كه سالها از نزديك مسايل و نيازهاى جنگ و دفاع را تجربه كردهام، تذكر مىدهم كه در دفاع هم ابزار و تجهيزات و هم انسان مهم است. نبايد فكر كنيم كه اگر انسانهاى مومن داشتيم، كافى است و نبايد فكر كنيم كه اگر ابزار پيشرفته بدون انسانهاى مومن و فداكار داشتيم، كافى است. اين دو با هم معنا مىدهد. اگر ما نيروى هوايى آن روز را نداشتيم، نيروهاى ما زمينگير مىشدند و اگر نيروهاى مومن را در ميدان نداشتيم، با نيروى هوايى نمىتوانستيم دشمن را از خاك خودمان بيرون كنيم. اين مجموعه با هم كار مىكنند.
امروز نيروى مسلّح شما هم از تجهيزات برخوردار هستند و هم انسانهاى مومنى دارد. در تربيت انسانها هم مسايل عقيدتى و ايمانى بسيار بسيار مهم است. اگر ايمان و اعتقاد به خدا، ميهن و ملّت در قلب آنها مقدّس نباشد، پاى آنها در بحرانهاى جنگ مىلغزد و نقش عقيدتى سياسى در تقويت ايمان فرزندان انقلاب در نيروهاى مسلّح بسيار مهم است و بايد به آن اهميت بدهيم.
يكى از ابراز انسان سازى، روحيه دادن و ايمان آفريدن توجه به آرمانهاى شهدا است كه امروز ارزشهاى شهادت، جانبازى، اسارت و ايثارگرى در اين قشر عظيم و شريف در همه جاى كشور، به خصوص در نيروهاى مسلّح موج مىزند. بايد از اين زمينهها خوب استفاده كنيم. راه شهدا، جانبازان، آزادگان و مفقودان را فراموش نكنيم. خانوادههاى اينها يادگارهاى عزيزترين سرمايههاى تاريخ و انقلاب ما هستند. اينها را در بين خودمان مكرّم و معزّز داشته باشيم. خوشبختانه آنها هم موفق شدند در اين سالها ميراث عزيزان خودشان را حفظ كنند و راه آنها را ادامه بدهند و به يك قشر ممتاز در كشور تبديل شدند.
به هر حال، امروز منطقه ما با تهاجم آمريكا، انگليس و بعضى از كشورهاى ديگر آلوده است و اينها نشان دادند كه گرگهاى بى رحمى هستند و نشان دادند به هيچ يك از ادعاهايى كه مىكنند، پايبند نيستند. گفتند كه براى آزادى مردم عراق مىآييم، امّا بيشتر از همه چيز مردم عراق را كشتند. گفتند كه براى احياى كشور عراق و بازسازى مىآييم، امّا كشور را منهدم كردند. گفتند كه براى پاسدارى از اصول حقوق بشر مىآييم و چيزى كه در اين ميدان، در مكتب آنها نبود، حقوق انسانها بود.
براى حفاظت از خودشان همه چيز را به كار گرفتند. ولى براى حفاظت از مردم كه امروز بى رحمانه مورد غارت قرار مىگيرند، هيچ قدمى برنداشتند، بلكه تشديد كردند كه مردم احساس كنند اينها احتياج به كمك خارجىها دارند و اين رذيلانهترين ترفندهاست كه انسان خودش جايى را منهدم كند تا ثابت كند كه او بايد باشد كه حفاظت كند. ما با چنين انسانها و درندههايى مواجه هستيم كه قطعاً بايد روى پاى خودمان بايستيم و تجربه اتّكا بر خود و اعتماد به خدا و توكّل بر خدا براى ما يك سرمايه است كه در انقلاب و دفاع مقدّس به دست آمد. اين تجربه را حفظ و به نسلهاى بعد منتقل كنيم. از برداران نظامى ارتشى، فرماندهان سه نيرو، فرماندهى كلّ ارتش و برادران عقيدتى سياسى و همه شما حضّار محترم صميمانه متشكرم و شما را به خدا مىسپارم.
والسّلام علكيم و رحمه الله
منبع: آفتابنیوز