کد خبر: ۱۳۷۳۸۷
تاریخ انتشار: ۰۳ مهر ۱۳۹۵ - ۱۱:۲۷
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تعداد بازدید: ۸

كاربران ايراني و استفاده مفيد از اينترنت

روزنامه آفرینش نوشت:

شايد وقتي چند دهه قبل، اينترنت به صورت شبكه‌اي همگاني درآمد، تصور نمي‌شد روزي اين ابزار دنياي جديد، بتواند نيازهاي مهمي را آن هم با اين گستردگي، در زمينه ارتباطات انساني پاسخگو باشد، به طوري كه انسانها بتوانند در سراسر جهان و در كشورها و قاره‌هاي مختلف با استفاده از اينترنت به آسانترين شكل ممكن با هم ارتباط برقرار كنند. اما امروزه اين مساله كه شايد در ابتدا به صورت يك رويا هم قابل تصور نبود، به گونه عملي تحقق يافته تا جايي كه براي مردمان امروز، به شكل امري كاملاً بديهي درآمده است.

نيازي نيست از مزاياي اينترنت سخن بگوييم؛ چرا كه اين ابزار عصر جديد، چنان نقش مهمي در تسهيل امور در زمينه‌هاي مختلف داشته كه با انجام يك مقايسه ساده بين حال و گذشته و اموري كه به كارگيري اينترنت در آنها باعث تسريع در انجامشان شده، مي‌توان به اهميت استفاده از آن پي برد. اما يكي از مهمترين بحثها در ارتباط با اينترنت، بحث چگونگي مديريت زمان در آن است. ما ايراني‌ها روزانه چه قدر از اينترنت استفاده مي‌كنيم و چند درصد از اين ميزان، مفيد است؟

اخيراً خبري در رسانه‌ها منتشر شد كه از زبان رئيس مرکز فناوري اطلاعات و رسانه هاي ديجيتال وزارت ارشاد، آمار جالب توجهي را در ارتباط با اين مسأله، مطرح مي‌نمود. در خبر مزبور، سيد مرتضي موسويان، رئيس مرکز فناوري اطلاعات و رسانه‌هاي ديجيتال وزارت ارشاد، به بيان نكاتي پرداخته بود از جمله اين كه: ميانگين حضور روزانه ايرانيها در شبکه‌هاي اجتماعي، بين 5 تا 9 ساعت است درحالي كه ميانگين اين حضور در دنيا 16 ساعت در ماه است! همچنين سالانه بالغ بر 14.6 ميليارد ساعت صرف بازيهاي رايانه‌اي و موبايل در ايران مي شود. ميزان حضور ايرانيها در شبكه‌هاي اجتماعي در سطح دنيا، به اندازه‌اي است كه براساس آمار، ايرانيها در بسياري از اين شبكه‌ها، جزو كاربران اول تا سوم محسوب مي‌شوند.

اينكه چه مي‌شود كه ما ايرانيها روزانه 5 الي 9 ساعت از زمان‌مان را صرف حضور در شبكه‌هاي اجتماعي مي‌كنيم، مسأله‌اي است كه بررسي آن به لحاظ جامعه‌شناسانه و روانشناسانه، مي‌تواند مفهوم و معناي بسياري داشته باشد. به نظر مي‌رسد يكي از مهمترين دلايلي كه اين امر از آن نشأت مي‌گيرد، عدم هدفمندي واقعي جامعه ايراني باشد. بديهي است در عصر ارتباطات- كه شبكه‌هاي اجتماعي يكي از مصاديق مهم آن هستند- نمي‌توان انتظار داشت جامعه ما نسبت به اين امكان فوق‌العادة دنياي امروز، بي‌اعتنا باشد. اما چه مشكلي وجود دارد كه اقتضا مي‌كند ما حداقل پنج ساعت در روز را صرف شبكه‌هاي اجتماعي كنيم، در حالي كه در برخي كشورها اين ميزان، چيزي حدود سي دقيقه در روز است. حال، وقتي آمار فوق را كنار آمارهايي از قبيل سرانه مطالعه در كشور، يعني سرانة دودقيقه‌اي مطالعه در ايران و سرانة مطالعة نود دقيقه‌اي در برخي كشورها همچون ژاپن مي‌گذاريم، پازل گذران وقت در كشورمان پرمعناتر مي‌شود.

اينترنت در كشور ما شايد مثل بسياري كشورهاي ديگر، دچار حاشيه‌هايي است. مثلا سرعت كم و قيمت بالا كه همواره از سوي رسانه‌ها و افراد جامعه به نقد و چالش كشيده شده است. مسدود بودن برخي شبكه‌ها و سايتهاي اينترنتي كه مي‌تواند مشكلاتي را براي كاربران در استفاده از اينترنت ايجاد كند، بُعد فرهنگي استفاده از اينترنت و انعكاس نظرات و رفتارهاي غيرقابل توجيه ازسوي برخي كاربران كه بارها شاهد بوده‌ايم موجب رنجش شخصيتها و گروههاي مختلف شده است. و...

در كنار همه اينها، استفاده افراطي از اينترنت و شبكه‌هاي اجتماعي- بخصوص از جانب نوجوانان و جوانان- كه به گريزگاهي براي گذران اوقات بيكاري تبديل شده است- يكي از مشكلات مهم است. به نظر مي‌‎رسد براي تغيير وضعيت موجود و تبديل كردن زمانهاي غيرمفيد و زيادي كه افراد در جامعة ما صرف حضور در شبكه‌هاي اجتماعي مي‌كنند، قبل از اينكه به شعار، نصيحت، فيلترينگ و... نياز داشته باشيم، نيازمند آنيم كه در زمينه‌هاي مختلف، با كاستن از مشكلات موجود، و به خصوص با حل مشكلات مربوط به بيكاري جوانان، روحية جمعيِ جامعه را از گذران وقت به هر شكل و بي‌هيچ هدف مشخص، به سمت پويايي و اميد براي حركت و استفاده بهينه از زمان پيش ببريم، تا روزي كه نسبت آمارهاي مطالعه در كشور و حضور در شبكه‌هاي اجتماعي، برعكس آن چيزي شود كه امروز هست.
برچسب ها: اینترنت