کد خبر: ۱۳۷۶۶۸
تاریخ انتشار: ۰۶ مهر ۱۳۹۵ - ۰۸:۲۷
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تعداد بازدید: ۸

همایون شجریان از حال پدر گفت

مراسم رونمایی از آلبوم «طریق عشق» به خوانندگی محمدرضا شجریان و آهنگسازی پرویز مشکاتیان صبح امروز با حضور جمعی از اهالی و دوست‌داران هنر در تالار وحدت برگزار شد.
به گزارش تیک، پرویز پرستویی که اجرا این برنامه را برعهده داشت، با قرائت متنی که فرازهایی از آن در فواصل مختلف برنامه ارائه می‌شد، از مقام هنری محمدرضا شجریان و پرویز مشکاتیان تجلیل کرد: «من مجری نیستم و مجری‌گری نمی‌دانم... سخنران هم نیستم و از فنون سخنوری سررشته ندارم. بنابراین اگر می‌بینید در مقابل‌تان ایستاده‌ام، نه برای سخنرانی آمده‌ام و نه سیمای مجری‌گری دارم... من شاید به نمایندگی از جامعه هنری، شاید به عنوان عضوی از پیکر فرهنگ و هنر، شاید به افتخار دوستی، شاید به رسم صدایی از حنجره ایران و حتی شاید تنها و تنها به خاطر دل خودم، اینجا ایستاده‌ام... من آمده‌ام تا از عشق بگویم و از «طریق عشق» که مسلک آفریننده اثر است... مسلک خسرو آواز این مرز و بوم... و حاصل راز و نیاز و سیر و سلوک او در اشعار مولانا و حافظ در کنار پرویز مشکاتیان و گروه فاخر عارف... من آمده‌ام بلکه بتوانم اندکی و تنها اندکی، در این خمره افیون را بگشایم و دعوت کنم عالم و آدم را به مستی از نوش شهد نوشینش... سخت می‌شود کارَت وقتی قرار باشد از شجریان بگویی، گفتنی نیست این روح نجیب... گفتنی نیست مَرد... مگر ادبیاتی وجود دارد که بتواند قدردانی‌ از تو را به واژه بکشد؟ مگر می‌شود قدر دانست کسی را که نای و نوای موسیقی یک کشور، سنت یک کشور و اعظم هویت فرهنگی یک کشور قائم به هنر بی‌بدیلش شد؟! مگر شدنی است تعریف حنجره یک سرزمین با کلمات؟! البته که تنها راه سخن گفتن با تو، همانا «طریق عشق» است که خودت بر ما ارزانی داشتی... البته که خجسته است رونمایی از این اثر ماندگار... البته که قدر می‌شناسیم هبه‌ات را... البته که تا عرش صعود می‌کنیم بر بال‌های این اثر. البته که سالاری صدا برازنده‌ات است... قصه کیمیا و کیمیاگر را شنیده‌اید؟ نقل بسیار ساده‌ای است... کیمیاگر از فلز، هر فلزی، طلا می‌سازد یعنی او موادی را در اختیار دارد که همه دارند، ولی کاری را بلد است که هیچ‌کس بلد نیست... می‌گویند این کار، بسیار سخت و ناشدنی است... می‌گویند کیمیا نایاب است و دست‌نیافتنی... می‌گویند کیمیاگر «مثل هیچ‌کس» است. می‌گویند شاید قرن‌ها بگذرد و کیمیاگری دیده نشود... سخت بود، سخت‌تر هم شد... «صبح است ساقیا»، «همراه شو عزیز»، «بیداد»، «شیدایی»، «یوسف خوشنام» و سایر نغمه‌های مشکاتیان را بشنوید تا ببینید این کیمیاگر چه کرده است. ببینید این نابغه موسیقی سنتی، در این آلبوم‌ها، با کیمیایش از نوا، از دل سنتور، از درون، روح زلالش، از عمق وجودش چگونه بستری زرین برای جاری شدن صدای آسمانی شجریان خلق کرده است و حالا... حالا به «طریق عشق» گوش بسپارید و تفاوت فلز و طلا را لمس کنید.... نگفتم سخت است... حرف می‌زنی تمام او را نگفته‌ای، تصاویر را تماشا می‌کنی و تمام او را ندیده‌ای. نواهای سحرآمیزی در فضا طنین می‌افکند و تمام او را نشنیده‌ایم... از آلبومی که منتشر نشده، پرفروش است و نایاب، رونمایی می‌شود وزینهار... که همه او را ندیده‌ایم... تلاش سودی ندارد... این جنگ، مغلوبه است... وارد کارزار نشو! او خود میدان‌دار سخت‌ترین نبردهاست... از آنجا که تن به تن می‌جنگد برای حفظ و بقای آوای سنتی ایران، تا آنجا را که پس می‌گیرد صدایش را از کسانی که مقابل مردمش ایستاده‌اند، ولی نوای ربنایش را تقدیم تو می‌کند تا با آن افطار کنی تمام روزه‌هایت را... و لایه به لایه در وجودت نفوذ می‌کند، در هنگامه فرو ریختن و استوار و محکم نگهت می‌دارد تا با طلایه‌داری جرأت و شهامت او، امیدوار باشی به فردایی روشن‌تر... نه، تلاش نکن شجریان، گفتنی نیست... چشمانم را می‌بندم و غرق می‌شوم در طنین نفس‌گیر صدایت مَرد... با عشق تا کجا رفته‌ای؟ تا کجا آمده‌ای؟ تا طلاکوب شدن نامت بر برگ عظیمی از تاریخ ایران عزیز... تا جاودانه شدن در این دفتر... حلالت باد حلاوت این جاودانگی که سزاوار آن است... این مردم رنج‌دیده شهادت می‌دهند شایستگی‌ات... خسرو آواز ایران؟!... نه... شوالیه آواز؟!... نه... پرچمدار بقای موسیقی سنتی؟!... نه... حنجره طلایی؟! نه... تکرارناشدنی؟!... نه... دردانه هنر آواز سنتی... نه... نشد... و نمی‌شود... رونمایی کردیم از «طریق عشق» ولی نشد از تو قدردانی کنیم... نمی‌شود دیگر... دلیلش گفتنی نیست و در ظرف واژه جا نمی‌گیرد... چشمانم را می‌بندم و غَرق می‌شوم در نوایت... چشم می‌گشایم... همایون است که تربیت حنجره‌اش را در مکتب آموزگاری چون تو به رخ می‌کشد... و لبخندی که چهره‌ات را روشن کرده است، در وجودم جاری می‌شود و خیره می‌ماند به برق چشمانت... مگر می‌شود که طلای مذاب، عیار داشت؟! قدردانی به چه کارَت می‌آید مَرد؟ تو جاودانه‌ شده‌ای... شجریان هرگز تمام نمی‌شود...»

همایون شجریان نیز در این مراسم پیش از اجرای زنده‌اش گفت: هر بار که در جمع فرهیختگان قرار می‌گیرم، خودم را خیلی کوچک احساس می‌کنم. در طول برنامه خیلی سعی کردم خودم رات کنترل کنم تا احساساتی نشوم. امروز به جای من پدر باید در کنار این گروه مینشست. متاسفانه ایشان به خاطر وضعیت جسمانی و فیزیوتراپی که انجام می‌دهند نمی‌توانند از خانه خارج شوند. امشب دو هنرمند از اعضای گروه عارف حضور دارند. بیژن و ارژنگ کامکار امروز کنار ما قرار گرفتند تا ارکستر ما رنگ و بوی دیگری بگیرد.

در حاشیه مراسم:

*هیچ یک از مسولان دولتی در مراسم رونمایی حضور نداشتند.

*پیش از مراسم ازدحام جمعیت مشکلاتی را برای برگزار کنندگان ایجاد کرد که به همین واسطه مراسم با 40 دقیقه تاخیر آغاز شد.

*صدیق تعریف، لوریس چکناوریان، حمیدررضا نوربخش، داود گنجه‌ای، رافائل میناسکانیان، اردشیر کامکار، مسعود جاهد، وارطان ساهاکیان، کیخسرو پورناظری، هانا کامکار، سید محمد بهشتی،‌ امید روحانی،‌ شهرام میرجلالی، لاله اسکندری، محسن رجب‌پور از جمله چهره‌های حاضر در این مراسم بودند.

منبع: فارس
برچسب ها: محمدرضا شجریان