کد خبر: ۱۳۷۹۰۷
تاریخ انتشار: ۰۸ مهر ۱۳۹۵ - ۱۷:۳۳
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تعداد بازدید: ۶

پسر دانش‌آموز، قربانی اختلاف مالی پدر

معلم فیزیک که با همدستی چند تن از شاگردانش سناریوی ربودن یکی دیگر از شاگردانش را طراحی و اجرا کرده بود صبح دیروز در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی «اصغر عبداللهی» محاکمه شد.
به گزارش تیک، معلم فیزیک که با همدستی چند تن از شاگردانش سناریوی ربودن یکی دیگر از شاگردانش را طراحی و اجرا کرده بود صبح دیروز در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی «اصغر عبداللهی» محاکمه شد.
 
 17 مهر سال گذشته در پی ناپدید شدن دانش‌آموز 17 ساله‌ای در ورامین مأموران پلیس تحقیقاتی در این‌باره را آغاز کردند.یکی از همسایه‌های دانش‌آموز ناپدید شده به کارآگاهان گفت: هنگام ظهر زمانی که از پنجره کوچه را نگاه می‌کردم دیدم دو فرد ناشناس که نقاب بر چهره داشتند، به‌زور پسر نوجوان را با تهدید قمه سوار یک خودروی پیکان سفیدرنگ کردند و بلافاصله هم از محل دور شدند.با کشف این سرنخ‌ها، کارآگاهان 72 ساعت بعد توانستند مالک پیکان را شناسایی کنند. این فرد وقتی برای بازجویی به کلانتری انتقال یافت خود را معلم فیزیک دانش‌آموز ربوده شده معرفی کرد.
 
او در بازجویی‌ها منکر اطلاع از ماجرا شد و گفت: من از محمدعلی (دانش‌آموز گمشده) خبری ندارم.اما کارآگاهان در بازرسی خودروی پیکان تعدادی کارت تلفن یافتند. متهم نیز مدعی شد کارت‌ها متعلق به همسرش است. اما در ادامه چاره‌ای جز بیان حقیقت ندید و به آدم‌ربایی اعتراف کرد.او به کارآگاهان گفت: پدر محمدعلی 22 میلیون تومان به من بدهکار بود اما قصد پس دادن پولم را نداشت. برای همین با کمک چند تن از شاگردانم نقشه ربودن دانش‌آموز را اجرا کردیم. این درحالی بود که به شاگردانم گفته بودم این ماجرا به خاطر مسأله ناموسی است و تنها می‌خواهم محمدعلی را ادب کنم.
 
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران» صبح دیروز متهم به همراه 2 نفر از شاگردانش تحت محاکمه قرار گرفتند.معلم که با قید وثیقه از زندان آزاد شده بود به قضات شعبه چهارم دادگاه کیفری گفت: پدر شاگردم پولم را نمی‌داد و من مجبور شدم پسرش را بدزدم. البته شاگردانم به من بسیار اعتماد داشتند و من از این حسن اعتماد آنها سوءاستفاده کردم و آنها را در اجرای این آدم‌ربایی ترغیب کردم که از این کار پشیمانم.متهم ادامه داد: یک روز قبل از اجرای سناریو، کلید باغ عمویم را از پسرعمویم گرفتم و به آنها گفتم می‌خواهم همراه با خانواده‌ام به باغ برویم. اما دو روز بعد عمویم سرزده وارد باغ شد و همان لحظه به پلیس خبر داد و نقشه ما لو رفت.در پایان جلسه قضات دادگاه پس از شنیدن اظهارات متهمان برای صدور رأی وارد شور شدند.

منبع: روزنامه ایران