امام خمینی (ره) چه کسی را «پهلوان» خطاب کرد؟
حاج مهدی از قدیمی ترین یاران انقلاب بود بعد از رهایی از زندان خدمت امام رفت امام هم دستش را گرفتند و با دست دیگر که تسبیح داشتند سر حاج مهدی را نوازش کردند و گفتند پهلوان، پیر شدهای.

عمدتا کارهای پشتیبانی، تدارکاتی، مترجمی، نویسندگی، حفاظت و ... را انجام میدادم. یعنی به یک معنا یک مأموریت مشخصی نداشتم. همه کار میکردیم؛ سفره انداختن و تهیه غذا و ... روزهای اول دکتر یزدی و بنی صدر و قطب زاده و مرحوم سیداحمد آقا تقریبا محور کارها بودند. خود سیداحمد آقا انصافا بر همه چیز مسلط بود و همه چیز را تحت نظر داشت که کسی از وضعیت موجود در آنجا بهرهبرداری سیاسی، گروهی و اجتماعی نبرد. آقای محتشمی موقع نماز، اذان میگفت و مکبر بود. رابط تلفنی بین ایران و نوفل لوشاتو هم بود. پس از آن آقای کفاش زاده و آقای حاج مهدی عراقی آمدند و جمعیت زیاد شد که آقای عراقی مسئولیت تهیه غذا را بر عهده گرفت، البته غذای آنجا غذای ساده و معمولی بود.
(در پانوشت این بخش از کتاب به نقل از آقای محمد هاشمی آمده است:) بین حاج مهدی عراقی و امام رابطه عاطفی عجیبی بود که حقیقتا در این دیدار همه را تحت تأثیر قرار داد. حاج مهدی دیرتر از امام به پاریس آمد و همراه ایشان نبود و ظاهرا زندان بود. وقتی آمد، خدمت امام رفت و دستش را در دست امام گذاشت و سرش را روی زانوی امام، امام دستش را گرفتند و با دست دیگر که تسبیح داشتند؛ سر حاج مهدی را نوازش میکردند. گفتند: پهلوان، پیر شدهای. چهار پنج دقیقه همین طور سر حاج مهدی روی زانوی امام بود. برای من واقعا صحنة عجیبی بود.
*مشرق