نشریه آلمانی:
دوره ای تازه شروع شده/در مذاکرات با گشاده رویی بیانیه مشترک خوانده می شود/1+5 پر توقعی خود را کنار بگذارد/نمی توانیم از روحانی بخواهیم تندروها را رو سیاه کند
انتظارات ایران، مطالباتی دشوار و کافی است. ایران گزینههای زیادی دارد تا برندهی این معامله باشد: پایان تحریمها و حتی شاید شناسایی به عنوان قدرت منطقهای که ممکن است به وسیلهی آن بتوان به توافقهای بعدی دست یافت. مسالهی هستهای مانند یک مانع قبل از موضوعهایی قرار دارد که باید دربارهی آنها با ایران به مذاکره نشست که میتوان به امنیت اسراییل اشاره کرد.
نشریه دی سایت نوشت: گفتوگوی دربارهی برنامهی اتمی ایران از سر گرفته شده است. آیا این نشان از شروع دورهای تازه است؟ اکنون دیگر به جای ادامهی دشمنیهای سابق، در جلسات مذاکره بیانیههای مشترک را با گشادهرویی میخوانند. این مساله خود پدیدهای نو و نشانهی خوبی در ارتباط با مذاکرات این هفته است. در ژنو نمایندگان تهران با امید به دستیابی به پیشرفتهایی سریع، با هیاتهای برجستهی بروکسل، پاریس، لندن، واشنگتن، مسکو، پکن و برلین گرد هم آمدند.
به گزارش سرویس بین الملل سایت خبری تیک Tik.ir، گروههای مذاکرهکنندهی مقابل آنها نباید بر تمام خواستههای سالهای گذشته اصرار ورزند. گرچه قطعنامههای شورای امینت سازمان ملل مبنای قطعنامهها است اما بعضی از این خواستهها بیش از حد، پر توقعی به شمار میآید.
بهتر است تا بار دیگر هدف مذاکرات را مورد توجه قرار دهیم: از طرفی قرار است نتیجهی مذاکرات این باشد که ایران از نظر فنی در شرایطی قرار نگیرد که با دستیابی به بمب اتم دنیا را غافلگیر کند. به محض اینکه ایران اقدام به تولید سلاح هستهای کند باید وقت کافی برای واکنش سیاسی یا نظامی وجود داشته باشد. دوم اینکه باید در قرارداد، خط قرمزی را تعریف کرد که گذشتن از آن نقض قانون و مقررات از سوی ایران بوده و آن را متوجه پیامدهای خود کند.
اما اگر این مسایل ملاک باشد چرا عدهای در غرب اصرار دارند که ایران باید آنها را از اقدامات بیست سال گذشتهی خود آگاه سازد؟ به نظر میرسد که در مقطعی گروهی از سیاستمداران امنیتی دست بالا در تهران به دنبال سلاح هستهای بودهاند. اما اینکه از حسن روحانی، رییسجمهور جدید ایران بخواهیم تا این تندروها را که هنوز هم در نظام ایران وجود دارند نزد دنیا روسیاه کند، میتواند او را به یک بحران جهنمی بکشد. کسی نمیتواند خواستار چنین امری شود.
خواستهی آژانس بینالمللی انرژی اتمی مبنی بر اجبار ایران به صدور اجازهی بازرسی از تاسیسات پارچین، توقعی بیش از حد است. این امکان وجود دارد که تاسیسات پارچین با مواد منفجرهی شیمیایی محک خورده باشد اما کارشناسان تردید دارند که این آزمایشها برای آمادهسازی تولید سلاحهای هستهای بوده باشد. در این فاصله ایران بخش هایی از این تاسیسات را تعطیل و زمین آن را با خاک پوشانده است. در نتیجه دیگر خطر اتمی وجود ندارد. بنابراین چنین اظهارنظراتی به چه معناست؟
پس از تاسیسات پارچین، مسالهی رآکتور آب سنگین اراک وجود دارد که ساخت آن هر ساله به تعویق میافتد. قرار است که در اراک مواد هستهای لازم برای کاربردهای پزشکی تولید شود. در این رآکتور میتوان از اورانیوم غنینشده، پلوتونیوم به دست آورد، مادهای که برای ساخت سلاح هستهای مناسب است. به همین دلیل همگان در غرب خواستار تعطیل شدن این رآکتور هستند. اما بدون فنآوری بازیابی، مادهای که بعد از اشعه گرفتن از رآکتور بیرون میآید برای سازندگان سلاح، بیارزش است. البته رفیق تسلیحاتی ایران یعنی کرهی شمالی میتواند این فنآوری را در اختیار ایران بگذارد اما تا این کار به مرحلهی اجرا در آمده و به ویژه بمبهای پلوتونیومی ساخته شود – این بمبها بسیار پیچیدهتر از بمبهای اورانیومی هستند – زمان زیادی خواهد گذشت؛ زمانی که واکنشهای سیاسی را میتواند به دنبال داشته باشد. درنتیجه اقدام منطقیتر این است که کار رآکتور به شدت زیر نظر قرار گیرد.
نظارت واژهای کلیدی است. نظارت با دوربین و سنسور به شکل همزمان و مطالبهی مجوز حقوقی برای بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی که تاکنون کشوری به آن تن نداده است از دید تهران فشار سنگینی است. ایرانیها - از هر گروه سیاسی - به هیچ چیز حساستر از این نیستند که حاکمیت ملی آنها خدشهدار شود. غرب با مانعی دیگر نیز مواجه است؛ ایران در حال حاضر مقادیر زیادی اورانیوم با غلظت بالا دارد که به لحاظ فنی بیش از حد نیاز بوده و میتوان آن را ظرف مدت کوتاهی برای استفادهی نظامی آماده کرد. در حال حاضر زمان برای هشدار سیاسی بیش از حد کوتاه است. البته ایران باید تعیین کند که به چه میزان از این اورانیوم برای هدفهای پژوهشی نیاز دارد اما باید انتظار خود را مستدل، توجیه و سپس رعایت کند.
انتظارات ایران، مطالباتی دشوار و کافی است. ایران گزینههای زیادی دارد تا برندهی این معامله باشد: پایان تحریمها و حتی شاید شناسایی به عنوان قدرت منطقهای که ممکن است به وسیلهی آن بتوان به توافقهای بعدی دست یافت. مسالهی هستهای مانند یک مانع قبل از موضوعهایی قرار دارد که باید دربارهی آنها با ایران به مذاکره نشست که میتوان به امنیت اسراییل اشاره کرد.
به گزارش سرویس بین الملل سایت خبری تیک Tik.ir، گروههای مذاکرهکنندهی مقابل آنها نباید بر تمام خواستههای سالهای گذشته اصرار ورزند. گرچه قطعنامههای شورای امینت سازمان ملل مبنای قطعنامهها است اما بعضی از این خواستهها بیش از حد، پر توقعی به شمار میآید.
بهتر است تا بار دیگر هدف مذاکرات را مورد توجه قرار دهیم: از طرفی قرار است نتیجهی مذاکرات این باشد که ایران از نظر فنی در شرایطی قرار نگیرد که با دستیابی به بمب اتم دنیا را غافلگیر کند. به محض اینکه ایران اقدام به تولید سلاح هستهای کند باید وقت کافی برای واکنش سیاسی یا نظامی وجود داشته باشد. دوم اینکه باید در قرارداد، خط قرمزی را تعریف کرد که گذشتن از آن نقض قانون و مقررات از سوی ایران بوده و آن را متوجه پیامدهای خود کند.
اما اگر این مسایل ملاک باشد چرا عدهای در غرب اصرار دارند که ایران باید آنها را از اقدامات بیست سال گذشتهی خود آگاه سازد؟ به نظر میرسد که در مقطعی گروهی از سیاستمداران امنیتی دست بالا در تهران به دنبال سلاح هستهای بودهاند. اما اینکه از حسن روحانی، رییسجمهور جدید ایران بخواهیم تا این تندروها را که هنوز هم در نظام ایران وجود دارند نزد دنیا روسیاه کند، میتواند او را به یک بحران جهنمی بکشد. کسی نمیتواند خواستار چنین امری شود.
خواستهی آژانس بینالمللی انرژی اتمی مبنی بر اجبار ایران به صدور اجازهی بازرسی از تاسیسات پارچین، توقعی بیش از حد است. این امکان وجود دارد که تاسیسات پارچین با مواد منفجرهی شیمیایی محک خورده باشد اما کارشناسان تردید دارند که این آزمایشها برای آمادهسازی تولید سلاحهای هستهای بوده باشد. در این فاصله ایران بخش هایی از این تاسیسات را تعطیل و زمین آن را با خاک پوشانده است. در نتیجه دیگر خطر اتمی وجود ندارد. بنابراین چنین اظهارنظراتی به چه معناست؟
پس از تاسیسات پارچین، مسالهی رآکتور آب سنگین اراک وجود دارد که ساخت آن هر ساله به تعویق میافتد. قرار است که در اراک مواد هستهای لازم برای کاربردهای پزشکی تولید شود. در این رآکتور میتوان از اورانیوم غنینشده، پلوتونیوم به دست آورد، مادهای که برای ساخت سلاح هستهای مناسب است. به همین دلیل همگان در غرب خواستار تعطیل شدن این رآکتور هستند. اما بدون فنآوری بازیابی، مادهای که بعد از اشعه گرفتن از رآکتور بیرون میآید برای سازندگان سلاح، بیارزش است. البته رفیق تسلیحاتی ایران یعنی کرهی شمالی میتواند این فنآوری را در اختیار ایران بگذارد اما تا این کار به مرحلهی اجرا در آمده و به ویژه بمبهای پلوتونیومی ساخته شود – این بمبها بسیار پیچیدهتر از بمبهای اورانیومی هستند – زمان زیادی خواهد گذشت؛ زمانی که واکنشهای سیاسی را میتواند به دنبال داشته باشد. درنتیجه اقدام منطقیتر این است که کار رآکتور به شدت زیر نظر قرار گیرد.
نظارت واژهای کلیدی است. نظارت با دوربین و سنسور به شکل همزمان و مطالبهی مجوز حقوقی برای بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی که تاکنون کشوری به آن تن نداده است از دید تهران فشار سنگینی است. ایرانیها - از هر گروه سیاسی - به هیچ چیز حساستر از این نیستند که حاکمیت ملی آنها خدشهدار شود. غرب با مانعی دیگر نیز مواجه است؛ ایران در حال حاضر مقادیر زیادی اورانیوم با غلظت بالا دارد که به لحاظ فنی بیش از حد نیاز بوده و میتوان آن را ظرف مدت کوتاهی برای استفادهی نظامی آماده کرد. در حال حاضر زمان برای هشدار سیاسی بیش از حد کوتاه است. البته ایران باید تعیین کند که به چه میزان از این اورانیوم برای هدفهای پژوهشی نیاز دارد اما باید انتظار خود را مستدل، توجیه و سپس رعایت کند.
انتظارات ایران، مطالباتی دشوار و کافی است. ایران گزینههای زیادی دارد تا برندهی این معامله باشد: پایان تحریمها و حتی شاید شناسایی به عنوان قدرت منطقهای که ممکن است به وسیلهی آن بتوان به توافقهای بعدی دست یافت. مسالهی هستهای مانند یک مانع قبل از موضوعهایی قرار دارد که باید دربارهی آنها با ایران به مذاکره نشست که میتوان به امنیت اسراییل اشاره کرد.