تصاویر+18: قربانی اشتباهی اسیدپاشی
در
اولین روز کاری سال جدید همکارش با سه لیتر اسید سولفوریک به استقبالش
آمده و پس از آن هم 16 ضربه چاقو به قسمتهای مختلف بدنش وارد کرده تا شاید
انتقام مزاحمتهای تلفنی فرد دیگری را از وی گرفته باشد.
به
گزارش تیک به نقل از ایسنا، سید محسن مرتضوی متولد اسفندماه 58 کارمند و یکی از قربانیان
اسیدپاشی است که از سوی نظافتچی 36 ساله محل کارش به نام « ف. خ» مورد
اسیدپاشی و اصابت 16 ضربه چاقو قرار گرفته و یکسال و نیم است که مراحل
درمان خود را سپری میکند.
وی
درباره جزئیات روز حادثه به خبرنگار «حوادث» خبرگزاری دانشجویان ایران
(ایسنا)، گفت: به عنوان میزبان در بخش پشتیبانی یک نهاد دولتی مشغول به کار
بودم و در محل کارم مرد نظافتچی 36 سالهای به نام «خ» که گوشهایش سنگین
بود و با لکنت زبان صحبت میکرد، حضور داشت.
مرتضوی
ادامهداد: در نوروز 91 چند روزی را به سر کار رفته بودم که متوجه شدم
فردی به شکل تلفنی مزاحم این نظافتچی شده و چون وی از مشکل شنوایی و تکلم
رنج میبرد ظاهرا مزاحم تلفنی که بعدها فهمیدم فردی به نام «ج» از مسئولان
نگهبانی اداره خودمان بود با سوءاستفاده از این مشکلات وی را مورد تمسخر
قرار داده است.
وی
با بیان اینکه پس از چند روز کار برای استفاده از مرخصی نوروزی به اداره
نرفتم افزود: نخستین روز کاریم در سال 91 روز نوزدهم فروردینماه بود که
مطابق معمول سالهای گذشته به دفتر رفته اما پس از سلامدادن به «خ» وی
پاسخ به سلامم نداد که من گمان کردم سمعکش را خاموش کرده و توجهی به آن
نکردم اما در حالی که مشغول عوض کردن لباسهایم در رختکن بودم ناگهان «خ»
از پشت سر صدایم کرد و پس از گفتن این جمله که «تو نوروز مرا خراب کردی»
مایعی که در قابلمه بود را روی صورتم ریخت.
مرتضوی
با بیان اینکه در ابتدا تصور میکرده این کار «خ» نوعی شوخی است گفت: من
که حتی احتمال نمیدادم که محتویات درون ظرف اسید باشد به «خ» گفتم این چه
کاری بود که کردی و دیگر لباسی برای پوشیدن در محل کار ندارم اما چند ثانیه
بعد تمام صورتم شروع به سوزش کرد که گمان کردم شاید آب جوش است.
این
قربانی اسیدپاشی ادامهداد: پس از گذشت چند ثانیه در حالی که «خ» با
چاقویی که به همراه داشت به سمت من حملهور شد و قصد مضروبکردن مرا داشت
که در این حین از وی پرسیدم برای چه این کار را انجام دادی که «خ» مدعی شد
تو با مزاحمتهای تلفنی نوروز مرا خراب کردی!
مرتضوی
که مدعی است مسئول نگهبانان اداره عامل ایجاد مزاحمت برای «خ»بود افزود:
پس از آن به «خ» گفتم که کار من نبوده و «ج» این کار را انجام داده اما وی
در حالی که با چاقو به سمت من حملهور شده بود گفت تو را میکشم تا برای
«ج» هم عبرت شود و بارها فریاد زد که «ج» گفته تو بودی و «ج» گفته تو را
بکشم.
وی
با بیان اینکه چشمانم و صورتم به شدت میسوخت و توانایی رویت مقابل را
نداشتم به ایسنا گفت: در همین حین «خ» با چاقو ضرباتی را به من وارد کرد و
من تنها با چشمانی بسته با یک صندلی در حال دفاع از خود بودم که مسئول
باغبانان به همراه چند باغبان مجموعه که از پنجره شاهد درگیری ما بود به
میان آمده و قصد وساطت داشتند که «خ» وی را نیز با اسید به شکل سطحی مجروح و
با چاقو تهدید به مرگ کرد.
این
قربانی اسیدپاشی ادامه داد: پس از آن دیگر چیزی به خاطر ندارم و تنها چیزی
که در ذهنم باقی مانده این بود در حالی که به شدت چشمان و صورتم میسوخت
روده خود را به دست گرفته و با یکی از خوروهای پشتیبانی به بیمارستان میلاد
منتقل شدم.
وی
با بیان اینکه 16 ضربه چاقو از جانب این فرد به قسمتهای مختلف بدنم وارد
شد گفت: مرا تا بیمارستان میلاد رسانده و پس از آن به کما رفتم. اما پس از
گذشت حدود چهار ماه بعد از اینکه به هوش آمدم به بخش آمدم به من گفتند که
دو سه روز پس از حادثه «خ» را در حالی که قصد داشته از مرز مریوان به خارج
از کشور فرار کند به دلیل خروج غیرمجاز دستگیر کرده و پس از رویت دستانش که
با اسید دچار سوختگی شده بود به وی مشکوک شده و او به بزه خود در مقابل
مقامات قضایی اعتراف کرده است.
وی
با اشاره به سابقه 5 - 6 سالهاش در محل کارش افزود: دو سال بود که به بخش
پشتیبانی رفته و به عنوان میزبان نمونه فعالیت میکردم و با هیچ یک از
همکاران و افراد حاضر در محل کارم نیز هیچ مشکل و خصومتی نداشتم.
مرتضوی
با بیان اینکه با متهم نیز هیچگونه مشکلی از پیش نداشته و حتی هیچگاه به
خود اجازه ایجاد مزاحمت برای وی را نداده است افزود: «خ» به دلیل کمشنوا
بودن کمی شکاک بود و گمان میکرد دیگر همکارانش در حال صحبتکردن پشت سر وی
و طرح دسیسه برای وی هستند. همچنین در تحقیقاتی که پس از دستگیری متوجه آن
شدیم فهمیدیم که وی با تعدادی از همشهریان و خانواده خود نیز درگیری داشته
به طوری که خانوادهاش را در شمال کشور رها کرده و برای کار به تهران آمده
بود.
وی
با اشاره به اینکه بعد از حادثه یک ماه و نیم در کما به سر برده افزود: پس
از به هوش آمدن از کما و درمان جراحتهای چاقو در بیمارستان میلاد در
اریبهشت ماه برای انجام چندین عمل جراحی سوختگی با اسید به بیمارستان چمران
منتقل شدم.
مرتضوی
با اشاره به هزینههای سنگینی که برای درمان و بهبود نسبی وضعیتش انجام
داده اظهارکرد: اقداماتی که در بیمارستان میلاد انجام دادم به دلیل اینکه
از بیمه تامیناجتماعی استفاده میکردم به شکل رایگان بود اما در بیمارستان
چمران قریب به 100 میلیون تومان برای درمانم هزینه کردم.
وی
درباره حمایتهایی که پس از حادثه از سوی محل کارش درباره وی انجام شد نیز
گفت: متاسفانه نه تنها حمایتی در این محل از من انجام نشد بلکه آنان حتی
برای اختصاص بیمه خدماتدرمانی به من نیز موافقت نکرده و مدعی بودند که چرا
در محل کار اسید را روی من پاشیدهاند و این سبب لطمه خوردن به موقعیت
مجموعه شده است.
وی
با بیان اینکه تاکنون بیش از 60 عمل جراحی انجام داده است افزود: برای
تامین هزینههای این عمل خانه و خودروی خود را فروخته و از والدین و اقوام
نیز قرض کردم اما به جز چند خیر شخصی هیچ سازمان دولتی به من کمک نکرد.
مرتضوی
با اشاره به تخلیه چشم راستش و کم سو شدن دید چشم چپش گفت: پوست سرم نیز
به طور کامل از بین رفته و گوش چپم نیز کم شنوا شده و پرده گوش راست و لاله
گوش راستم نیز به طور کامل از بین رفته است، بینیام نیز قابل ترمیم نیست.
این
قربانی اسیدپاشی با بیان اینکه 70 درصد از بدنم دچار سوختی با اسید شده
ادامهداد: بنابر گواهی پزشکی قانونی لب بالا و بینی و ابروها به طور کامل و
70 درصد موی سرم از بین رفته است.
مرتضوی
که همسر و دختر 10 سالهای دارد، درباره وضعیت «خ» نیز به ایسنا گفت:
برابر اطلاعاتی که من دارم وی دستگیر شده و در زندان رجاییشهر تحمل کیفر
میکند و 21 آبانماه نیز نخستین جلسه دادگاه برگزار خواهد شد.
این
قربانی اسیدپاشی با تاکید بر اینکه تقاضای قصاص عضو دارد گفت: با توجه به
اینکه چشمم به طور کامل تخلیه شده در تحقیقاتی که وکیلم انجام داده مشکلی
با قصاص چشم وجود ندارد.
سیدمحسن
مرتضوی اولین و حتی آخرین قربانی اسیدپاشی نیست که بر اثر یک سوء تفاهم و
دروغ کوچک در محل کار زندگی و آیندهاش را از دست داده است. عکس های زیر را
برنا قاسمی از این قربانی اسیدپاشی گرفته است.
شاید یکی از راه های آن فروش اسید با معرفی نامه به کارگاه ها یا واحد هایی که به نوعی مصرف کننده هستن باشد تا هر شخصی نتواند به راحتی اسید تهیه کند.
کاش می مرد راحت می شد