ماجرای حمله سگ به دانشآموزی در مدرسه روستای ناظریه
چند روز پیش و درست روز اول مهر، فرهاد که کلاس ششم است و در مدرسه شفیعیان روستای ناظریه شهرستان مشهد درس میخواند، برای آب خوردن به حیاط مدرسه میرود که سگ به او حمله میکند و زخمی میشود.
ایسنا: چند روز پیش و درست روز اول مهر، فرهاد که کلاس ششم است و در مدرسه شفیعیان روستای ناظریه شهرستان مشهد درس میخواند، برای آب خوردن به حیاط مدرسه میرود که سگ به او حمله میکند و زخمی میشود.
سگ پس از فرار از مدرسه در مسیر به چند نفر دیگر از جمله دو کودک نیز حمله و آنها را هم زخمی کرده و در نهایت توسط یکی از اهالی کشته میشود.
حمله سگ به افراد در روستا موضوع جدیدی نیست. با توجه به افزایش حضور سگهای ولگرد در روستاها و حتی حاشیه شهرها هر از چندگاهی خبری مبنی بر مصدومیت به دلیل حمله سگ میشنویم.
به خانه فرهاد میری، دانشآموز آسیبدیده در این حادثه میرویم، اما او همراه با پدر و مادر خود برای تزریق واکسن هاری به چناران رفته و فقط پدربزرگ و مادربزرگ وی حضور دارند. مادربزرگ فرهاد که در تمام مدت صحبت ما خدا را شکر میکند که اتفاق بدتری برای فرهاد نیفتاده، در خصوص روز حادثه اظهار میکند: در مدرسه باز بوده، سگ وارد شده و زمانی که فرهاد برای خوردن آب در حیاط مدرسه بوده به او حمله کرده است.
خانه بهداشت و درمانگاه روستا واکسن هاری ندارند
او ادامه میدهد: سگ دست فرهاد را گرفته، زمین خورده و موجب شده دست و پشت او زخمی شود. الان چند نوبت باید واکسن بزند که خانه بهداشت و درمانگاه روستا و حتی بیمارستان طالقانی که نزدیک روستا است، واکسن هاری ندارند و باید به چناران یا وکیلآباد مراجعه کنیم.
چرا باید در مدرسه باز باشد؟
مادربزرگ فرهاد با اشاره به اینکه فعلا خودمان در حال پرداخت هزینههای درمان هستیم، خاطرنشان میکند: چرا باید در مدرسه باز باشد؟ مسئولان مدرسه بیان میکنند که به دلیل رفتوآمد اولیا در باز بوده است. اگر در باز نبود شاید سگ هم داخل مدرسه نمیرفت. بعد از اینکه سگ از مدرسه فرار کرده، بیرون چند نفر را گاز گرفته است. ما سگ ولگرد زیاد داریم. هرکجا نگاه میکنیم سگ ولگرد است.
وی بیان میکند: از دو سال پیش نام روستا را به دلیل نزدیکی به قاسمآباد به شهرک تغییر دادند اما امکاناتی ندادند. ما با کمبود آب مواجه هستیم. خانه بهداشت هم نداریم، یک خانه بهداشت داشتیم که صاحب زمین آن را گرفت و در حال حاضر خانه بهداشت در یک شرکت تعاونی قرار دارد. یک درمانگاه در روستا داریم که خصوصی است و بیمه قبول نمیکند و تمام هزینهها آزاد است.
سال گذشته بعضی از کلاسهای روستا تا ۳ ماه معلم نداشتند
مادربزرگ فرهاد میگوید: از هر شهری فکر کنیم به اینجا آمدهاند. در شهرک دو مدرسه داریم که دو شیفت برای دختران و پسران دارند. کمبود معلم هم داریم. سال گذشته بعضی کلاسها تا ۳ ماه معلم نداشتند. مدارس روستا تا کلاس نهم دارند و بچهها بعد از آن باید برای تحصیل به کورده بروند. برای رفتوآمد هم دانشآموزان باید از پل هوایی عبور کرده و به طرف دیگر جاده بروند تا بتوانند سوار سرویس شوند که در این مسیر دانشآموزان زیادی هم کشته میشوند.
در حین این گفتوگو، فرهاد که همراه پدر و مادر خود برای تزریق واکسن هاری به چناران رفته بود، برمیگردند. پدر فرهاد از این موضوع گلایه دارد که برای تزریق واکسن باید از روستا به چناران یا مشهد بروند در حالی که احتمال حمله سگ در روستا بیشتر از شهر است.
فرهاد در خصوص روز حادثه اظهار میکند: رفتم با دوستم آب بخورم، سگ پشت شیر آب نشسته بود، موقعی که داشتیم برمیگشتیم از پشت به من حمله کرد و دستم را گرفت. دوستم به معلمان گفت و آنها آمدند، بعد از آمدن معلمها سگ فرار کرد. الان پشت و دستم آسیب دیده است.
خانم دیگری که در روستا سوپرمارکت دارد و بعد از فرار سگ شاهد حمله آن به چند نفر از اهالی دیگر بود، عنوان میکند: سگ داخل مدرسه بعد از فرار به سمت مسجد که مراسم ختم در حال برگزاری بود رفته و به یک بچه ۳ ساله حمله کرده که حال کودک خوب نیست و در بیمارستان بستری است.
او ادامه میدهد: بعد از این، سگ به کوچه ما آمده و به خانمی که با سه فرزند خود در حال عبور بوده حمله کرده است. سگ گردن بچه را گرفته بود و تکان میداد که من چوب برداشتم و به سگ حمله کردم. مادر بچه برای نجات فرزند خود به سمت سگ رفت که سگ به آن خانم حمله کرد. سگ بعد از فرار داخل کوچه دیگری به یک مرد حمله کرد. در نهایت یکی از همسایهها سگ را با چوب کشت.
از عصر به بعد تمام کوچهها پر از سگ است
یکی از اهالی روستا عنوان میکند: سگ در روستا زیاد است. دهیاری هم آنطور که باید کار نمیکند. سطل زباله نداریم. اهالی زباله را کنار خیابان میگذارند که سگها تمام نایلون زبالهها را پاره میکنند. از عصر به بعد تمام کوچهها پر از سگ است.
یکی دیگر از اهالی روستا میگوید: خانه بهداشت را به محل تعاونی بردند که مکان مناسبی نیست. درمانگاهی نیز در روستا وجود دارد که خوب نیست. با اینکه جمعیت روستا زیاد است و نزدیک به شهر هستیم اما امکانات رفاهی خوبی نداریم.
وی ادامه میدهد: بارها درخواست کردیم که از شهرداری سطل زباله بگیرند اما اقدامی نشده و ما مدام در حال جارو کردن کوچه هستیم. جمعآوری زباله نیز زمان دقیقی ندارد.
روزی که سگ حمله کرد درِ خانه اعضای شورا را زدیم اما کسی نیامد
این فرد بیان میکند: روزی که سگ حمله کرد درِ خانه اعضای شورا را زدیم اما کسی نیامد ببیند چه اتفاقی افتاده است. جلوی درِ شورا را نگاه کنید و با درِ خانه اهالی روستا مقایسه کنید.
معاون مدرسه در خصوص روز حادثه و انتقاد خانواده فرهاد به باز بودن درِ مدرسه اظهار میکند: این حادثه اتفاقی بوده، همیشه درِ مدرسه بسته است اما در روزهای اول چون هنوز اولیا برای ثبت نام مراجعه میکنند، در باز بوده است. در روستا سگ ولگرد زیاد است.
وی خاطرنشان میکند: دانشآموز بیمه است و هزینههای درمانش را پرداخت خواهیم کرد. به تازگی در خصوص جمعآوری سگهای ولگرد صحبت نکردیم اما در کل صحبت زیاد انجام شده است.
امسال دو مرحله یک بار ۳۰ سگ و بار دیگر ۴۰ سگ را جمعآوری کردند
رضا ناظری، دهیار روستای ناظریه نیز عنوان میکند: از عید به بعد دو مرحله سگها را جمعآوری کردند که یک بار ۳۰ سگ و بار دیگر ۴۰ سگ جمعآوری شده است. الان که این اتفاق رخ داده دوباره تماس گرفتم و قرار شد که برای جمعآوری اقدام کنند.
وی اضافه میکند: باغداران برای سگها غذا میریزند و این موجب شده که زاد و ولد کنند. هر سگ ۸ تا ۱۰ توله به دنیا میآورد که قبلا نهایت دو توله بزرگ میشدند اما الان که غذا میدهند اکثر آنها بزرگ میشوند. برای بار اول است این اتفاق میافتد، سالهاست که این موضوع رخ نداده است. نمونه را برای تست هاری فرستادند اما هنوز تایید نشده که هار بوده یا نه.
ناظری در خصوص وضعیت خانه بهداشت روستا میگوید: برای زمین خانه بهداشت، معارض پیدا شد که آن را تخلیه کردند اما مرکز بهداشت جدیدی در حال ساخت است. دهیاری زمینی را در اختیار قرار داده، کار از دو ماه پیش شروع شده و علوم پزشکی قول داده که یک ساله کار ساخت آن تمام شود.
دهیار روستای ناظریه با اشاره به جمعآوری زباله در روستا تصریح میکند: چند سال پیش باکس برای زباله داشتیم اما چون باغویلا زیاد است و زبالهها را پرت میکردند که وضعیت نامناسبی ایجاد کرده بود، باکسها را جمع کردیم.
وی میافزاید: در حال حاضر ماشین زباله هفتهای سه بار در روزهای فرد در ساعت ۱۰ تا ۱۴ برای جمعآوری زباله مراجعه میکند که تعداد آن کم نیست اما مردم رعایت نمیکنند و هر ساعتی که میخواهند زباله را بیرون میگذارند. اگر قرار باشد ماشین زباله هر روز به روستا مراجعه کند هزینه زیاد میشود و مردم هم پول پرداخت نمیکنند.
ناظری در خصوص شهرک یا روستا بودن ناظریه بیان میکند: ناظریه شهرک نشده و هنوز روستا است. خود مردم آن را شهرک مینامند.
روستای ناظریه، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان مشهد در استان خراسان رضوی است.
سگ پس از فرار از مدرسه در مسیر به چند نفر دیگر از جمله دو کودک نیز حمله و آنها را هم زخمی کرده و در نهایت توسط یکی از اهالی کشته میشود.
حمله سگ به افراد در روستا موضوع جدیدی نیست. با توجه به افزایش حضور سگهای ولگرد در روستاها و حتی حاشیه شهرها هر از چندگاهی خبری مبنی بر مصدومیت به دلیل حمله سگ میشنویم.
به خانه فرهاد میری، دانشآموز آسیبدیده در این حادثه میرویم، اما او همراه با پدر و مادر خود برای تزریق واکسن هاری به چناران رفته و فقط پدربزرگ و مادربزرگ وی حضور دارند. مادربزرگ فرهاد که در تمام مدت صحبت ما خدا را شکر میکند که اتفاق بدتری برای فرهاد نیفتاده، در خصوص روز حادثه اظهار میکند: در مدرسه باز بوده، سگ وارد شده و زمانی که فرهاد برای خوردن آب در حیاط مدرسه بوده به او حمله کرده است.
خانه بهداشت و درمانگاه روستا واکسن هاری ندارند
او ادامه میدهد: سگ دست فرهاد را گرفته، زمین خورده و موجب شده دست و پشت او زخمی شود. الان چند نوبت باید واکسن بزند که خانه بهداشت و درمانگاه روستا و حتی بیمارستان طالقانی که نزدیک روستا است، واکسن هاری ندارند و باید به چناران یا وکیلآباد مراجعه کنیم.
چرا باید در مدرسه باز باشد؟
مادربزرگ فرهاد با اشاره به اینکه فعلا خودمان در حال پرداخت هزینههای درمان هستیم، خاطرنشان میکند: چرا باید در مدرسه باز باشد؟ مسئولان مدرسه بیان میکنند که به دلیل رفتوآمد اولیا در باز بوده است. اگر در باز نبود شاید سگ هم داخل مدرسه نمیرفت. بعد از اینکه سگ از مدرسه فرار کرده، بیرون چند نفر را گاز گرفته است. ما سگ ولگرد زیاد داریم. هرکجا نگاه میکنیم سگ ولگرد است.
وی بیان میکند: از دو سال پیش نام روستا را به دلیل نزدیکی به قاسمآباد به شهرک تغییر دادند اما امکاناتی ندادند. ما با کمبود آب مواجه هستیم. خانه بهداشت هم نداریم، یک خانه بهداشت داشتیم که صاحب زمین آن را گرفت و در حال حاضر خانه بهداشت در یک شرکت تعاونی قرار دارد. یک درمانگاه در روستا داریم که خصوصی است و بیمه قبول نمیکند و تمام هزینهها آزاد است.
سال گذشته بعضی از کلاسهای روستا تا ۳ ماه معلم نداشتند
مادربزرگ فرهاد میگوید: از هر شهری فکر کنیم به اینجا آمدهاند. در شهرک دو مدرسه داریم که دو شیفت برای دختران و پسران دارند. کمبود معلم هم داریم. سال گذشته بعضی کلاسها تا ۳ ماه معلم نداشتند. مدارس روستا تا کلاس نهم دارند و بچهها بعد از آن باید برای تحصیل به کورده بروند. برای رفتوآمد هم دانشآموزان باید از پل هوایی عبور کرده و به طرف دیگر جاده بروند تا بتوانند سوار سرویس شوند که در این مسیر دانشآموزان زیادی هم کشته میشوند.
در حین این گفتوگو، فرهاد که همراه پدر و مادر خود برای تزریق واکسن هاری به چناران رفته بود، برمیگردند. پدر فرهاد از این موضوع گلایه دارد که برای تزریق واکسن باید از روستا به چناران یا مشهد بروند در حالی که احتمال حمله سگ در روستا بیشتر از شهر است.
فرهاد در خصوص روز حادثه اظهار میکند: رفتم با دوستم آب بخورم، سگ پشت شیر آب نشسته بود، موقعی که داشتیم برمیگشتیم از پشت به من حمله کرد و دستم را گرفت. دوستم به معلمان گفت و آنها آمدند، بعد از آمدن معلمها سگ فرار کرد. الان پشت و دستم آسیب دیده است.
خانم دیگری که در روستا سوپرمارکت دارد و بعد از فرار سگ شاهد حمله آن به چند نفر از اهالی دیگر بود، عنوان میکند: سگ داخل مدرسه بعد از فرار به سمت مسجد که مراسم ختم در حال برگزاری بود رفته و به یک بچه ۳ ساله حمله کرده که حال کودک خوب نیست و در بیمارستان بستری است.
او ادامه میدهد: بعد از این، سگ به کوچه ما آمده و به خانمی که با سه فرزند خود در حال عبور بوده حمله کرده است. سگ گردن بچه را گرفته بود و تکان میداد که من چوب برداشتم و به سگ حمله کردم. مادر بچه برای نجات فرزند خود به سمت سگ رفت که سگ به آن خانم حمله کرد. سگ بعد از فرار داخل کوچه دیگری به یک مرد حمله کرد. در نهایت یکی از همسایهها سگ را با چوب کشت.
از عصر به بعد تمام کوچهها پر از سگ است
یکی از اهالی روستا عنوان میکند: سگ در روستا زیاد است. دهیاری هم آنطور که باید کار نمیکند. سطل زباله نداریم. اهالی زباله را کنار خیابان میگذارند که سگها تمام نایلون زبالهها را پاره میکنند. از عصر به بعد تمام کوچهها پر از سگ است.
یکی دیگر از اهالی روستا میگوید: خانه بهداشت را به محل تعاونی بردند که مکان مناسبی نیست. درمانگاهی نیز در روستا وجود دارد که خوب نیست. با اینکه جمعیت روستا زیاد است و نزدیک به شهر هستیم اما امکانات رفاهی خوبی نداریم.
وی ادامه میدهد: بارها درخواست کردیم که از شهرداری سطل زباله بگیرند اما اقدامی نشده و ما مدام در حال جارو کردن کوچه هستیم. جمعآوری زباله نیز زمان دقیقی ندارد.
روزی که سگ حمله کرد درِ خانه اعضای شورا را زدیم اما کسی نیامد
این فرد بیان میکند: روزی که سگ حمله کرد درِ خانه اعضای شورا را زدیم اما کسی نیامد ببیند چه اتفاقی افتاده است. جلوی درِ شورا را نگاه کنید و با درِ خانه اهالی روستا مقایسه کنید.
معاون مدرسه در خصوص روز حادثه و انتقاد خانواده فرهاد به باز بودن درِ مدرسه اظهار میکند: این حادثه اتفاقی بوده، همیشه درِ مدرسه بسته است اما در روزهای اول چون هنوز اولیا برای ثبت نام مراجعه میکنند، در باز بوده است. در روستا سگ ولگرد زیاد است.
وی خاطرنشان میکند: دانشآموز بیمه است و هزینههای درمانش را پرداخت خواهیم کرد. به تازگی در خصوص جمعآوری سگهای ولگرد صحبت نکردیم اما در کل صحبت زیاد انجام شده است.
امسال دو مرحله یک بار ۳۰ سگ و بار دیگر ۴۰ سگ را جمعآوری کردند
رضا ناظری، دهیار روستای ناظریه نیز عنوان میکند: از عید به بعد دو مرحله سگها را جمعآوری کردند که یک بار ۳۰ سگ و بار دیگر ۴۰ سگ جمعآوری شده است. الان که این اتفاق رخ داده دوباره تماس گرفتم و قرار شد که برای جمعآوری اقدام کنند.
وی اضافه میکند: باغداران برای سگها غذا میریزند و این موجب شده که زاد و ولد کنند. هر سگ ۸ تا ۱۰ توله به دنیا میآورد که قبلا نهایت دو توله بزرگ میشدند اما الان که غذا میدهند اکثر آنها بزرگ میشوند. برای بار اول است این اتفاق میافتد، سالهاست که این موضوع رخ نداده است. نمونه را برای تست هاری فرستادند اما هنوز تایید نشده که هار بوده یا نه.
ناظری در خصوص وضعیت خانه بهداشت روستا میگوید: برای زمین خانه بهداشت، معارض پیدا شد که آن را تخلیه کردند اما مرکز بهداشت جدیدی در حال ساخت است. دهیاری زمینی را در اختیار قرار داده، کار از دو ماه پیش شروع شده و علوم پزشکی قول داده که یک ساله کار ساخت آن تمام شود.
دهیار روستای ناظریه با اشاره به جمعآوری زباله در روستا تصریح میکند: چند سال پیش باکس برای زباله داشتیم اما چون باغویلا زیاد است و زبالهها را پرت میکردند که وضعیت نامناسبی ایجاد کرده بود، باکسها را جمع کردیم.
وی میافزاید: در حال حاضر ماشین زباله هفتهای سه بار در روزهای فرد در ساعت ۱۰ تا ۱۴ برای جمعآوری زباله مراجعه میکند که تعداد آن کم نیست اما مردم رعایت نمیکنند و هر ساعتی که میخواهند زباله را بیرون میگذارند. اگر قرار باشد ماشین زباله هر روز به روستا مراجعه کند هزینه زیاد میشود و مردم هم پول پرداخت نمیکنند.
ناظری در خصوص شهرک یا روستا بودن ناظریه بیان میکند: ناظریه شهرک نشده و هنوز روستا است. خود مردم آن را شهرک مینامند.
روستای ناظریه، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان مشهد در استان خراسان رضوی است.