تله‌های شیطانی برای زنان ساده ‌لوح

با این‌که پلیس دائم و به شکل‌های مختلف به زنان و دختران جوان هشدار می‌دهد تا در تله مجرمان و کلاهبرداران‌ گرفتار نشوند اما گویا در بر همان پاشنه سابق می‌چرخد و هنوز هم دختران جوان و زنانی هستند که به راحتی قدم به شکارگاه مجرمان می‌گذارند و ناخواسته جان و مال‌شان را پیشکش می‌کنند.

به گزارش جام جم، ​​​​​​​نمونه این اتفاق، گردانندگان یک صفحه اینستاگرامی بودند که اخیرا با برگزاری چالش زیبایی در میان دختران، طعمه‌های زیادی را به تور انداختند.خبر این اتفاق را سرهنگ داوود معظمی گودرزی، رئیس پلیس فتای تهران بزرگ چندی پیش رسانه‌ای‌ کرد. ماجرا زمانی فاش شد که تعدادی از دختران در مراجعه به پلیس فتا تهران اعلام کردند در یک چالش زیبایی در اینستاگرام ثبت‌نام کردند و ادمین صفحه ‌که فردی خوش‌صحبت بود، ازآنها خواست برای تکمیل ثبت‌نام، کدهای مختلفی را برای گرداننده آن صفحه بخوانند، اما با این ترفند ادمین این صفحه به تمام تصاویر داخل تلفن همراه دختران که اغلب نوجوان بودند، دسترسی پیدا کرد و حالا این بحران، زندگی شخصی و خانوادگی آنها را به شدت تحت‌تاثیر قرار داده است. البته کار به همین‌جا ختم نشد و مجرمان این دختران را تهدید کردند که اگر مبلغی که می‌خواهند به آنان پرداخت نشود، عکس و پیام‌های خصوصی آنان را منتشر می‌کنند. دختران نیز از ترس این‌که مبادا خانواده‌شان بویی از این اتفاق ببرند، ۴۰۰میلیون تومان به آنان پرداخت کردند.با ثبت شکایت دختران، پلیس فتا وارد عمل شد و قبل از این‌که ادمین این صفحه اینستاگرامی، تصاویر دختران را منتشرکند، هویت متهمان را شناسایی و آنها را در یکی از مناطق جنوبی تهران دستگیر و به همراه ادله دیجیتال به پلیس فتا منتقل کردند تا پاسخگوی اعمال مجرمانه خود باشد.این تنها مورد اغفال زنان و دختران با شیوه‌های عجیب و غریب نیست و آبان ماه امسال هم مرد رمال ۴۵ساله‌ای دستگیر شد که به بهانه فروش«معجون خوشبختی»، داروی بخت‌گشایی و رفع مشکلات، اعتماد زنان را جلب کرده و به خانه آنها می‌رفت. او البته قبل از ملاقات با طعمه‌های خود، این شرط را هم گذاشته بود که جز خودشان هیچ‌کس دیگر نباید درخانه حضور داشته باشد. زنان نیز با سودای حل مشکلات زندگی و بخت‌گشایی رمال را به خانه خودشان راه دادند. او پس ازحضور در خانه، با دادن یک نوشیدنی به قول خودش جادویی،زنان و دختران را بیهوش وبعد ازسرقت اموال با ارزش و آزارواذیت آنها از محل متواری می‌شد.

دکتر حمید یعقوبی روانشناس وعضو هیات علمی دانشگاه شاهد با بیان این‌که جوانی دوره‌ای است که افراد در آن علاقه دارند مورد توجه دیگران واقع شوند، به تپش گفت:«بخش عمده‌ای از هویت جوان و نوجوان ناشی از تصوری است که از بدن خود دارد. در دنیا مسابقات مختلفی از جمله ملکه زیبایی و دختر شایسته برگزار می‌شود که یک بخش آن ناشی از همین نیاز است که جوان و به خصوص دختران مایل به دیده شدن هستند. ضمن این‌که آمار جراحی‌های زیبایی در ایران بسیار بالاست و بخشی از این اتفاق نیز ناشی از همان نیاز به جلب توجه دیگران است که جوان و نوجوان به آن احتیاج دارد. وجود این نیاز طبیعی در جوان انگیزه‌ای می‌شود تا با ریسک‌پذیری و ورود به چنین چالش‌هایی حس هیجان‌طلبی و کنجکاوی خود را ارضا کند. او پس از ورود به چالش به این فکر نمی‌کند که ممکن است پشت چنین چالش‌هایی مسائل خطرناک دیگری مطرح باشد. او ظاهر را می‌بیند، اما از پشت صحنه و اتفاقات پس آن غافل است. علت غفلت هم این است که در نظام آموزش و پرورش و تعلیم و تربیت مدرسه و دانشگاه، و همچنین محیط خانواده و سطح جامعه، تفکر نقاد و پرسشگری را به جوان و نوجوان‌مان آموزش نداده‌ایم. در سیستم‌های بزرگتر علاقه داریم دیگران حرف‌مان را گوش کنند و به نوعی بله قربانگو داشته باشیم یا به عنوان والد فرزندمان از ما اطاعت کند که اگر غیر این رفتار کند، از نظر ما ناسازگار است.

این مهمترین ایراد فقدان تفکر نقاد و پرسشگری است. تفکر نقاد یعنی جوان و نوجوان موضوع مطرح شده را به بوته نقد و پرسشگری بکشد که چرا باید این کار را انجام دهد؟ چرا این درست است و آن غلط‌؟ چرا معلم و رسانه می‌گویند که افراد نباید به هر حرفی اعتماد کنند. اشکالی به فرزندان ما وارد نیست و ایراد را باید در سیستم تربیتی و آموزش و پرورش جست‌وجو کرد که باعث می‌شود فرزندان‌مان را پرسشگر تربیت نکنیم. اگر کودک و نوجوان‌مان را نقاد و پرسشگر تربیت کنیم، در این صورت و در مواجهه با هر تفکر و خواسته‌ای بلافاصله اعتماد نمی‌کنند و این سئوال را مطرح می‌کنند که چرا باید خواسته برخی افراد را برآورده کنند، اما وقتی آموزش نبیند، سواد رسانه‌ای نداشته باشد، نقد نکند و از او صرفا اطاعت محض خواسته شود، طبعا از چاله به چاه می‌افتد.جوان و نوجوان به دلیل حس هیجان‌طلبی و ریسک‌پذیری، کاری را انجام می‌دهد و درگیر مشکلات پس از آن می‌شود، بعد به خودمان می‌آییم که چرا این اتفاق افتاد و چرا این بلا سر فرزندم آمد.»

این روانشناس نبود سواد رسانه‌ای و تفکر نقاد رامهمتر از کمبود اعتماد به نفس دانست و افزود:«آن‌قدر که نبود تفکر نقاد و پرسشگری به جوان و نوجوان آسیب می‌زند و او را گرفتار دام سودجویان می‌کند، کمبود اعتماد به نفس یا عزت نفس عامل تعیین‌کننده‌ای به شمار نمی‌رود. مگر تمام دخترانی که در برابر این چالش قرار گرفتند، تسلیم خواسته ادمین صفحه شدند؟! چرا یک خانم ۴۰ یا ۳۰ ساله سراغ این چالش نرفته. جوانی دوره دیده شدن است و وقتی فرصت این کار به او داده نشود، فرد دیگری با سوء استفاده از این شرایط زمینه را به گونه‌ای منفی برای دیده شدن او فراهم می‌کند که آثار سوئی به همراه دارد. برای ایجاد تفکر نقاد، خانواده، نظام آموزش و پرورش و در کل حاکمیت باید وارد عرصه شوند تا اثر خود را به صورت آگاهی، پرسشگری و نقادی در جلوگیری از افتادن نوجوانان و جوانان در دام سودجویان نشان دهد.»