مرد تعمیرکار اتفاقی به زندان رفت و مجرم آموزش دیده، بیرون آمد
مردی که به اتهام خرید موتورسیکلت مسروقه به زندان رفته بود با آموزشهای یکسالهای که در زندان دید، به مجرمی حرفهای تبدیل شد.

سایت جنایی: این متهم که مدتی در فرانسه سکونت داشت، زمانی به دام پلیس افتاد که ساکنان یکی از خیابانهای تهران در حوالی ستارخان به رفت و آمدهای او و دوستانش به خانه یکی از همسایههایشان مشکوک شدند.
یکی از اهالی محل به مرکز فورتهای پلیسی 110 زنگ زد و گفت: یکی از همسایههای قدیمی مدتها است به خارج از کشور رفته، اما چند روز است که رفت و آمدهای مشکوکی به خانهاش انجام میشود. من مطمئنم صاحبخانه و بستگانش به آن خانه تردد ندارند و موضوع مشکوک است.
پس از آن ماموران در محل حاضر شدند و اگرچه نتوانستند فردی را دستگیر کنند، با توجه به شکسته شدن قفل در ساختمان اطمینان یافتند افرادی به آن خانه رفت و آمد دارند.
دو روز بعد مردی که دفعه اول حضور افراد مشکوک را به پلیس خبر داده بود، دوباره تماس گرفت و گفت همان خانه را همسایهها قفل زدهاند و فردی اکنون در تلاش برای باز کردن قفل است. این بار ماموران رسیدند و فرد مورد نظر را دستگیر کردند. با شروع تحقیقات پلیسی مشخص شد مرد دستگیر شده با جاعلی حرفهای دوست است و قصد همکاری با او را داشت.
متهم گفت: من در کار تعمیر خودروهای لوکس و آنتیک بودم و برای این کار دوره تخصصی در فرانسه دیدم و مدغ آنجا سکونت داشتم تا اینکه آنجا دعوایم شد و چهار فرانسوی را زدم. مدتی بازداشت بودم و در نهایت اخراجم کردند و مجبور شدم به ایران بیایم . در ایران کارهای متفرقه انجام میدادم، ازدواج کردم و بچه داشتم، اما با همسرم به مشکل خوردم و جدا شدم. حضانت فرزندم را هم به همسرم دادم. چند سال قبل یک موتورسیکلت خریدم که ناخواسته سرقتی درآمد و به خاطر خرید مال مسروقه چند ماه زندانی شدم. در آنجا با گروهی خلافکار حرفهای آشنا شدم که خانه افرادی را که خارج از کشور بودند یا املاکی را که بلاصاحب بودند، شناسایی میکردند و با مدارک جعلی میفروختند. در زندان آموزش قفل باز کردن هم دیدم و هر قفلی را میتوانم باز کنم. یکسال بعد از آزادی افرادی که آموزشم داده بودند سراغم آمدند تا ابزاری بسازم که هر قفلی را باز کند.
این متهم در ادامه گفت: یکی از دوستانم در زندان جاعل حرفهای بود که دنبالم آمد و گفت دوباره میخواهد خانههایی را ساکنانش خارج هستند ردزنی کند و با سندسازی بفروشند. قرار بود. او خانه خیابان ستارخان را شناسایی کرده و قرار بود من قفل در آن را باز کنم تا آنها ملک را متر کنند و با سندسازی به دیگران بفروشند، اما دستگیر شدم.
در حال حاضر به دستور بازپرس تحقیقات برای دستگیری جاعل و همدستانش ادامه دارد.