مرد سالمند در دعوای خانوادگی تازهعروس و داماد فلج شد
اعتمادآنلاین: پسری که پدرشوهر خواهرش را کتک زده و فلج کرده است، این اتهام را رد کرد.
پسری که متهم است در هواداری از خواهرش پدرشوهر او را زده و باعث فلج شدن مرد سالمند شده است با ادعای جدیدی که مطرح کرد پرونده را دوباره در مسیر تحقیقات اولیه قرار داد.
متهم با نام پدرام به اتفاق دو دوستش مقابل خانه پدرشوهر خواهرش رفت و با او درگیر شد. هرچند پدرام درگیری را قبول دارد اما مدعی است به مرد قربانی ضربهای نزده و پنهانکاری شوهرخواهرش باعث شده رسیدگی به پرونده پیچیده شود.
بر اساس محتویات پرونده، متهم سه سال قبل با شکایت شوهرخواهرش بازداشت شد. شوهرخواهر پدرام به مأموران گفت: یک سال قبل با زنی به نام پریسا ازدواج کردم؛ اما از همان ابتدا با همسرم مشکل داشتم و با هم درگیر میشدیم. مدتی بود همسرم خانه را ترک کرده بود تا اینکه روز حادثه برادرش به اتفاق چند نفر دیگر به دستور همسرم به خانه ما یورش بردند و پدر و مادرم را زدند. پدرم مدتی بیهوش و در کما بود و حالا که به هوش آمده قدرت تکلمش بسیار ضعیف شده است. او مبتلا به فوبیا شده و از ناحیه پا هم فلج کامل شده است.
وقتی پدرام بازداشت شد، ادعا کرد پدرشوهر خواهرش را نزده است. او گفت: من چاقو نداشتم و گفتهها درباره اینکه با چاقو پدرشوهر خواهرم را زدم دروغ است. من به همراه دو دوستم به نامهای شهریار و مهران به آنجا رفته بودم تا حق خواهرم را بگیرم و شوهر او به نام بهنام را وادار کنیم خواهرم را طلاق بدهد. البته درگیری هم ایجاد شد اما ما چاقو نداشتیم و این دروغ است.
با تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه 2 دادگاه کیفریاستان تهران فرستاده شد و در جلسه رسیدگی مرد سالمند برای متهمان درخواست مجازات کرد. او که نمیتوانست به درستی صحبت کند گفت گذشت نمیکند.
در ادامه بهنام گفت: من یک سال بود که با پریسا ازدواج کرده بودم. ما اختلاف داشتیم و همسرم خانه را ترک کرده بود. برادرش با دوستانش آمدند و در نبود من پدرم را کتک زدند.
پدرام منکر این ادعاها شد. او گفت: بهنام اعتیاد داشت. به همین خاطر پریسا میخواست طلاق بگیرد. خانواده شوهرش خیلی دخالت میکردند و اجازه طلاق نمیدادند. من رفتم که حق خواهرم را بگیرم اما چاقویی نداشتم. دوستانم شهریار و مهران هم چاقو نداشتند.
با توجه به طولانی شدن جلسه دادگاه جلسه به روز بعد کشیده شد و دو متهم دیگر هم در جلسه دوم حاضر شدند. شهریار قبول کرد در گیری بوده اما او هم گفت چاقو نداشت. سپس مهران حضورش در درگیری را هم منکر شد.
افشاگری بعد از سه جلسه دادگاه
در جلسه سوم پدرام خطاب به قضات گفت: من باید واقعیتی را بگویم. بهنام زمان حادثه مقابل خانه پدرش بود. من او را دیدم و بقیه هم دیدند اما چون اعتیاد شدید داشت ترسید از ماشین پیاده شود و پلیس او را بازداشت کند. من او را دیدم ولی در تمام مدت به دادگاه گفت که در محل نبوده و ندیده چه شده است و علیه من شکایت کرد در حالی که خودش آنجا بود.
با توجه به این ادعا بود که دادگاه به دادسرا دستور داد تا آنتن موبایل بهنام را در محل ردیابی کند و تحقیقات گستردهای را بابت این موضوع انجام دهد و در صورت اثبات ادعای متهم باید مشخص شود چرا بهنام در تمام این مدت حضورش در محل درگیری را مخفی کرده است.
به این ترتیب پرونده یک بار دیگر به دادسرا بازگردانده شد.