ادعای دبیرکل خانه پرستار؛ مرگ ۳ پرستار در خواب طی یک ماه گذشته!
دبیرکل خانه پرستار کشور گفت: طی یک ماه گذشته، ۳ نفر از پرستاران ما در خواب فوت کردند و دلیل فوتشان، «سندروم کاروشی» و مرگ بر اثر کار زیاد بود. امروز، پرستاری که در بیمارستانهای ما کار میکند، یک پرستار خسته و بیانگیزه و فرسایش داده شده است که اگر مهاجرت نمیکند، ترک کار میکند و تغییر شغل میدهد.
بخشهای مهمی از گفتوگو با محمد شریفی مقدم، دبیرکل خانه پرستار کشور به مناسبت روز جهانی پرستار را در ادامه میخوانید:
به گزارش اعتماد، امروز استاندارد جهانی اروپا، ۱۰ پرستار به ازای هزار نفر جمعیت است که البته در بعضی کشورها مثل بلژیک و دانمارک، به ازای هزار نفر جمعیت حدود ۱۱ یا ۱۲ پرستار دارند که قطعا با چنین وضعی، خدمت رسانی در این کشورها در سطح بسیار مناسبی است.
استاندارد سازمان بهداشت جهانی هم حداقل ۳ پرستار و بهطور میانگین، ۵ الی ۶ پرستار به ازای هزار نفر جمعیت است که امروز در کشورهای گرجستان و ارمنستان که از نظر کیفیت و سطح خدمات پزشکی، سالها از ما عقبترند این استاندارد رعایت میشود در حالی که طبق گزارش سازمان بهداشت جهانی، در سال ۲۰۱۸ در ایران ۱.۶ پرستار به ازای هزار نفر جمعیت فعال بوده و در واقع، تعداد پرستاران ما، معادل نصف حداقلی است که سازمان بهداشت جهانی تعیین کرده است.
حتی برابرسازی تعداد پرستار و تخت بیمارستانی هم نشان میدهد که تعداد پرستار در کشور ناکافی است، چون به ازای هر تخت بیمارستانی باید ۲.۲ پرستار فعال داشته باشیم که از این تعداد، ۰.۴ نفر، نیروی غیرحرفهای و کمکبهیار است و بنابراین، برای هر تخت بیمارستانی باید ۱.۸ پرستار داشته باشیم که امروز این عدد بهطور میانگین ۱.۱ است.
در ایام کرونا، وقتی کمبود پرستار، دردسر ساز شد، پرستاران را با قرارداد «شرکتی» جذب کردند و پرستاران طرحی که پیش از کرونا با نوبتهای ۶ ماهه یا یک ساله جذب میشدند هم، به کار گرفته شدند و نوبت کارشان، هر ۳ ماه به صورت مستمر تمدید میشد که البته خلاف قانون بود، چون تمدید طرح، غیر قانونی بود، اما به هر حال در آن ایام پرستاران طرحی مشغول به خدمت بودند و البته بعد از پایان کرونا هم عذر همهشان خواسته شد!
امروز در ایران، پرستاران کمترین حقوق را نسبت به کارکنان دولت میگیرند و حقوق ثابت پرستاران، حتی از حقوق معلمان هم کمتر است با وجودآنکه در تمام کشورها، پرستاری به عنوان یک شغل سخت، استرسآور و پر خطر شناخته میشود.
دریافتی پرستاران در امریکا بین ۴ تا ۷ هزار دلار است و یک پرستار برای یک نوبت کار در بیمارستان بهطور میانگین ۶ هزار دلار حقوق میگیرد. در ایران، نه تنها با کمبود پرستار مواجهیم، پرستار به دلیل حقوق ناچیز ناچار است دو نوبت کار کند و وقتی در شیفت شب، مسوولیت ۲۵ بیمار به یک پرستار سپرده میشود، طبیعی است که بیمار میمیرد، چون پرستار شیفت شب، همان پرستاری است که در شیفت صبح و عصر بیمارستان دیگری مشغول کار بوده است. در امریکا با دو ساعت کار اضافه، میزان خطا ۱۴ درصد افزایش یافت. در ایران، میزان خطا با ۳۶ ساعت کار اضافه چقدر خواهد بود؟ اصلا قابل شمارش نیست.
اغلب پرستاران ما، علاوه بر شیفت روزانه، شیفت عصر را هم کار میکنند، چون مخارج زندگی شان با یک شیفت کار تامین نمیشود. تمام پرستاران مرد، هر روز، هم در شیفت صبح و هم در شیفت عصر کار میکنند و حتی به عنوان اضافه کاری، شیفت شب را هم برمیدارند.
ترک کار، بدتر از مهاجرت است و امروز، آمار ترک کار پرستاران بهشدت بالا رفته و از میزان تعهد شغلی شان کاسته شده.بار اولی که آمار دادم و اعلام کردم که حدود ۳ هزار نفر از همکارانم در سال ۱۴۰۱ از ایران رفتهاند، احضار شدم و از من خواستند برای این ادعا، سند بدهم. آیا برای روشنایی روز باید سند داد؟
پرستارانی که از ایران میروند، انگیزههای مختلفی دارند، اما مهمترین انگیزه، مسائل مالی بوده و آنهایی که با انگیزه مالی از ایران میروند، دیگر به ایران برنمی گردند. امروز حقوق پرستاران رسمی و استخدام شده ۱۶ میلیون تومان و حقوق پرستار شرکتی و پیمانی حدود ۱۲ میلیون تومان است که با دلار ۶۰ هزار تومانی، حقوق ۱۲ میلیون تومانی معادل ۲۰۰ دلار است و حتی پرستارانی که سه شیفت در روز کار میکنند، حقوق پایان ماهشان معادل ۹۰۰ دلار است در حالی که یک پرستار در دانمارک بابت یک شیفت ۳۵۰۰ یورو و در امریکا حداقل ۴ هزار دلار حقوق میگیرد و حتی پرستار ایرانی مهاجر به آلمان، در همان ابتدای ورود و بدون اینکه زبان آلمانی بلد باشد، بابت یک شیفت ۲ هزار یورو حقوق میگیرد و این حقوق در ماههای بعد تا ۳ هزار یا ۳۵۰۰ یورو میرسد. ۳۵۰۰ یورو یا ۴ هزار دلار یا ۲ هزار یورو چند برابر ۲۰۰ دلار یا حتی ۹۰۰ دلار است؟
طی یک ماه گذشته، ۳ نفر از پرستاران ما در خواب فوت کردند و دلیل فوتشان، «سندروم کاروشی» و مرگ بر اثر کار زیاد بود. امروز، پرستاری که در بیمارستانهای ما کار میکند، یک پرستار خسته و بیانگیزه و فرسایش داده شده است که اگر مهاجرت نمیکند، ترک کار میکند و تغییر شغل میدهد. من در جایگاه توصیه نیستم، ولی مهاجرت پرستاران با شرایط فعلی اجتنابناپذیر است. من هم اگر شرایط پرستاران را داشتم، از ایران میرفتم.