کد خبر: ۴۳۰۳۶۸
تاریخ انتشار: ۱۸ تير ۱۴۰۳ - ۱۳:۵۷
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تعداد بازدید: ۲۶

چه کسانی از پیروزی پزشکیان ناراحت هستند؟

سیاست کلی نتانیاهو و جریان راست اسرائیل تلاش می‌کند حاکمیت ایران را به گونه‌ای معرفی کنند که به صورت یک‌پارچه و همگن جز توطئه برای نابودی اسرائیل و تدارک هولوکاست دوم هدف و برنامه دیگری ندارد! در این راستا آنان تلاش می‌کنند هر دو جناح سیاسی ایران را دقیقا یکسان معرفی کنند. جناح راست اسرائیل به سردمداری نتانیاهو باید از سیاست رعب افکنی استفاده کند و وحشت از دشمن قدرتمند خارجی‌ را در جهان بفروشد تا توجهات را از نسل کشی در فلسطین و دیگر مشکلات اقتصادی و اجتماعی داخلی منحرف کند.

سیاست کلی نتانیاهو و جریان راست اسرائیل تلاش می‌کند حاکمیت ایران را به گونه‌ای معرفی کنند که به صورت یک‌پارچه و همگن جز توطئه برای نابودی اسرائیل و تدارک هولوکاست دوم هدف و برنامه دیگری ندارد! در این راستا آنان تلاش می‌کنند هر دو جناح سیاسی ایران را دقیقا یکسان معرفی کنند. جناح راست اسرائیل به سردمداری نتانیاهو باید از سیاست رعب افکنی استفاده کند و وحشت از دشمن قدرتمند خارجی‌ را در جهان بفروشد تا توجهات را از نسل کشی در فلسطین و دیگر مشکلات اقتصادی و اجتماعی داخلی منحرف کند.
پیروزی "مسعود پزشکیان" در انتخابات ریاست جمهوری اخیر قطعا باعث نارضایتی بازیگرانی در عرصه سیاست و رسانه در سطح بین الملل خواهد شد، در ادامه به این بازیگران خواهیم پرداخت:

استقبال نتانیاهو از جریان راست در ایران
به گزارش فرارو، شاید هیچ رئیس جمهوری بیش از محمود احمدی نژاد نماینده وقت جریان اصولگرا که در آن زمان تمام اصولگرایان تمام قد پشت اش ایستاده بودند، علیه اسرائیل سخن نگفت و نسبت به این موضوع حساسیت نداشت. او  مسئله هولوکاست را زیر سوال برد و هر بار که از لزوم نابودی اسرائیل می‌گفت. جمله "اسرائیل باید از روی نقشه زمین محو شود" به مثابه دستاویزی برای نتانیاهو بود تا بتواند با آن مظلوم نماییکند که ایران خواستار نابودی اسرائیل است. نتانیاهو تلاش می‌کرد از این طریق توجه افکار عمومی را از ظلم اسرائیل علیه فلسطینیان منحرف کند.  گفته می‌شود که در انتخابات سال‌های ۲۰۰۹ و ۲۰۱۳ میلادی اظهارات احمدی نژاد علیه رژیم اسرائیل در پیروزی نتانیاهو و آویگدور لیبرمن سیاستمداران راستگرای اسرائیلی تاثیرگذار بود.

همان سال نتانیاهو تهدید کرده بود که پس از تشکیل دولت جدید همان کاری را که در گذشته علیه "رآکتور صدام" انجام داده و "بیست سال به اسرائیل آرامش بخشید" را با تاسیسات هسته‌ای ایران انجام خواهد داد. اشاره نتانیاهو به حمله هوایی اسرائیل علیه رآکتور اوسیراک در ژوئن ۱۹۸۱ برای جلوگیری از دستیابی عراق به سلاح هسته‌ای بود. نتانیاهو پس از پایان ریاست جمهوری احمدی نژاد به اندازه‌ای از به قدرت رسیدن "حسن روحانی" آزرده خاطر بود که او را "گرگی در لباس میش" خواند.
اکنون که نتانیاهو از هر سو تحت فشار قرار دارد ریاست جمهوری فردی، چون جلیلی می‌توانست مسیری باشد تا توجه افکار عمومی  را از مشکلات داخلی و جنایت‌های جنگ در غزه منحرف می‌کرد.

سیاست کلی نتانیاهو و جریان راست اسرائیل تلاش می‌کند حاکمیت ایران را به گونه‌ای معرفی کنند که به صورت یک‌پارچه و همگن جز توطئه برای نابودی اسرائیل و تدارک هولوکاست دوم هدف و برنامه دیگری ندارد! در این راستا آنان تلاش می‌کنند هر دو جناح سیاسی ایران را دقیقا یکسان معرفی کنند. جناح راست اسرائیل به سردمداری نتانیاهو باید از سیاست رعب افکنی استفاده کند و وحشت از دشمن قدرتمند خارجی‌ را در جهان بفروشد تا توجهات را از نسل کشی در فلسطین و دیگر مشکلات اقتصادی و اجتماعی داخلی منحرف کند.

ایران اینترنشنال شبکه‌ای همراستا با اسرائیل
عملکرد شبکه "ایران اینترنشنال" برای مخاطبان ایرانی به گونه‌ای بوده است گفته می‌شود اسرائیل از آن به عنوان ابزاری رسانه‌ای استفاده است چرا نوع جهت‌گیری و پوشش اخبار و گزارش‌ها این شبکه بیش از آن که بیانگر رسانه خبری باشد به ابزاری امنیتی شبیه شده است. تلاش برای القای این تصور که آن چه در ایران وجود دارد تاریکی مطلق است و حاکمیت سیاسی در ایران یکپارچه بوده و هیچ راه برون رفتی برای اصلاح امور وجود ندارد را می‌توان در این راستا ارزیابی کرد.

در همین راستا بود که حجم عمده تبلیغات آن شبکه با هدف تشویق مردم ایران به تحریم انتخابات هدف قرار دادن وجهه مسعود پزشکیان بود و کار تا جایی پیش رفت که یکی از مهمانان برنامه (امید شمس) مدعی شد که آمار‌ها و داده‌ها نشان می‌دهد کارنامه دولت روحانی در تمام عرصه از جمله حقوق بشر بدتر از کارنامه هشت ساله احمدی نژاد بوده است.

ایران اینترنشنال هیچ گونه آلترناتیوی درباره فردای پس از تحریم انتخابات ارائه نمی‌داد. تحلیل‌ها حاکی از آن است که امید دست اندرکاران آن شبکه به دست راستی‌های اسرائیلی و نئومحافظه کاران امریکایی است تا پس از قدرت گیری احتمالی ترامپ در ایالات متحده بتوانند برای اقدام نظامی علیه ایران لابی گری کنند؛ تلاشی که قطعا به روند پیشبرد دموکراسی و بهبود وضعیت حقوق بشر در ایران کمکی نخواهد کرد و نتیجه آن عقب گردی تاریخی خواهد بود.

با این وجود، نتانیاهو تاکنون نتوانسته توجه جهان را از مسائلی از جمله خواست جهانی توقف شهرک سازی‌های اسرائیلی در اراضی اشغالی، پایان دادن به جنگ در غزه و لزوم تشکیل دولت فلسطینی منحرف کند. اسرائیل کماکان با مشکلات داخلی فزاینده و انزوای بیش‌تر مواجه خواهد شد. این احتمال وجود دارد که در دوره ریاست جمهوری پزشکیان با انتخاب اعضایی معتدل در تیم سیاست خارجی، تلاش‌های نتانیاهو برای تشدید ایران هراسی بیش از پیش کم اثر شود.

روابطی راحت‌تر میان جلیلی و پوتین
"برنامه دارم امریکا را از تحریم کردن پشیمان کنم"، "امریکا فعال مایشاء نیست"، "در دوران مسئولیت من امریکا به اهداف خود نرسید"، مردم شش ماه در روسیه در صف سمند می‌ماندند"،   بازار ۱۱ میلیارد دلاری روسیه برای صادرات محصولات کشاورزی و صیفی جات بر روی کردستان و ایران باز شده است". این سطور بخشی از نقل قول‌های سعید جلیلی است.

‌از گفته‌های او و از عملکردش در دوره عهده داری مسئولیت در جریان مذاکرات هسته‌ای و عدم تمایلی که به مصالحه با غرب داشت می‌توان این گونه برداشت کرد که او در صورت تصدی مقام ریاست جمهوری حامی تعمیق روابط ایران با روسیه و چین بود.

روابط گرم و صمیمانه میان اصواگرایان و روسیه و چین از دوره احمدی نژاد قوت گرفت. این احمدی نژاد بود که موضوع لزوم عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای را مطرح کرد و در کنفرانس آن سازمان شرکت نمود. نزدیکی میان احمدی نژاد و پوتین بر تحولات سیاسی داخلی ایران نیز تاثیرگذار بود.

این که اصولگرایان در ایران قدرت داشته باشند به نفع روسیه بوده بدان خاطر که باعث دور شدن هر چه بیش‌تر ایران از امریکا و در کلیت آن از غرب و نزدیکی بیش‌تر ایران به روسیه و چین می‌شود.

علاقه اصولگرایان به پوتین به شخص او محدود نمی‌شود بلکه در سالیان اخیر آنان از "الکساندر دوگین" ایدئولوگ پوتین نیز استقبال کرده اند. "محمدکاظم انبارلویی" سردبیر روزنامه رسالت حامی محمود احمدی نژاد در سال‌های ریاست جمهوری او از دوگین که در کتاب اش در سال ۲۰۰۹ میلادی استدلال کرده بود لیبرالیسم، فاشیسم و ​​سوسیالیسم مشروعیت زدایی شده اند و آینده از آن روسیه و اوراسیاست تمجید به عمل آورده بود و او را میوه "بذر‌های پاکی" دانسته بود.

دوگین در  سالیان اخیر معمولا از سوی اصولگرایان و رسانه‌هایی همچون روزنامه جوان، شبکه تلویزیونی افق و رجا نیوز برای بازدید از ایران دعوت شده است. در اوایل سال ۲۰۱۵ میلادی "نادر طالب زاده" برنامه سازی که نزدیک به اصولگرایان بود دوگین را به عنوان مهمان ویژه در سومین کنفرانس "افق نو" با موضوع و مضمون "توحش پلیس آمریکا علیه آفریقایی تبارها" به تهران دعوت کرد.

 امروزه روسیه برای تامین تسلیحات مورد نیاز برای استفاده در جنگ علیه اوکراین به کره شمالی نزدیک شده و برای تامین مالی جنگ با چین همکاری گسترده دارد به گونه‌ای که روسای جمهوری دو کشور از "شراکت بدون محدودیت" چین و روسیه سخن گفته اند. در چنین شرایطی که شی و پوتین هر دو سودای راه اندازی "نظم نوین جهانی" با همکاری کشور‌های "جنوب جهانی"  را دارند پوتین از هر کشوری که از اردوگاه غرب دوری کرده و به شرق نزدیک شود استقبال می‌کند. این خواسته با نگرش و رویکرد جلیلی مطابقت دارد چرا که رویکردش در سیاست خارجی نگاه به شرق بود. در نتیجه، اگر او در انتخابات ریاست جمهوری به پیروزی می‌رسید مسیر پوتین و شی در دستیابی به اهداف بلند مدت شان را هموارتر می‌ساخت.

امکان لغو تحریم‌ها به دنبال مذاکرات ایران با کشور‌های غربی در دوران ریاست جمهوری پزشکیان محتمل‌تر است. در نتیجه، مسکو با آگاهی از این موضوع بلافاصله پس از شهادت "ابراهیم رئیسی" تلاش کرد بحث در مورد توافق بلندمدت دوجانبه را با تمایل به مشاهده نتیجه رقابت‌های ریاست جمهوری در ایران متوقف کند. احتیاط کرملین قابل درک بود چرا که از رویکرد احتمالی متفاوت پزشکیان در عدم علاقه او به وابستگی یکجانبه تهران به همکاری با روسیه و چین آگاه بوده است.

اطرافیان و هواداران سعید جلیلی در طول مذاکرات هسته‌ای در دوره ریاست جمهوری روحانی و پس از امضای برجام دائما "محمد جواد ظریف" وزیر خارجه دولت روحانی را هدف حملات لفظی قرار داده و او "ساده لوح" و حتی "خائن" می‌خواندند و معتقد بودند او بی دلیل به غرب اعتماد کرده است. در نتیجه، یک ایران دور شده از غرب در صورت ریاست جمهوری جلیلی بیش‌تر می‌توانست هم‌راستای منافع روسیه باشد.

در طول تاریخ چهار دهه اخیر اصلاح طلبان و اعتدالیون معمولا نسبت به روسیه به پشتوانه تجربه تاریخی اعصار گذشته با دیده تردید نگریسته اند و خواستار آن بوده اند که ایران روابط خود را با غرب متوزان سازد، اما اصولگرایان از تعمیق روابط با روسیه استقبال کرده اند و امریکا را بزرگترین دشمن مشترک ایران و روسیه دانسته اند و معتقد بوده اند روسیه در موازنه قدرت بازیگری مهم‌تر و قابل اعتماد در برابر ایالات متحده است.

منفعت چین
برنده اصلی تحریم‌های ایران به دلیل عدم حل شدن اختلافات میان تهران و قدرت‌های غربی بر مسئله هسته‌ای، چین بوده است. در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد چین با سرمایه گذاری ۴۰ میلیارد دلاری در صنعت پالایش نفت ایران موافقت کرده بود، زیرا ایران مجبور بود ۴۰ درصد از بنزین مصرفی خود را وارد کند، اما از ظرفیت پالایشی لازم برای تامین آن برخوردار نبود. چین از وعده خود مبنی بر احداث پالایشگاه هرمز در جنوب ایران با ظرفیت تولید روزانه ۳۰۰ هزار بشکه بنزین خبر داد.

در دولت سیزدهم تحولات مهمی در روابط ایران با چین رخ داد. توافق نامه همکاری ۲۵ ساله چین و ایران برای اولین بار در مارس ۲۰۲۱ در دوران ریاست جمهوری روحانی امضا شد، اما آغاز اجرای واقعی آن توافق در زمان ریاست جمهوری رئیسی در ژانویه ۲۰۲۲ میلادی چهار ماه پس از روی کار آمدن او رخ داد.

مهم‌ترین رویداد در روابط چین و ایران در دوره ریاست جمهوری رئیسی سفر دولتی وی به پکن در فوریه ۲۰۲۳ و توافق صلح عربستان و ایران بود که با میانجی گری چین امضا شد. رئیسی برای سفر خود به پکن اعضای کلیدی کابینه اش را با هدف تمرکز بر مذاکره با چینی‌ها درباره حوزه‌های تجارت، کشاورزی، توسعه شهری و سرمایه گذاری همراه خود برده بود. رئیسی و شی در جریان برگزاری نشست در پکن در سال ۲۰۲۳ میلادی ضمن ابراز همسویی مواضع استراتژیک خود در امور خارجی به طور خاص بر روی لزوم مقابله با "هژمونی امریکا" تاکید کردند. دو کشور هم چنین به همراه روسیه مانور‌های دریایی مشترک را در سال‌های ۲۰۲۲، ۲۰۲۳ و ۲۰۲۴ برگزار کردند.

علاقه جلیلی به چین در گفتار او مطرح شده است. برای مثال، او در پاسخ به این استدلال که اگر می‌خواهیم کره شمالی نشویم باید با جهان رابطه گسترده داشته باشیم گفته بود:"کی گفته جهان یعنی سه تا کشور اروپایی و امریکا؟ جوری فضاسازی می‌شود که شما وقتی یک تعامل با کشوری مثل چین می‌کنید همین‌ها می‌گویند چرا کردید. اقتصاد چین که اقتصاد کوچکی نیست". این سخنان نشان می‌دهند جلیلی از رابطه طولانی مدت و راهبردی با چین استقبال می‌کرد و تحریم‌ها را ذاتا یک فرصت برای چرخش ایران به سمت شرق می‌دانست.

او هم چنین از مدل اقتصاد روستایی مائوئیستی استقبال کرده و گفته بود:" یکی از همین کشور‌هایی که امروز قطب اقتصادی دنیا شده سال انقلاب ما کل صادرات اش ۱۳ و نیم میلیارد دلار بوده ۴۰ سال بعد صادرات اش می‌شود بیش از ۲۳۰۰ میلیارد دلار پس این یک امر ممکن است". جلیلی در اظهاراتی که بی شباهت به نقل قول‌های مائو در کتاب سرخ نیست گفته بود:" هر روستا باید یک سلول جهش شود و روستا‌های ایران در صنعت پوشاک قابلیت رقابت با چین را دارند". این در حالیست که جلیلی به این موضوع بی توجه بوده که علت رشد و جهش اقتصادی چین، رها کردن سیاست اقتصاد روستایی و بسته نگهداشتن فضای داخلی و در مقابل اصلاحات دوره "دنگ شیائوپینگ" پس از مرگ مائو و باز کردن در‌های اقتصاد چین به روی بازار‌های جهانی و پیوستن پکن به آن بازار‌ها بود.

نگاه جلیلی در مقابل رویکرد پزشکیان قرار دارد که خواستار تصویب FATF و تعامل گسترده با کشور‌های مختلف جهان است. هم چنین، طفره رفتن جلیلی از پاسخ دادن به نظرش درباره فیلترینگ اینترنت برخلاف تاکید پزشکیان بر بیهوده بودن فیلترینگ نشان می‌دهد که جلیلی و جریان حامی او از تداوم محدودیت‌ها بر گردش اطلاعات و دسترسی به فضای مجازی توسط کاربران به سبک مدل سانسور "دیوار آتشین" چینی حمایت می‌کردند.

در مجموع روابط ایران و چین عمدتا معاملاتی بوده و براساس منافع اقتصادی و استراتژیک هدایت می‌شوند.  تقاضای شدید چین برای نفت و سیاست خارجی بی طرف و غیر مداخله گر آن کشور، پکن را به مشتری‌ای جذاب برای نفت ایران از ابتدای قرن اخیر تبدیل کرده است. با این وجود، نقطه مشترک ایدئولوژیک نظام سیاسی ایران با روسیه و چین رقابت و مقابله با غرب است. در نتیجه، قدر مسلم در قدرت بودن رئیس جمهوری از جریان اصولگرا که بر روی لزوم ضدیت با غرب تاکید می‌کند برای چینی‌ها رویکردی مطلوب‌تر قلمداد می‌شد.

فشار‌های اقتصادی مستمر غرب که بلافاصله پس از انقلاب ۱۹۷۹ ایران آغاز شد ایران را مجبور کرده که برای توسعه صنعت نفت و گاز خود به سمت چین روی آورد. در ادامه مسیر اگر پزشکیان بتواند از شدت تنش میان ایران با غرب بکاهد نیاز تهران به همکاری با چین برای دور زدن تحریم‌های نفتی کاهش می‌یابد. هر دو طرف هم چنین حس مشترک به حاشیه رانده شدن از سوی ایالات متحده را داشته اند که می‌توانست زمینه ساز نزدیکی بیش‌تر آنان به یکدیگر شود.