در صورت پیروزی دوباره ترامپ همه چیز در روز اول فرو خواهد ریخت!
اکنون پرسش مربوط به بازگشت احتمالی فاشیسم به موضوعی جدی برای بحث تبدیل شده است: در دالانهای قدرت سیاسی، در رسانه، در دانشگاهها در اندیشکدهها و در میان دانشمندان علوم سیاسی و فیلسوفان. آیا تاریخ تکرار خواهد شد؟ آیا قیاسهای تاریخی مفید هستند؟ چه مشکلی پیش آمد؟ و آیا ممکن است که دموکراسی خود به ایجاد هیولایی کمک کند که از ان به شیوه مرگبار میترسد؟
بگذارید با یک بازی آغاز کنیم بازیای به نام "هیتلر مخفی" که جای تعجبی ندارد در آلمان به ندرت کسی آن را میشناسد. این بازی نسبتا سمی است. در واقع، این یک بازی نسبتا جالب در مورد چگونگی ایجاد بی اعتمادی است. یک بازی در مورد هنر دروغ گفتن در مورد ساده لوحی و حیله گری در مورد این که چگونه جهان میتواند در هرج و مرج غوطه ور شود.
به نقل از اشپیگل، داستان بازی در سال ۱۹۳۲ در رایشتاگ (پارلمان) برلین میگذرد. بازیکنان به دو گروه تقسیم میشوند: فاشیستها علیه دموکراتها، با اکثریت دموکراتها که ممکن است آشنا به نظر برسد. با این وجود، فاشیستها یک مزیت قاطع دارند: آنان میدانند که فاشیستهای دیگر چه کسانی هستند که بازتابی از واقعیت تاریخی است. با این وجود، دموکراتها از چنین دانشی آگاه نیستند. هر یک از بازیکنان دیگر میتواند دوست یا دشمن باشد. اگر فاشیستها بتوانند شش قانون را در رایشتاگ تصویب کنند یا هیتلر به عنوان صدراعظم انتخاب شود برنده بازی هستند. دموکراتها برای پیروزی باید پنج قانون را تصویب کنند یا هیتلر را افشا کرده و از بین ببرند.
بازی با این شروع میشود که همه بازیکنان به گونهای رفتار میکنند که گویی دموکرات هستند. برای پیروزی تنها کاری که دموکراتها باید انجام دهند آن است که به یکدیگر اعتماد کنند، اما این کار چندان آسانی نیست، زیرا دموکراتها به دلیل نداشتن بدیل بهتر گاهی مجبور هستند به یک قانون فاشیستی رای بدهند و در نتیجه ظاهرشان مانند فاشیستها است. این دقیقا همان چیزی است که فاشیستها میخواهند.