کد خبر: ۴۳۳۳۵۹
تاریخ انتشار: ۰۵ آذر ۱۴۰۳ - ۱۲:۲۰
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تعداد بازدید: ۵۷۵

هشدار کیهان به دولت؛ مذاکره با اروپا ممنوع!

توصیه کشور به مذاکره مجدد در شرایط تقابل طرف‌های غربی نه‌تنها امری عقلانی و علمی نیست که ظن فراموشی خودخواسته و خیانتکارانه تجربه گذشته علیه منافع کشور را به ذهن متبادر می‌سازد.

«توصیه کشور به مذاکره مجدد در شرایط تقابل طرف‌های غربی نه‌تنها امری عقلانی و علمی نیست که ظن فراموشی خودخواسته و خیانتکارانه تجربه گذشته علیه منافع کشور را به ذهن متبادر می‌سازد.»

روزنامه کیهان در یادداشتی به احتمال مذاکره دولت با اروپا پرداخت.

این روزنامه نوشت: ظهر دیروز خبری از خبرگزاری کیودو ژاپن مبنی بر مذاکره ایران و سه کشور اروپای غربی در انتهای هفته جاری، به سرعت در سرخط خبرگزاری‌های داخلی جای گرفت.

ساعاتی پس از این خبر، اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت امور خارجه در یادداشتی با تایید خبر کیودو از نشست معاونین وزارت امور خارجه ایران، فرانسه، آلمان و انگلیس عنوان داشت: در این دور از گفتگو‌ها که از همان نیویورک برنامه‌ریزی شده است، طیفی از مباحث و موضوعات منطقه‌ای و بین‌المللی از جمله موضوع فلسطین و لبنان، و نیز موضوع هسته‌ای مورد بحث و تبادل نظر قرار خواهد گرفت.
فارغ از اینکه اصل مذاکره و مفاهمه امری اصولی در سیاست خارجی به‌شمار می‌آید، عدم توجه به شرایط و موقعیتی که مذاکرات بین‌المللی در بستر آن اتفاق می‌افتد، می‌تواند این ابزار در روابط بین‌الملل را به یک سلاح در دست طرف مقابل بدل سازد.

در همین زمینه، به نظر می‌رسد دستگاه‌های دخیل در امر موضوع هسته‌ای و سیاست خارجی کشور در دولت چهاردهم، با بستن چشمان خود به روی تمامی اقدامات خصمانه اروپایی‌ها در ماه‌های اخیر و در راس آن قطعنامه ضدایرانی شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی که با تلاش سه کشور اروپایی و آمریکا آماده شده و به تصویب رسید، سعی در تکرار روندی دارد که پیشتر بار‌ها و بار‌ها در زمان مذاکرات ۸۲ تا ۸۴ و مذاکرات در دوران پس از خروج آمریکا از برجام مورد نقد رهبر معظم انقلاب قرار گرفته بود.

اروپا و به‌طور خاص کشور‌های اروپای غربی و به‌طور ویژه‌تر سه کشور فرانسه، آلمان و انگلستان، طی بیش از ۲۲ سالی که از چالش ایران و غرب بر سر برنامه صلح‌آمیز هسته‌ای کشورمان می‌گذرد، همیشه پای ثابت تمام مذاکراتی بود که در جهت رفع اختلافات برگزار گردیده است.

این حضور، اما هیچ‌گاه حتی به اندازه یک قدم، منجر به کاهش تنش‌ها نشده و هر بار حسن نیت ایران با ناجوانمردی اروپایی‌ها روبه‌رو شد.

نزدیک به ۱۲۰ روز سپری شده از دولت چهاردهم مملو از پالس‌های مذاکره و عقب‌نشینی از سوی دولت جدید و بی‌توجهی‌های پی‌درپی اروپایی‌ها و غربی‌ها به رویکرد خوش‌بینانه دولت پزشکیان بود.

بی‌رغبتی اروپایی‌ها به دولت جدید تا حدی بود که یورونیوز در گزارشی با عنوان «چرا کشور‌های غربی تاکنون به پیروزی پزشکیان واکنش نشان نداده‌اند؟» در روز ۱۶ تیرماه عنوان داشته بود: «.. نگاهی گذرا به حساب‌های مقامات اروپایی در شبکه‌های اجتماعی هم نشان می‌دهد که هیچ‌کدام نسبت به این موضوع دست‌کم واکنشی نداشته‌اند. هر چند روز شنبه در اکثر کشور‌های غربی حالت نیمه‌تعطیل دارد ولی باز هم نگاهی گذرا به حساب جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا یا شارل میشل، رئیس شورای اتحادیه اروپا ثابت می‌کند آنها در مورد مسائل سیاسی دیگری موضع‌گیری داشته‌اند.»

مقامات آمریکای بایدن نیز در همین راستا از بی‌تاثیری انتخاب پزشکیان در رویکرد واشنگتن نسبت به ایران سخن به میان آوردند.

طی قریب به چهارماه اخیر اروپا در ادامه این رویکرد خصمانه، با طرح ادعای واهی ارسال موشک از ایران به روسیه و در حالی که رئیس‌جمهور اوکراین صراحتا این موضوع را تکذیب کرد، دور جدیدی از فشار‌های سیاسی و تحریم‌ها را علیه کشورمان وضع کرد.

پالس‌های ممتد مذاکره و مواضع دوگانه‌ای که بیشتر زمینه‌ساز تحریک بیشتر فشار از سوی اروپایی‌ها بود اکنون نیز حتی پس از قطعنامه اخیر شورای حکام و حرکت خزنده اروپایی‌ها به سمت فعال‌سازی شاهکار دانشمندان برجامی یعنی مکانیزم ماشه قطع نشده و عدم اطمینان به غرب و بدعهدی‌های مکرر اروپایی امید واهی به اروپا به پایان نرسیده است.

توصیه کشور به مذاکره مجدد در شرایط تقابل طرف‌های غربی نه‌تنها امری عقلانی و علمی نیست که ظن فراموشی خودخواسته و خیانتکارانه تجربه گذشته علیه منافع کشور را به ذهن متبادر می‌سازد.

علاوه‌بر این فراموشی، بی‌توجهی به شرایط کنونی نظام بین‌الملل که تحت تأثیر جنگ اوکراین و رقابت میان ابرقدرت‌ها نسبت به یک دهه گذشته تغییرات چشمگیری داشته است، همراه با اعترافات مکرر صاحب‌نظران برجسته غربی (مانند ریچارد نفیو، معمار تحریم‌های ایران در آمریکا، و فرید زکریا، تحلیلگر برجسته مسائل بین‌الملل) درباره کاهش کارایی ابزار تحریم، نشان می‌دهد که راهبرد مذاکره، امتیازدهی و خوش‌بینی ساده‌انگارانه در شرایط فعلی، بیش از پیش اشتباه و ناکارآمد است.

اساسی‌ترین سؤالی که در این باب مطرح است این است که تکرار و قدم زدن در مسیر همان راهی که در برجام و در مذاکرات ۸۲تا ۸۴ تجربه شد، این بار چگونه منافع ملی را تامین خواهد کرد؟ و افرادی که معتقد به عقب‌نشینی بیشتر در مقابل غربی‌ها هستند چه تضمینی برای توقف رویکرد خصمانه آنان دارند؟ جواب ما مشخص است تاریخ به‌خوبی اشتباه بودن و شکست این مسیر را نشان داده است.

اروپای امروز نه‌تنها طلبکار که بدهکار ایران است، و مذاکره با آن پررویی این بازیگران بی‌ارزش سیاست بین‌الملل را بیش از پیش می‌کند، زمان کنار گذاشتن این بازیگران عهدشکن از روند هر مذاکره‌ای و جایگزینی آن با میانجی‌های بهتری فرا رسیده است.