چرا مخاطب ایرانی روایت رسانههای رسمی را باور نمیکند؟
وزیر ارشاد اخیرا گفته است: «در کل حاکمیت ما چالش سرمایه اجتماعی داریم یعنی اعتماد مردم به حاکمیت با حکمرانی در دهههای اخیر به شدت کاهش پیدا کرده است و سرعت نزول اعتماد مردم به حکمرانان نظام حکمرانی نهادهای حکمرانی و ... کاملا روشن است.» این بی اعتمادی البته به نهادهای حاکمیتی منحصر نشده و مروری اجمالی در شبکههای اجتماعی و بازخوانی نظرات شهروندان این احتمال را مطرح میکند که گویی حتی روایت رسمی و رسانهای از هر واقعه و رویدادی نیز ابتدا با انکار و تردید افکار عمومی مواجه میشود
آخرین مورد از تردید بر سر صحت روایت رسمی مربوط به انتشار ویدئویی از فرودگاه مهرآباد است که براساس آن، زنی عمامه یک روحانی را برداشته و به عنوان شال بر سر میکند، ویدئویی که بلافاصله در فضای مجازی به عنوان یکی دیگر از نمونههای برخورد تنش آمیز میان شهروندان بر سر موضوع حجاب تفسیر شد.
روایت عمومی از این رخداد در روزهای بعد با انتشار تصاویر جزئیتر از واقعه، زیر سوال رفت.
در تصاویر جدیدتر اعمال خشونت یا تندی از سوی مرد روحانی مشاهده نمیشد و بسیاری از شهروندانی که پیش از این روحانی حاضر در صحنه را مورد اتهام قرارداده بودند با مشاهده رفتار زن اینبار با او نیز همدلی کردند؛ هرچند براساس روایت روزنامه همشهری به نقل از یک شاهد عینی اگرچه تذکر حجاب از سوی روحانی حاضر در سالن انتظار داده نشد، اما ماجرا از تذکر حجاب به آن خانم در گیت و از سوی ماموان فرودگاه شروع شده بود.
علیرغم انتشار تصاویر جزئیتر و گزارش روزنامه همشهری هنوز افکار عمومی عمدتا اعتقاد دارد روایت رسمی بخشی از حقیقت را کتمان کرده است و حتی این تردید در شبکههای اجتماعی مطرح است که ویدئو درباره نقش مرد روحانی تقطیع شده باشد. فارغ از کذب و صحت ماجرا، آنچه بیش از پیش مورد توجه قرار میگیرد این است که روایت رسمی به طور فزایندهای از سوی افکار عمومی زیر سوال میرود. اما چرا روایت رسمی فاقد توان اعتمادسازی عمومی است؟ در ادامه به بررسی موارد متعددی که احتمالا در این روند نقش داشته پرداختهایم.
تلخترین دروغ مصلحتی از تریبون رسمی
سه روز تاخیر در اطلاعرسانی درباره شلیک پدافند خودی به پرواز ps ۷۵۲ در دی ماه پنج سال پیش و تکذیب رسانههای رسمی در این سه روز از نمونههای بارز اطلاعرسانی مخدوش به شهروندان در سالهای اخیر است به نحوی که پس از آن موارد بسیار و حتی بیربط به ماجرای هواپیما با ارجاع به کارنامه رسانههای رسمی در آن سه روز زیر سوال رفت.
سردار حاجی زاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه سرانجام و پس از سه روز گمانه زنی رسانهها و افراد، در نهایت در یک کنفرانس ویدئویی به شلیک پدافند ایران به هواپیمای حامل ۱۷۶ مسافر توسط سامانههای موشکی نهاد متبوع خود اعتراف کرد. اگر ماجرا برای سپاه پس از این کنفرانس تازه شروع شده بود کار برای رسانههای رسمی و افراد متعددی که در این سه روز بر صحت این روایت تاکید کرده بودند تقریبا به اتمام رسید. این رسانهها و افراد قرار بود تا سالها بعد با قضاوتشان بر سر این ماجرا از سوی افکار عمومی سنجیده شوند.
ردپای دروغ مصلحتی در همهگیری کرونا
ک تجربه سهمگین دیگر تاریخی برای افکار عمومی ایران ماجرای پذیرش ورود ویروس کرونا به کشور بود. بعدا مشخص شد کرونا هفتهها زودتر از زمان اعلام رسمی آن به ایران رسیده است چنانکه برخی منابع نخستین نمونههای ابتلا به کرونا در ایران را اوایل بهمن ماه تخمین میزنند. در شرایطی که کشورها تحت تدابیر شدید بهداشتی و قرنطینه برای عدم شیوع کرونا بودند، سیام بهمن ماه برای نخستین بار به طور رسمی شیوع کرونا در ایران اعلام شد. این درحالی است که تقریباً از یک ماه قبل این ویروس در حال انتشار و وجود آن تکذیب میشد.
ایرج ملک زاده معاون وزیر بهداشت بعدا در مصاحبهای اذعان کرد که «ویروس کرونا پیشتر از زمانی که به صورت رسمی اعلام شد، به ایران آمده بود.»
افکار عمومی زخم خورده از دو واقعه پیشین حالا قرار بود درباره صحت اطلاع رسانی پیرامون آمار واقعی مرگ و میرها دچار تردید شود. اندکی بعد آمار جانباختگان منتشر شده از سوی وزارت بهداشت در فروردین ماه بعد از همه گیری کرونا از طرف مرکز پژوهشهای مجلس زیر سوال رفت. مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی بر اساس تخمینها اعلام کرد آمار واقعی تعداد افراد جانباخته حدود دو برابر و آمار مبتلایان بین ۸ تا ۱۰ برابر آمار اعلام شده توسط وزارت بهداشت است!
مشهورترین روایت مخدوش در جهان
پنهانکاریهای رسانهای و سیاسی در جهان نیز مسبوق به سابقه است؛ اگرچه نهادهای دموکراتیک در شفاف سازی و پاسخگو کردن دولتمردان تاثیر مهمی دارند. چنانکه روایت ریچارد نیکسون رئیس جمهور پیشین آمریکا درباره رسوایی واترگیت توسط روزنامهنگاران تحقیقی واشنگتن پست علنی شد و نیکسون در سال ۱۹۷۴، پیش از اینکه استیضاح شود، از سمت خود استعفا داد.
در سال ۱۹۷۲، افراد مرتبط با کمپین انتخاباتی نیکسون به دفتر کمیته ملی حزب دموکرات در ساختمان واترگیت در واشنگتن دیسی دستبرد زدند و دستگاههای شنود کار گذاشتند. نیکسون به مردم و رسانهها دروغ گفت و نقش خود را انکار کرد. در نهایت، نوارهای ضبط شده مکالمات کاخ سفید نشان داد که نیکسون در پنهانکاری و سرپوش گذاشتن بر این ماجرا نقش مستقیم داشته است.
رسوایی نیکولا سارکوزی، رئیسجمهور پیشین فرانسه درباره دریافت کمک مالی غیرقانونی از معمر قذافی (رهبر لیبی) برای کمپین انتخاباتی خود در سال ۲۰۰۷ نیز از دیگر موارد پنهانکاری سیاسی بود که او نیز در سال ۲۰۲۱ مجبور به پاسخگویی در دادگاه و به یک سال زندان محکوم شد.
ژائیر بولسونا رئیس جمهور برزیل نیز از دیگر سیاستمدارانی است که به دنبال ناتوانی دولت در مهار کرونا و افزایش چشمگیر شمار مرگ و میر در برزیل با دردسر مواجه شد و کمیتهای در پارلمان برزیل تحقیقات گستردهای را از سال ۲۰۲۳ آغاز کرد که هنوز ادامه دارد.
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، به دلیل دریافت رشوه، فساد مالی و سوءاستفاده از قدرت بارها در دادگاه حاضر شده است. او متهم است که از رسانهها و تاجران برای پیشبرد اهداف شخصی و سیاسی خود بهره برده است. وی اگرچه همچنان در قدرت است، اما دادگاهها ادامه دارد. ضمن اینکه دیوان کیفری بینالمللی حکم بازداشت بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر و یوآو گالانت، وزیر دفاع پیشین اسرائیل را به دلیل تصمیماتش در جنگ غزه صادر کرد.
سیلویو برلوسکونی، نخستوزیر سابق ایتالیا نیز به دلیل فساد مالی و فرار مالیاتی در چندین پرونده محکوم شد. او همچنین متهم به پرداخت رشوه به شاهدان برای تغییر شهادت بود. او در سال ۲۰۱۳ به ۴ سال زندان محکوم شد. موارد متعدد زیادی وجود دارد که نشان میدهد، نهادهای دموکراتیک و حکومت قانون چه ابزار قدرتمندی برای اعتمادسازی هستند.
هرچه هست سیاست ورزی همراه با روایت مخدوش اعتماد و مواجهه افکار عمومی با روایت رسمی را تحت تاثیر قرار میدهد و چنانکه به نظر میرسد ترمیم این اعتماد حداقل در مورد افکار عمومی ایران اصلا کار آسانی نیست.
چنانکه سعدی هفتصد سال پیش در گلستان گفته:
«تا نیک ندانی که سخن عین صواب است/ باید که به گفتن دهن از هم نگشایی/گر راست سخن گویی و در بند بمانی/به زآن که دروغت دهد از بند رهایی» (حکمت شمارهٔ ۸۴ گلستان سعدی)