سال تصمیماتِ سخت پزشکیان به روایت یک اصلاح طلب/ مذاکره جدی و کارساز بین ایران و آمریکا مهم است نه شویِ سیاسی

یک تحلیلگر سیاسی گفت: برای ما مذاکره جدی، کارساز و پرمحتوا مهم است که در آن توافقات مشخص روی میز گذاشته شود. اینکه رهبران سیاسی فقط باهم دست دهند و عکس بگیرند، هیچ مشکلی را از ما حل نمیکند.
سال ۱۴۰۴ در حالی آغاز شده است که بین ایران و آمریکا تنش های لفظی وجود دارد. مذاکره یا تهدید به جنگ از سوی رئیس جمهور ایالات متحده مطرح شده است. از سوی دیگر وضعیت اقتصادی و آنطور که مسئولان دولتی می گویند ناترازی هایی جدی پیش روی دولت پزشکیان وجود دارد.
تکثر بحران های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی پیش روی دولت، باعث شده تحلیلگران ۱۴۰۴ را سالی سخت بدانند، که در برخورد با آن باید مجموعه حاکمیت و به طور خاصتر دولت باید دست به تصمیمات سخت بزند.
اما این بحران ها را چگونه می توان مدیریت کرد؟ احمد شیرزاد فعال سیاسی اصلاح طلب معتقد است که فعلا باید بر روی پرونده سیاست خارجی و مذاکره با آمریکا تمرکز کرد.
این فعال سیاسی معتقد است در فضای کنونی مجموعه حاکمیت بازی را عاقلانه به پیش برده اند. او یکی از مشخصه های این ادعایش را تند نشدن فضای کلامی در بین مسئولان می خواند.
شیرزاد با ارزیابی مثبت از عملکرد دولت پزشکیان در اجماعسازی میگوید: بین ایران و آمریکا مذاکره صورت خواهد گرفت و همین که به نامه دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا پاسخ داده شده است، یعنی گفتگویی صورت خواهد گرفت؛ ولو آنکه این مذاکره توسط مقامات دستچندم پیش برود.
مشروح گفتگو با احمد شیرزاد، تحلیل گر سیاسی را در ادامه بخوانید:
*****
*آقای شیرزاد! به نظر میرسد امسال هم برای کشور و هم دولت سال سختی است و کشور در حوزههای مختلف نیازمند تصمیمگیریهای سخت است. لطفا به عنوان مقدمه تحلیل خود را از وضعیتی که در آن قرار داریم بیان کنید و سپس بفرمایید فکر میکنید اولویت با کدام حوزه یا حوزههاست؟
در اینکه سال سختی پیش رو داریم، تردیدی نیست. در مورد این که باید تصمیمات سخت گرفت هم تردیدی نیست. شمهای از این تصمیمات به حوزههای اقتصادی و بحث ناترازیها برمیگردد. هرچند که چون فصل سرما را پشت سر گذاشتیم، از شدت مسئله ناترازی انرژی کاسته شده، اما مسئله کماکان پابرجاست.
امسال، سال سخت و سال تصمیمات سخت است
در زمینه اقتصادی ناترازیهای دیگری در مورد صندوقهای بازنشستگی، سوبسیدها و ... وجود دارد. در عرصه سیاسی نیز واقعا دچار وضعیت پیچیده و بغرنجی هستیم. در آمریکا دولتی بر سر کار آمده که میخواهد مسائل را با گفتمانی متفاوت و با رویکرد قلدرمابانه پیش ببرد. در مجموع تردیدی نیست که امسال، سال سخت و سال تصمیمات سخت است.
تصمیم نگرفتن هم یکی از تصمیمات سخت است، که البته امیدوارم این اتفاق نیفتد. خود تصمیم نگرفتن هم درواقع یک نوع تصمیم سخت است، اما نتیجهاش این است که هیچ یک از مشکلات حل نشود. چیزی که باید به آن توجه داشت این است که همه تصمیمهای سخت را نمیشود باهم گرفت بلکه باید بنا به اولویتبندی تصمیم گرفت.
اما به نظر میرسد که مسائل سیاسی و سیاست خارجی به دلیل فوریتی که دارند و وضعیت پیچیدهای برای ما ایجاد کردهاند در اولویت قرار دارند؛ مساله امنیت ملی در راس مسائل حاکمیت قرار دارد. تصمیمات مرتبط با امنیت ملی را نیز باید قاطعتر و سریعتر گرفت. البته این موضوع فقط تصمیم دولت نیست و نهادهای مختلف حاکمیت در این قصه نقش دارند.
در عین حال وقتی فضا، فضای تهدید خارجی و امنیتی است، باید مقداری در تصمیمگیریهای اقتصادی احتیاط کرد؛ چراکه دشمنان کشور ممکن است از فضای تنشهایی که در پیتصمیمات اقتصادی ایجاد میشود، سوءاستفاده کنند و اتفاقاتی را رقم بزنند که جمع کردن آن خیلی سخت باشد. به این ترتیب، با وجود اینکه از نظر زمانی، زمان گرفتن تصمیمات سخت فرارسیده و تصمیمات سخت هم حتما با فشار به بخشهایی از جامعه همراهاند، در شرایطی که کشور در معرض تهدیدهای خارجی قرار دارد شاید بهتر باشد احتیاط کرد. هرچند ادامه این وضعیت خسارتهایی دارد، اما با مساله امنیت ملی نمیشود شوخی کرد.
تا اینجا فضای بین ایران و آمریکا نسبتا عاقلانه و سیاستمدارانه بوده است
* اولویت را سیاست خارجی دانستید؛ آن هم در شرایطی که ادبیات موجود نشان میدهد یک سر تنشهایی که بین ایران و آمریکا پیش آمده مذاکره-جنگ (و به تعبیر شما امنیت ملی) و یک سر دیگر آن تحریم ها و مسائل اقتصادی است. حالا که پرونده مذاکره غیرمستقیم با آمریکا باز شده، به نظر شما این وضعیت چه سرانجامی خواهد داشت؟
پیشبینی آن خیلی دشوار است؛ ما با طرفی روبهرو هستیم که اصولا قابل پیشبینی نیست، در کارنامهاش تصمیمات عجیبوغریب زیادی وجود دارد و دنبال جنجالآفرینی و غوغاسالاری است. به همین خاطر پیشبینی یک صلح ناگهانی دور از انتظارتر از یک فضای بسیار پرتنش است؛ فضای پرتنشی که میتواند با برخی از ضربات امنیتی همراه باشد. البته امیدواریم که چنین اتفاقی نیفتد اما فکر میکنم که واقعبینی ایجاب میکند که همه اینها را محتمل بدانیم. اینها از طرف مقابلمان یعنی دولت فعلی آمریکا محتمل است. در اینکه نفوذ دولت اسرائیل بر آمریکا بسیار زیاد است و اسرائیلیها به هرشکلی دنبال آن هستند که آمریکا را به درگیری با ما بکشانند، این احتمال وجود دارد.
بنابراین یک طیف خیلی گسترده از اتفاقات میتواند رخ دهد. در این میان باید یک بازی سیاستمدارانه و عاقلانه را پیش برد. به نظر من تا همینجا بازی نسبتا عاقلانه بوده است. یکی از مولفههای این عاقلانه بودن این است که فضای کلامی خیلی تندی در گفتمان مسئولین کشور ندیدیم. این خودش خیلی مثبت است. الان شعار دادن و رفتن به فضاهای گفتمانی علیه طرف مقابل برای ما هیچ ثمری ندارد. بخشی از سیاست این بوده که در سطح تبلیغاتی توقعات برای تقابل نظامی بالا نرود.
برای ما مذاکره جدی، کارساز و پرمحتوا مهم است نه شوی سیاسی
* یکی از چالشهای مهم کشور در ارتباط موضوع حل مساله FATF است که ظاهرا دوباره مسکوت واقع شده. آیا شما ارادهای میبینید که این پرونده به سرانجام برسد و ایران دستکم بتواند با کشورهایی که با آنها ارتباط دوستانه دارد مراوده اقتصادی داشته باشد؟
موضوع FATF نسبت به مسئله اصلی تهدیدات خارجی خیلی فرعیتر است. اما اگر ما تنش اصلی را بتوانیم مدیریت کنیم، این امید میرود که بتوانیم بحث FATF یا بحثهای مشابه آن را نیز به پیش ببریم.
* این سوال را از این جهت مطرح کردم که این سوال را بپرسم؛ آیا فضا را اینگونه می بینید که راهگشا باشد و بتواند گرهها را چه در مورد تحریم و جنگ و FATF و چه در مورد مسائل دیگر باز کند؟
به نظر من واقعا یک اراده جدی برای حل و فصل مسئله در کشور وجود دارد. اما این اراده جدی به این معنا است نباید با یک نوع شتابزدگی وارد عمل شویم. در بازیهایی که طرف مقابل برای ما طراحی کرده نباید وارد شویم. طرف مقابل به شدت به دنبال پروپاگاندا و فضای تبلیغاتی و شو سیاسی است. شوی سیاسی ممکن است منجر به تحقیر ما شود، یعنی مشابه اتفاقی که برای زلنسکی افتاد.
برای ما مذاکره جدی، کارساز و پرمحتوا مهم است که در آن توافقات مشخص روی میز گذاشته شود. اینکه رهبران سیاسی فقط باهم دست دهند و عکس بگیرند، هیچ مشکلی را از ما حل نمیکند. مهم این است که واقعا از دو طرف پیشنهادهای مشخصی روی میز گذاشته شود و به توافقات مشخص برسیم؛ حتی اگر این کار توسط مقامات دستچندم سیاسی در کشور باشد.
سال تصمیماتِ سخت پزشکیان به روایت یک اصلاح طلب/ مذاکره جدی و کارساز بین ایران و آمریکا مهم است نه شویِ سیاسی
پزشکیان در اجماعسازی موفق بوده است
* هفت هشت ماهی است که دولت پزشکیان بر سر کار آمده است. به نظر میرسد در همین مدت توانسته تصویری از خود ارائه دهد. آیا این دولت میتواند این پروندهها را مدیریت کند یا آنکه باید تغییراتی در آن برای حل مسائل رخ دهد؟
بخش مهم رویکرد آقای پزشکیان درواقع اجماع داخلی است و این موضوع خیلی مهم است. این بسیار برای ما مضر است که الان، در شرایطی که با تهدید خارجی روبهرو هستیم، تنش سیاسی داشته باشیم. اتفاقا طرف مقابل هم روی همین شکافها دست خواهد گذاشت.
البته اجماع داخلی فقط یک مقدمه است و برای حل مساله کافی نیست. اما طبیعتا اگر طرف مقابل احساس کند با یک مملکت یکپارچه روبهرو است و همه جناحهای سیاسی در دفاع از منافع و امنیت ملی به صورت یکپارچه یک حرف دارند، طبیعتا رویکرد متفاوتی خواهد داشت. به نظر من در این زمینه، آقای پزشکیان موفق بوده البته نهادهای دیگر (مجلس، شورای امنیت ملی، نهادهای نظامی و امنیتی) هم باید با او همکاری کنند و دست به دست هم دهند تا از کشور یک حرف واحد شنیده شود؛ درواقع این امر بتواند با رهبری عالی کشور به سمت و سوی مشخصی جلو برود. به نظر من تا اینجا آقای پزشکیان موفق بوده.
آنهایی که در نهادهای قدرت قرار دارند، دست به ریسک نمیزنند
* پس معتقدید که پزشکیان توانسته بین نیروهای مختلف وفاق ایجاد کند؟
بله فکر میکنم تا اینجا موفق بوده است. هرچند که همیشه ممکن است که پارازیتهای تند و رادیکالی هم شنیده شود؛ اما خیلی نمیشود به آنها توجه کرد. همه افراد و فعالان را ممکن است نشود راضی کرد اما به نظرم درصد هماهنگی بالایی وجود دارد؛ به خصوص در بین آنهایی که در تصمیمگیریها نقش دارند.
* درست است که این پارازیت ها در اقلیتاند اما به نظر میرسد توان بالایی برای بر هم زدن بازی دارند.
فکر نمیکنم اینگونه باشد. آنهایی که واقعا در نهادهای واقعی قدرت قرار دارند، نگران هستند و دست به ریسک نمیزنند. من فکر میکنم الان این وفاق، درک و شناخت سیاسی الان وجود دارد؛ هرچند که حالا ممکن است گوشه مجلس یک نفر حرف تندی بزند. اینها را خیلی نمیشود به حساب آورد؛ در تصمیمات سیاسی کشور آنچنان تاثیرگذار نیستند.
نفس اینکه نامه آقای ترامپ پاسخ داده شده، یعنی اینکه به هرحال یک گفتگویی صورت خواهد گرفت
برای جمعبندی دولت پزشکیان در این زمینه موفق بوده اما در اینکه در رویکرد خارجی چه اتفاقی بیفتد دولت تنها تصمیمگیرنده نیست؛ همه نهادها در مذاکراتی که به هرصورت آن در پیش است باید دست به دست هم دهند؛ چون کسی اصل مذاکره را رد نکرده است. بلکه شکل مذاکره، طرف رابط، محل ارتباط و ... است که مقداری مورد اختلاف است؛ البته اینها خودش اختلافاتی جدی است.
چون طرف مقابل خیلی به پروپاگاندا توجه دارد و بیشتر میخواهد از حواشی بهرهبرداری کند. در حالی که برای ما اصلا حواشی جذابیتی ندارد و ما دنبال حواشی نیستیم. اما به هرحال مذاکره صورت خواهد گرفت، نفس اینکه نامه آقای ترامپ پاسخ داده شده، یعنی اینکه به هرحال یک گفتگویی صورت خواهد گرفت.