شمارش معکوس برای بیکاری بزرگ / ترس از «نابودی نسل بشر» توسط هوش مصنوعی واقعی است

یک نظرسنجی جهانی نشان میدهد که نگرش به هوش مصنوعی، جهان را دو دسته کرده است؛ کشورهای در حال توسعه در آسیا و آفریقا با خوشبینی آن را یک فرصت میدانند، در حالی که کشورهای توسعهیافته غربی با احتیاط و نگرانی با آن مواجه هستند. با این وجود، ترس از بیکاری و نیاز به قانونگذاری دغدغهای مشترک در سراسر جهان است.
جدیدترین نظرسنجی جهانی که توسط موسسه «شوارتز رایزمن» و «دانشگاه تورنتو» با مشارکت بیش از ۲۳ هزار نفر در ۲۱ کشور جهان انجام شده است، پرده از شکافی عمیق در نگرش عمومی به هوش مصنوعی (AI) برمیدارد. این گزارش جامع که در اکتبر و نوامبر ۲۰۲۳ تهیه شده، نشان میدهد در حالی که کشورهای در حال توسعه در آسیا و آفریقا با آغوش باز به استقبال این فناوری میروند، کشورهای توسعهیافته غربی با ترکیبی از تردید، نگرانی و احتیاط با آن روبرو هستند. این دوگانگی نه تنها در احساسات کلی، بلکه در نگاه به آینده شغلی، اعتماد به نهادهای تنظیمگر و کاربرد AI در زندگی روزمره نیز مشهود است.
یک جهان، دو دیدگاه: خوشبینی در جنوب، بدبینی در شمال
دادهها به وضوح یک تقسیمبندی جغرافیایی-اقتصادی در نگرش به هوش مصنوعی را نشان میدهند. در یک سو، کشورهایی مانند هند، چین، کنیا، اندونزی و آفریقای جنوبی قرار دارند که با خوشبینی قابل توجهی به آینده AI مینگرند.
احساسات مثبت: در هند، ۴۳٪ از مردم احساس «بسیار مثبتی» نسبت به AI دارند که بالاترین نرخ در جهان است. به طور کلی، نیمی از جمعیت جهان (۵۰٪) دیدگاه مثبتی به این فناوری دارند.
آینده بهتر: اکثریت قاطع در کنیا (۷۷٪)، چین (۷۷٪) و هند (۷۵٪) معتقدند که هوش مصنوعی آینده جهان را بهتر خواهد کرد.
در سوی دیگر، کشورهای غربی و انگلیسیزبان مانند آمریکا، استرالیا، کانادا، فرانسه و بریتانیا با تردید و نگرانی بیشتری با این پدیده مواجه شدهاند.
احساسات منفی: آمریکاییها با ۱۵٪ احساس «بسیار منفی»، بدبینترین ملت در این نظرسنجی هستند. در این کشورها، حداقل یکچهارم جمعیت احساس منفی نسبت به AI دارند.
آینده بدتر: در استرالیا، فرانسه و آمریکا، ۳۶٪ از مردم معتقدند هوش مصنوعی جهان را به مکانی بدتر تبدیل خواهد کرد.
این شکاف نشان میدهد که زمینه فرهنگی، اقتصادی و ژئوپلیتیک تأثیر مستقیمی بر پذیرش فناوریهای نوظهور دارد.
به نظر میرسد ملتهایی که در مسیر توسعه سریع قرار دارند، هوش مصنوعی را فرصتی برای جهش اقتصادی و اجتماعی میبینند، در حالی که جوامع توسعهیافته بیشتر نگران تأثیرات ثباتزدای آن هستند.
شغل: بزرگترین دغدغه مشترک جهانیان
با وجود تفاوت در نگرشها، یک نگرانی در سراسر جهان مشترک است: تأثیر هوش مصنوعی بر بازار کار.
نگرانی جهانی: ۴۹٪ از پاسخدهندگان در سطح جهان، «تأثیر هوش مصنوعی بر مشاغل» را بزرگترین نگرانی خود عنوان کردهاند. این نگرانی در آفریقای جنوبی با ۶۸٪ به اوج خود میرسد.
خطر جایگزینی: بیش از نیمی از مردم جهان (۵۴٪) انتظار دارند شغلشان طی ۱۰ سال آینده توسط ماشینها جایگزین شود. این باور در میان هندیها (۷۵٪) بسیار قوی است، در حالی که آلمانیها (۳۴٪) کمترین نگرانی را از این بابت دارند.
نسلهای آینده: تقریباً دو سوم مردم (۶۲٪) معتقدند مشاغل فرزندانشان در معرض خطر جایگزینی توسط فناوری قرار دارد.
نکته جالب اینجاست که حتی در کشورهای خوشبین مانند هند، نگرانی از دست دادن شغل شخصی بالاست، اما این نگرانی با باور به توانایی یافتن شغل جدید (۵۸٪ معتقدند آسان خواهد بود) تعدیل میشود. این در حالی است که در غرب، نگرانی از دست دادن شغل با بدبینی نسبت به یافتن جایگزین همراه است.
کاربرد و اعتماد
درک و استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی نیز داستان مشابهی از تفاوتهای منطقهای را روایت میکند.
ChatGPT: حدود ۶۳٪ از مردم جهان نام ChatGPT را شنیدهاند، اما تنها ۴۰٪ از آن استفاده کردهاند. در این زمینه نیز کنیا (۷۰٪) و هند (۶۶٪) پیشتازند و ژاپن (۲۵٪) در انتهای فهرست قرار دارد. عمده استفاده از این ابزار برای کارهای شغلی (۳۳٪) بوده است.
دیپفیک (Deepfakes): آگاهی جهانی از دیپفیکها بسیار پایین است و تنها ۲۹٪ با این مفهوم آشنا هستند. با این حال، پس از توضیح، نیمی از مردم (۵۱٪) عمیقاً نگران استفاده از آن برای فریب و انتشار اطلاعات نادرست هستند.
اعتماد در حوزههای حساس: اعتماد عمومی به هوش مصنوعی در تصمیمگیریهای حیاتی بسیار پایین است.
عدالت: ۷۷٪ از مردم جهان ترجیح میدهند یک انسان در مورد آزادی مشروط یک زندانی تصمیم بگیرد، نه یک الگوریتم.
مهاجرت: ۶۴٪ ترجیح میدهند تصمیمات مهاجرتی توسط یک کارمند دولتی گرفته شود. (چین با ۵۳٪ تنها کشوری است که الگوریتم را ترجیح میدهد).
خودروهای خودران: اعتماد عمومی بسیار پایین است و تنها ۶٪ اعتماد زیادی به تردد این خودروها در خیابانها دارند. باز هم چین و هند به شکل معناداری اعتماد بیشتری نشان میدهند.
دیپفیک (Deepfake): تهدید پنهان در عصر دیجیتال
دیپفیکها، محتواهای صوتی و تصویری فوقواقعگرایانهای هستند که میتوانند واقعیت را جعل کنند و تهدیدی جدی برای دموکراسی، امنیت و حریم شخصی افراد محسوب میشوند.
ناآگاهی عمومی: آگاهی جهانی از این فناوری به طرز شگفتآوری پایین است. تنها ۲۹٪ از مردم جهان نام دیپفیک را شنیدهاند که در مقایسه با آگاهی ۶۳ درصدی از ChatGPT بسیار کمتر است. اندونزی (۵۱٪) و هند (۴۰٪) آگاهترین کشورها هستند.
نگرانی پس از آگاهی: با این حال، به محض ارائه تعریف، نیمی از مردم (۵۱٪) به شدت نگران استفاده از دیپفیک برای فریب و انتشار اطلاعات نادرست میشوند. این نگرانی در آفریقای جنوبی (۶۹٪) به اوج خود میرسد.
تشخیص و قانونگذاری: مردم برای تشخیص دیپفیکها به کاربران عادی (۱۸٪) اعتماد ندارند و ترکیبی از هوش مصنوعی با بازبینی انسانی (۳۱٪) و الگوریتمهای هوش مصنوعی (۲۸٪) را ترجیح میدهند. برای قانونگذاری نیز، اعتماد عمومی بین دولت (۳۸٪) و شرکتهای فناوری (۳۷٪) تقسیم شده است.
خودروهای خودران: رؤیایی دور از دسترس در جاده اعتماد عمومی
با وجود پتانسیل بالای این فناوری برای افزایش ایمنی و کارایی، گزارش نشان میدهد که جهان هنوز برای پذیرش خودروهای بدون راننده آماده نیست.
بحران اعتماد: سهچهارم پاسخدهندگان جهانی اعتماد کم یا هیچ اعتمادی به تردد خودروهای خودران در خیابانها ندارند. به طور متوسط تنها ۶٪ از مردم جهان اعتماد زیادی به این فناوری دارند.
استثنای شرق: بار دیگر، چین و هند با اختلاف زیاد از این روند جهانی جدا میشوند. در هر دو کشور، بیش از نیمی از مردم اعتماد بالایی به خودروهای خودران نشان دادهاند.
مخالفت قاطع غرب: در مقابل، کشورهایی مانند لهستان (با حدود ۹۰٪ عدم اعتماد) و بریتانیا (۶۲٪ مخالف با کامیونهای خودران) سردمداران بدبینی هستند. این بیاعتمادی به حملونقل عمومی خودران مانند اتوبوس و تاکسی نیز تسری پیدا میکند و اکثر مردم در اروپا و آمریکای شمالی تمایلی به استفاده از آنها ندارند.
قانونگذاری و نگرانیهای وجودی
در میان این امیدها و ترسها، یک سؤال کلیدی مطرح میشود: چه کسی باید هوش مصنوعی را کنترل کند؟
پاسخدهندگان، شرکتهای فناوری (۴۵٪) و دولتها (۳۵٪) را مسئول اصلی تنظیمگری میدانند. با این حال، یک بیاعتمادی عمیق نیز وجود دارد؛ تنها ۲۰٪ معتقدند میتوان به شرکتهای فناوری برای خودتنظیمی اعتماد کرد. این دادهها نشاندهنده یک بحران اعتماد و نیاز فوری به چارچوبهای نظارتی شفاف و بینالمللی است.
همزمان، نگرانیهای وجودی نیز در حال افزایش است. نیمی از جمعیت جهان (۵۰٪) نگرانند که هوش مصنوعی در نهایت به تهدیدی برای بقای نسل بشر تبدیل شود. در همین راستا، ۵۸٪ از مردم رویکردی Lآهسته و محتاطانهK را برای توسعه این فناوری ترجیح میدهند، هرچند کشورهایی مانند هند و پاکستان همچنان طرفدار سرعت بخشیدن به این روند هستند.
جایگاه ایران در این چشمانداز جهانی کجاست؟
اگرچه ایران در این نظرسنجی حضور نداشته است، اما تحلیل دادههای جهانی میتواند چارچوبی برای درک وضعیت احتمالی کشورمان فراهم کند. ایران با داشتن جمعیت جوان، تحصیلکرده و علاقهمند به فناوری، شباهتهای بالقوهای با کشورهای خوشبین مانند هند و پاکستان دارد. احتمالاً در ایران نیز هیجان و تمایل به استفاده از ابزارهایی مانند ChatGPT بالاست و هوش مصنوعی به عنوان یک فرصت برای پیشرفت و کارآفرینی دیده میشود.
با این حال، نگرانیها در مورد بازار کار، حریم خصوصی و سوءاستفاده از فناوری نیز به همان اندازه میتواند جدی باشد. چالش اصلی برای ایران، ایجاد توازن میان استقبال از فرصتهای بیشمار هوش مصنوعی و تدوین چارچوبهای قانونی و اخلاقی برای مهار خطرات آن است. جهان در حال انتخاب مسیر خود در مواجهه با این انقلاب فناورانه است و ایران نیز باید هرچه سریعتر جایگاه و رویکرد استراتژیک خود را در این دوراهی بزرگ مشخص کند.