کد خبر: ۴۴۰۰۱۶
تاریخ انتشار: ۳۰ شهريور ۱۴۰۴ - ۱۶:۰۰
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تعداد بازدید: ۴۳۴

گیلان، تنها استانی که از خشکسالی جان سالم به در برده است | کشاورزی غلط کشور را به بیابان تبدیل کرد

تمام کشور در گیر خشکسالی است حتی مازندران، گیلان تنها شهری است که هنوز دچار خشکسالی و تخلیه آبخوان‌ها نشده است. کارشناسان می‌گویند ته‌کشیدن آبخوان‌ها و کاهش شدید سطح آب‌های زیرزمینی نتیجه مستقیم مدیریت نادرست منابع آبی در کشاورزی و صنایع در چند دهه اخیر است.

تمام کشور در گیر خشکسالی است حتی مازندران، گیلان تنها شهری است که هنوز دچار خشکسالی و تخلیه آبخوان‌ها نشده است. کارشناسان می‌گویند ته‌کشیدن آبخوان‌ها و کاهش شدید سطح آب‌های زیرزمینی نتیجه مستقیم مدیریت نادرست منابع آبی در کشاورزی و صنایع در چند دهه اخیر است.

بحران آب در ایران امروز به نقطه‌ای رسیده که دیگر نمی‌توان آن را صرفاً به «مصرف خانگی» گره زد. آمار‌ها نشان می‌دهد که بیش از ۸۵ تا ۹۰ درصد منابع آبی کشور در کشاورزی مصرف می‌شود؛ آن هم در کشت‌هایی پرآب‌بر و ناکارآمد که در اقلیم خشک ایران منطقی نیست. سهم صنعت حدود ۵ تا ۷ درصد و سهم خانگی کمتر از ۱۰ درصداست. با این حال، بار اصلی تبلیغات و فشارها بر دوش مردم گذاشته شده و شهروندان با سهم اندک خود در مصرف، مقصر بحران کم‌آبی معرفی می‌شوند؛ در حالی‌که کشاورزی و صنعت سال‌هاست مانند اژد‌های هفت‌سر منابع آبی را بلعیده‌اند و دستاوردی هم در خور این حجم مصرف نداشته‌اند.

این اولویت دادن به «امنیت غذایی» بر هزینه «امنیت آبی»، سیاستی بوده که دهه‌ها ادامه یافته و هم منابع حیاتی کشور را از بین برده و هم فرصت‌های دیپلماسی آب و تجارت جهانی را نابود کرده است.

مسعود مجرب، کارشناس و مجری پروژه‌های مطالعاتی منابع آب در گفت‌وگو با رویداد۲۴  می گوید بحران آب در ایران امروز به نقطه‌ای رسیده که دیگر نمی‌توان آن را صرفاً به «مصرف خانگی» گره زد. آمار‌ها نشان می‌دهد که بیش از ۸۵ تا ۹۰ درصد منابع آبی کشور در کشاورزی مصرف می‌شود؛ آن هم در کشت‌هایی پرآب‌بر و ناکارآمد که در اقلیم خشک ایران منطقی نیست. سهم صنعت حدود ۵ تا ۷ درصد و سهم خانگی کمتر از ۱۰ درصد است. با این حال، بار اصلی تبلیغات و فشارها بر دوش مردم گذاشته شده و شهروندان با سهم اندک خود در مصرف، مقصر بحران کم‌آبی معرفی می‌شوند؛ در حالی‌که کشاورزی و صنعت سال‌هاست مانند اژد‌های هفت‌سر منابع آبی را بلعیده‌اند و دستاوردی هم در خور این حجم مصرف نداشته‌اند.

این اولویت دادن به «امنیت غذایی» بر هزینه «امنیت آبی»، سیاستی بوده که دهه‌ها ادامه یافته و هم منابع حیاتی کشور را از بین برده و هم فرصت‌های دیپلماسی آب و تجارت جهانی را نابود کرده است.

در همین رابطه با مسعود مجرب، کارشناس و مجری پروژه‌های مطالعاتی منابع آب گفت‌وگو کردیم. او تأکید می‌کند که بحران امروز نتیجه سال‌ها سیاست‌گذاری غلط است؛ از رها شدن قنات‌ها و حفر بی‌رویه چاه‌های عمیق گرفته تا سدسازی‌های غیرکارشناسی و سهم‌بندی نادرست آب میان بخش‌ها. مجرب معتقد است راه برون‌رفت از این بحران تنها با اصلاح الگوی کشت، بازسازی زیرساخت‌های شهری، واردات «آب مجازی» از طریق تجارت و ایجاد نهادی مستقل برای نظارت بر سیاست‌های آبی امکان‌پذیر است.

چرا آب‌های زیرزمینی ته کشیدند؟

به گفته مجرب، بحران امروز حاصل مجموعه‌ای از سیاست‌های اشتباه و تصمیم‌های کوتاه‌مدت است مانند رها شدن قنات‌ها ست؛ او معتقد است «قنات‌ها با اینکه یک نظام پایدار و بومی برداشت آب بودند، به غلط کنار گذاشته شدند و جای آنها را چاه‌های عمیق گرفته‌اند.»

چ

اه‌هایی که بی‌رویه آب را از جان زمین بیرون کشیدند. «پمپ‌محور شدن برداشت آب، تعادل آبخوان‌ها را بر هم زد و ذخایر زیرزمینی را به سرعت خالی کردند.»

علاوه بر آن سدسازی و انتقال آب این زنجیره ویرانگر را کامل کرد، «طرح‌های بزرگ بدون توجه به ظرفیت‌های زیست‌محیطی اجرا شد و فشار مضاعفی بر منابع طبیعی وارد کرد.»

او همچنین به مدیریت نادرست مصارف آبی و «سهم‌بندی نادرست آب بین کشاورزی، صنعت و شرب و شبکه‌های شهری فرسوده، که هدررفت بالایی ایجاد کردند اشاره کرد و گفت: وزارت جهاد کشاورزی بدون توجه به اقلیم خشک و بیابانی کشور به توسعه کشاورزی و کشت محصولات پرآب بر پرداخته و از مقابله با کشاورزان هراس داشته است. این روال نسنجیده به بیابان زا شدن کشور در مناطقی منجر شده که سال‌ها با روش‌های سنتی کشت و کار اصولی داشته است. ورود موتور‌های آب این توهم را ایجاد کرده که با استخراج آب‌های عمیق همچنان می‌توان کشاورزی را در مناطق پر خطر ادامه داد و مشکلی پیش نمی‌آید.

کشاورزی پرآب‌بر؛ خطای استراتژیک

مجرب در ادامه می‌گوید: «یکی از عوامل اصلی بحران، سیاست‌های نادرست کشاورزی بوده است. برای مثال چرا باید برنج در مناطق خشک کشت شود؟ در حالی که تنها مناطق شمالی کشور ظرفیت کاشت برنج دارند. باید به جای آن گیاهان کم آب‌بر یا دارویی در اکثر نقاط کشور کاشته می‌شد که هم به منابع آبی ضربه وارد نمی‌شد و هم به صادرات رونق می‌بخشید، حالا با رونق کشت محصولات پر آب بر نتیجه‌ای جز فرسایش آبخوان‌ها و حتی خاک در این مناطق حاصل نشده است.»

مجرب می گوید: تمام کشور در گیر خشکسالی است حتی مازندران؛ گیلان تنها شهری است که هنوز دچار خشکسالی و تخلیه آبخوان‌ ها  نشده و از خشکسالی جان سالم به در برده است.

امنیت غذایی در گرو امنیت آبی

این کارشناس با اشاره به مفهوم «آب مجازی» تأکید می‌کند: «باید بپذیریم که همه محصولات کشاورزی را نباید در داخل تولید کنیم. گوشت، گندم و دیگر محصولات پرآب‌بر را می‌توان از طریق تجارت بین‌المللی تأمین کرد این یعنی واردات آب مجازی. وزارت امور خارجه باید دیپلماسی آب و انرژی را در اولویت بگذارد و روابطش با کشور‌ها را بر اساس تامین نیاز‌ها و ایجاد امنیت غذایی سیاستگذاری کند تا واردات و صادرات بر پایه ملاحظات آبی طراحی شود. امنیت غذایی زمانی پایدار است که امنیت آبی تضمین شده باشد.»

مجرب تأکید می‌کند که راه‌حل بحران در برگزاری سمینار یا صدور دستور‌های مقطعی نیست، بلکه نیاز به تغییر ساختار دارد. مقصران ایجاد چنین وضعی وزارت جهاد کشاورزی و وزارت نیرو هستند که هر کدام به صورت تک بعدی فقط به فکر ارایه بیلان کاری و افزایش درآمدهایشان هستند تا حقوق و مزایا بدهند و اصلا به آینده کشور اهمیت ندادند باید یک نهاد دیگر ناظر بر عملکرد و اقدامات آنها باشد. راه اندازی شورای نگهبان آب و انرژی می‌تواند کارساز باشد.

او با اشاره به تشکیل وزارتخانه یا شورای نگهبان آب و انرژی می‌افزاید: نهادی مستقل که هیچ پروژه‌ای بدون ارزیابی زیست‌محیطی و اقتصادی اجازه اجرا نداشته باشد و با اصلاح الگوی کشت، محدود کردن محصولات پرآب‌بر به مناطق دارای منابع کافی و توسعه کشت گیاهان دارویی در مناطق خشک این بحران را مدیریت کند.

این محقق با تاکید بر بازسازی شبکه‌های انتقال آب شهری می‌گوید: کاهش هدررفت آب از طریق نوسازی زیرساخت‌ها امکان پذیر است نه با تبلیغات ناراحت کننده‌ای که امروز در سطح شهر شاهد آنیم. سواد آبی با این بیلبورد‌ها ایجاد نمی‌شود، گنجاندن آموزش‌های مرتبط با سواد آب از دوران مدرسه برای تغییر فرهنگ مصرف آب آغاز می‌شود.

مجرب درباره توسعه سایت‌های انرژی‌های تجدیدپذیر که اخیرا رو به افزایش است گفت: حرکت به سمت انرژی خورشیدی و بادی خوب است، اما با مطالعات دقیق و پرهیز از تکرار خطا‌های گذشته، راه اندازی این سایت‌ها در مکان‌هایی که در معرض سیل و فروش ریزش باشند چیزی جز ضرر به بار نخواهد آورد.