کد خبر: ۴۴۰۳۲۶
تاریخ انتشار: ۱۰ مهر ۱۴۰۴ - ۱۲:۰۷
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تعداد بازدید: ۱۱۵

ماندن را به مُردن ترجیح می دهم!

من ترسِ محاصره و بمباران‌شدن محل زندگی ام را می شناسم با این حال، هیچوقت شهر غزه را ترک نخواهم کرد. من مرگ تدریجی تحمیلی که ناشی از آوارگی اجباری است را نمی پذیرم.

من ترسِ محاصره و بمباران‌شدن محل زندگی ام را می شناسم با این حال، هیچوقت شهر غزه را ترک نخواهم کرد. من مرگ تدریجی تحمیلی که ناشی از آوارگی اجباری است را نمی پذیرم.

هدا اسکیک»، نویسنده فلسطینی ساکن در شهر غزه.

به نقل از الجزیره برای مدت چند هفته، ارتش اسرائیل فرمان های تخلیه اجباری برای ساکنان شهر غزه صادر کرده و اقدام به بمباران برج های مسکونی و نابودسازی عامدانه محله های مختلف این شهر کرده است. صدها هزارنفر از شهر غزه آواره شده اند. شهری که به واسطه اقدامات رژیم اسرائیل به شدت برای غیرنظامیان ناامن شده است.

روز گذشته، ما عزادار به شهادت رسیدن 3 عضو خانواده پدری‌ام بودیم. آن ها در خانه ای در جنوب نوار غزه پناه گرفته بودند که آن خانه بمباران شد و به شهادت رسیدند. این اتفاق تنها اندکی پس از خروج آن ها از شهر غزه و رفتن به سمت جنوب نوار غزه رخ داده است. ندا، همسرش یوسف، به همراه دو فرزند 19 و 11 ساله آن ها به شهادت رسیدند.

جنوب غزه منطقه امن نیست. این در حالی است که اسرائیل ادعا می کند چنین هست. چادرهای آوارگان هر روز هدفِ حملات اسرائیل قرار می گیرند. ساکنان غزه اکنون دو انتخاب مرگبار دارند یا باید بمانند یا بروند که هر دویِ این گزینه ها با خطرات جدی همراه هستند. من تصمیم به ماندن گرفته ام. ماندن در شهر غزه خطرناک است با این حال، ترک این شهر به معنای این است که من خانه و وطن خود را ترک کرده ام. جایی که ریشه ها و هویت من در آنجاست. این شهر همان جایی است که من در آن بزرگ شدم و کودکی و جوانی ام را در آن گذراندم. جایی که خانواده و اقوامم به هر بهانه‌ای در آن دور هم جمع می شدند. جایی که رویاهایم شکل گرفتند و خاطراتم ساخته شدند. این همان شهری است که من در آن متولد شدم و دوست داشتم تا می توانم در آن زندگی کنم. ترک این شهر موجب خواهد شد تا من خودم را گُم کنم.

همکاران و دوستانم مدام از من سوال می پرسند که اگر اسرائیل به محله تو حمله کرد، مقصد بعدی‌ات کجا خواهد بود؟ من همیشه مکث می کنم و سعی می کنم بهترین پاسخ را بدهم. من بین محله های مختلف شهر غزه جابجا خواهم شد و به شرق غزه خواهم رفت. اینکه شهر غزه را ترک کنم به هیچ عنوان یک گزینه برای من نیست. با این حال، بقیه می گویند که حمله زمینی گسترده اسرائیل به شهر غزه عملا سبب می شود تا کل محله‌ها شاهد حضور فشرده تانک ها باشند. من به همه می گویم تنها جایی که در آن زندگی خواهم کرد، شهر غزه است. من نمی خواهم به هیچ جای دیگری بروم.

یک هفته قبل تصمیم گرفتم دو چمدان را پُر از وسیله های ضروری‌ام کنم تا در صورت وقوع شرایط اضطراری نظیر بمباران مناطق نزدیک به محل سکونتم، خیلی زود بتوانم امکان خروج داشته باشم. واقعا یک جدال سخت ذهنی داشتم و چیزی بیش از دو دست لباس و تعدادی کتاب و دفتر یادداشت و آلبوم عکس و غیره برنداشتم. البته که پیشتر هم یک‌چنین وضعیتی را تجربه کرده ام. در نوامبر سال 2023، ارتش اسرائیل بدون هرگونه هشدار قبلی به محله ای که در آن زندگی می کردم حمله کرد. من و خانواده ام صدای ممتد برخورد توپ و بمباران را می شنیدیم. این نخستین بار بود که من تانک ها و سربازان اسرائیلی را از نزدیک می دیدم. چند ماه بعد، در اوایل سال 2024، ما بار دیگر تحت محاصره قرار گرفتیم. این بار به مدت 9 روز در محاصره کامل بودیم. حتی نمی‌توانستیم جابجا شویم. شب و روز بمباران بی‌رحمانه شدیم. غذا و آب به شدت نایاب شده بودند.

تبلیغات

در نهایت، ارتش اسرائیل وارد خانه ما شد و اقدام به بمبگذاری آن کرد. تانک ها و سربازان نیز همه جوره ما را محاصره کرده بودند. این خاطرات بد، همچون زخمی بر روح و روان من باقی مانده اند و گویی هیچ وقت درمان نخواهند شد. من نگرانم که این زخم بار دیگر سر باز کند. من سعی می کنم با برخی مطالعات علمی و تحصیلی‌ام، این زخم ها را التیام بخشم. با این حال، بسیار سخت است. گاهی وقت ها خود را در شرایطی می یابم که شمارش معکوس می کنم که خانه ما منفجر شود. هر شب، می ترسم که همین حالا سربازان اسرائیلی به خانه ما هجوم آورند. این ترس همیشگی است و روی سینه‌ام مثل یک بار سنگین است.

هر روز صبح، وقتی بیدار می شوم فکر می کنم با یک معجزه طرف هستم که هنوز زنده ام. با این حال، زنده ماندن من و خانواده ام در شرایط فعلی، به گزینه ای سخت تر از هر زمان دیگر تبدیل شده است. غذا و آب به شدت کم و نایاب هستند. ما ماه ها است که هیچ سبزیجات، میوه، تخم مرغ، و گوشتی ندیده ایم. در مغازه ها، تنها چیزی که شما می توانید پیدا کنید چیپس، نودل، نوتلا، و بیسکوییت است. غذا کنسروی را بسیاری از افراد نمی توانند تامین کنند. آرد، برنج، و عدس را می توان در میزان کم و با قیمت بالا پیدا کرد.

وسایل مورد نیاز برای تمیزی و بهداشت، بسیار کم هستند. به طور خاص می توان به دستمال و پدهای بهداشتی اشاره کرد. دارو تقریبا وجود ندارد و دسترسی به آن غیرممکن است. این موضوع عملا بیماران و افراد سالخورده را با آسیب رو به رو کرده است. برای به دست آوردن اب، افراد باید جان خود را به خطر بیندازند تا به تانکرهای حامل آب برسند. چوب برای سوزاندن و آشپزی به کالای لوکس تبدیل شده است. یک کیلو چوب 2 دلار قیمت دارد. این میزان چوب برای آماده کردن یک لیتر آبِ جوش جهت تهیه چایی کافی است.

اینکه شهر غزه با آسیبهای جدی رو به رو است، قلب و روح من را آزرده خاطر می کند. من واقعا نمی دانم چه چیزی انتظار من را می کشد. با این حال، آنچه در مورد آن مططمئن هستم این است که تا پایان در شهر غزه باقی خواهم ماند. آوارگی شاید یک درصد شانس زنده ماندن به من بدهد با این حال، من به دنبال زنده ماندنی که روح و خاطرات و هویت و ریشه های من را نابود کند، نیستم.

اسرائیل می خواهد شهر غزه عاری از سکنه شود و سپس نابود گردد. با این حال، تا زمانی که حتی یک خانواده از ترک غزه خودداری کند، این شهر همچنان زنده و سرپا خواهد بود.