کد خبر: ۴۴۰۴۱۱
تاریخ انتشار: ۱۴ مهر ۱۴۰۴ - ۱۵:۲۷
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تعداد بازدید: ۸۱

برای اروپایی‌ها مهم‌ترین مساله اوکراین است، نه ایران/ «بازی میان دو جبهه» الگوی جدیدی از سیاست خارجی است

سفیر پیشین ایران در آلمان می‌گوید: «اروپایی‌ها از نقش ایران در جنگ اوکراین ناراضی‌اند، اما از سوی دیگر به همکاری آمریکا در حوزه‌های امنیتی و دفاعی نیاز دارند. همین مسئله موجب می‌شود برای حفظ این همکاری، در موضوع ایران و اسنپ‌بک فشار بیشتری وارد کنند.»

سفیر پیشین ایران در آلمان می‌گوید: «اروپایی‌ها از نقش ایران در جنگ اوکراین ناراضی‌اند، اما از سوی دیگر به همکاری آمریکا در حوزه‌های امنیتی و دفاعی نیاز دارند. همین مسئله موجب می‌شود برای حفظ این همکاری، در موضوع ایران و اسنپ‌بک فشار بیشتری وارد کنند.»

به رغم تلاش های مستمردستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی بالاخره با اراده مشترک تروئیکای اروپایی و آمریکا برای بازگرداندن تحریم‌های شورای امنیت و حفظ اهرم فشار بر ایران ماشه «اسنپ‌بک»چکانده شد، ظاهرا اروپا با احساس تزلزل جایگاه و قدرت خود به‌ویژه در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ در امریکا، با استفاده ابزاری از موضوع پرونده هسته ای ایران در پی تقویت یا احیای این قدرت دیپلماتیک است.

به زعم کارشناسان، اروپا خود را میراث‌دار مذاکرات هسته‌ای با ایران می‌داند و برجام را محصول دیپلماسی چندجانبه خود تلقی می‌کند. بنابراین، نمی‌خواهد نقش خود را در این پرونده به‌طور کامل از دست بدهد. از این رو، احیا یا استفاده از مکانیزم ماشه را نوعی جبران وضعیت حاشیه‌ای و کنار گذاشته شدن توسط آمریکا در موضوع هسته‌ای ایران قلمداد می‌کند.

سوی دیگر ظاهرا نارضایتی آنها از نقش ایران در جنگ اوکراین نیز به این سیاست های سختگیرانه دامن زده است.به بیان دیگر، اروپایی‌ها تلاش می‌کنند این دو پرونده را در چارچوبی متوازن به‌کار گیرند .
گفتو با علی ماجدی، سفیر پیشین ایران در آلمان، به بررسی چرایی رفتارهای متناقض اروپا در قبال آمریکا پرداخته است.

***چرا اروپایی‌ها رفتاری متناقض در رابطه با آمریکا دارند؟ از یک سو مستمرا در حال تکرار تلاش برای استقلال راهبردی هستند و در مسائلی مانند اوکراین یا شناسایی فلسطین موضع مستقل اتخاذ می‌کنند و از سوی دیگر در موضوع «اسنپ‌بک» کاملا تابع فرمان آمریکا هستند؟

روابط اروپا و آمریکا یک رابطه طولانی‌مدت است. در دوره اول ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ نیز این روابط دچار تنش‌هایی شد؛ برای مثال، در دیدارهای آقای مکرون و خانم مرکل با ترامپ، اختلاف‌نظرها آشکار شد و همین نشان داد که روابط میان دو سوی آتلانتیک گاه تحت تأثیر رفتارهای خاص روسای جمهور آمریکا قرار می‌گیرد. با این حال، پیوند میان آمریکا و اروپا یک سیاست راهبردی و ساختاری است، نه صرفاً وابسته به اشخاص.

در حال حاضر هم میان اروپا و آمریکا اختلاف‌نظرهایی وجود دارد. دو محور اصلی این اختلاف‌ها، یکی موضوع فلسطین و دیگری مسئله اوکراین است. اروپایی‌ها از رفتارهای خشونت‌آمیز و نسل‌کشی اسرائیل ناراضی‌اند. به همین دلیل، برخی کشورهای اروپایی مانند آلمان، انگلستان و فرانسه رسماً اعلام کرده‌اند که از تشکیل دولت فلسطین حمایت می‌کنند.

در واقع، در موضوع فلسطین، اروپا و آمریکا اختلاف دیدگاه دارند. اما در موضوع اوکراین، اروپا تمام‌قد از اوکراین حمایت می‌کند، در حالی که آمریکا از آغاز جنگ تاکنون حمایت‌های کافی و مؤثر ارائه نکرده و گاهی حتی رویکردی دوگانه داشته است.

*** فکر می‌کنید اروپایی ها توانسته‌اند نظر ترامپ را در مورد جنگ روسیه و اوکراین تغییر دهند؟

تا حدودی بله، اما ترامپ هرگز سیاستی مشابه کشورهای اروپایی اتخاذ نکرد. او نه در حد اروپا از اوکراین دفاع کرد و نه به آن اندازه به ارسال تجهیزات و جنگ‌افزارهای حیاتی اقدام نمود. در واقع، آمریکا همواره سعی داشته نقش کنترل‌شده‌تری در این جنگ ایفا کند، در حالی که اروپا بیشترین هزینه‌های نظامی و سیاسی را متقبل شده است.

اروپا هنوز ظرفیت استقلال کامل از آمریکا ندارد / برای اروپایی‌ها مهم‌ترین مساله اوکراین است، نه ایران

*** با توجه به اقدام اروپایی‌ها در مورد فعال سازی مکانیسم ماشه آیا اروپایی ها مستقلانه عمل کرده‌اند یا صرفا بر اساس دستورات واشنگتن اقدام کردند؟

اگرچه برجام یکی از دستاوردهای مهم دیپلماسی اروپا بود، اما در این مقطع، اروپایی‌ها ناچار شده‌اند تا حدودی با آمریکا همراهی کنند. از نگاه اروپا، مسئله اوکراین اهمیت بیشتری نسبت به ایران دارد. با این حال، نگرانی آن‌ها از ارسال پهپاد و تجهیزات ایرانی به روسیه باعث شده در قبال ایران مواضع سخت‌گیرانه‌تری اتخاذ کنند.

در مجموع، اروپایی‌ها از نقش ایران در جنگ اوکراین ناراضی‌اند، اما از سوی دیگر به همکاری آمریکا در حوزه‌های امنیتی و دفاعی نیاز دارند. همین مسئله موجب می‌شود برای حفظ این همکاری، در موضوع ایران و «اسنپ‌بک» فشار بیشتری وارد کنند.

*** آیا این همراهی به صرف اختلافات جاری میان آمریکا و اروپا، از جمله در حوزه مواجهه با روسیه و تعرفه‌ها تا چه اندازه می‌تواند باعث شود که اروپا به سیاست خارجی مستقل‌تری نزدیک شود و آیا این استقلال بر روابط اروپا و ایران تاثیر گذارخواهد بود؟

به نظر من، اروپا هنوز به استقلال کامل از آمریکا نرسیده است. در حال حاضر، جهان در حال تجربه تغییرات ژئوپلیتیکی مهمی است. بلوک شرق با محوریت روسیه و چین در حال تقویت است و کشورهایی مانند ایران، هند و ترکیه نیز در این فضای جدید نقش‌های متفاوتی ایفا می‌کنند.

برخی کشورها مانند ترکیه و هند، سیاست «بازی میان دو جبهه» را پیش گرفته‌اند؛ یعنی هم با آمریکا و غرب تعامل دارند و هم با شرق (روسیه و چین). این الگوی جدیدی از سیاست خارجی است که قدرت مانور کشورها را افزایش می‌دهد. ایران نیز می‌تواند با استفاده از چنین سیاستی، منافع خود را به‌صورت متوازن در هر دو جبهه دنبال کند.

*** اروپا تا چه اندازه ظرفیت استقلال عملی از آمریکا را در شرایط فعلی دارد؟

اروپا در حال حاضر در موقعیت ضعیف‌تری نسبت به گذشته قرار دارد. زمانی اروپایی‌ها می‌خواستند قطب مستقل قدرت جهانی باشند، اما با رشد چین و قدرت‌گیری شرق، این موقعیت تضعیف شده است. چین اکنون دومین قدرت بزرگ اقتصادی و سیاسی جهان است و این واقعیت قابل انکار نیست.

اروپایی‌ها هم‌زمان روابط اقتصادی خود را با چین و آمریکا گسترش داده‌اند، اما هنوز فاصله زیادی با تبدیل‌شدن به یک «قدرت سوم مستقل» دارند. در مجموع، اروپا در صحنه جهانی نه‌تنها قوی‌تر نشده، بلکه در بسیاری از عرصه‌ها نسبت به گذشته ضعیف‌تر عمل می‌کند.