آیا تحولات جدید نشانهٔ آغاز دور دوم جنگ ایران و اسرائیل است؟

این یادداشت تصویری از مرحلهای حساس در تقابل ایران با راهبردهای فشار آمریکا، اروپا و اسرائیل را ارائه میدهد؛ مرحلهای که از تشدید فشارهای دیپلماتیک و تحرکات نظامی تا تلاش برای مشروعیتسازی اقدامات خصمانه در آژانس را شامل میشود. همزمان، تهران با اتکا به بازدارندگی موشکی، شبکهٔ منطقهای، دیپلماسی فعال و همکاری با شرق در پی مقابلهٔ هوشمندانه است. تحولات منطقهای و احتمال رویارویی دوم با اسرائیل نیز ضرورت انسجام داخلی و تقویت دیپلماسی را برجسته میسازد.
طی هفتههای اخیر مجموعهای از تحولات مرتبط با ایران در عرصهٔ سیاست خارجی، امنیت منطقهای و پروندهٔ هستهای، بیانگر مرحلهای حساس از رویارویی جمهوری اسلامی با راهبردهای فشار و تهدید از سوی ایالات متحده، سه کشور اروپایی و رژیم صهیونیستی است.
رویدادهایی که در کنار جنگ اطلاعاتی و اقتصادی غرب و صهیونیسم علیه ایران، ضرورت تقویت دیپلماسی فعال و توان بازدارندگی کشور را بیش از پیش برجسته میسازد.
دیپلماسی زیر آتش؛ نبرد بر سر آژانس و تلاش برای مشروعیتسازی فشار
در همین چارچوب، مقامات ارشد ایران، چه در سطح دیپلماتیک و چه نظامی، ضمن هشدار نسبت به اقدامات غیرقانونی و تنشزای غرب، بر حق طبیعی کشور در پاسخ مناسب، دفاع مشروع و حفظ استقلال و امنیت ملی تأکید کردهاند. رضا نجفی، نمایندهٔ دائم ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی، با انتقاد صریح از تلاش واشنگتن و تروئیکای اروپایی برای ارائهٔ قطعنامهای جدید در شورای حکام، این اقدامات را سوءاستفادهای آشکار از سازوکارهای بینالمللی و تلاشی برای تحمیل دیدگاههای سلطهجویانه بر ملت ایران دانست. او تصریح کرد که واداشتن مدیرکل آژانس به گزارشدهی بر اساس قطعنامههای منقضیشدهٔ شورای امنیت اقدامی کاملاً غیرقانونی است و فقط بر پیچیدگیها خواهد افزود و ضربهای دیگر بر پیکرهٔ دیپلماسی وارد میکند. نجفی همچنین یادآور شد که چنین حرکتهایی تغییری در وضعیت جمهوری اسلامی ایجاد نخواهد کرد و دیگر کشورها باید با یکجانبهگرایی ویرانگر آمریکا و متحدانش مقابله کنند.
همزمان، وزارت خارجهٔ ایران نسبت به پیامدهای تشدید تحرکات نظامی آمریکا در دریای کارائیب هشدار داده و این اقدامات را تهدیدی مستقیم برای صلح و امنیت بینالمللی توصیف کرده است. اسماعیل بقائی، سخنگوی وزارت خارجه، با محکومکردن تهدید به استفاده از زور علیه دولت قانونی ونزوئلا، این رویکرد واشنگتن را نقض صریح منشور ملل متحد دانست و تأکید کرد که پایاندادن به سیاستهای یکجانبهگرایانهٔ آمریکا نیازمند اقدام جدی سازمان ملل است. گزارشهای غربی دربارهٔ نشستهای محرمانهٔ مقامهای ارشد نظامی آمریکا برای بررسی عملیات علیه ونزوئلا نیز بر نگرانی ایران افزوده است؛ امری که نشاندهندهٔ تداوم دکترین مداخلهجویانهٔ واشنگتن در آمریکای لاتین و استفاده ابزاری از پروندههایی چون مواد مخدر برای توجیه اقدامات غیرقانونی است.
در همین فضای پرتنش، منابع دیپلماتیک اروپایی نیز از فشار جدید آمریکا بر آژانس برای درخواست بازرسی از ذخایر اورانیوم ایران خبر دادهاند؛ اقدامی که این منابع آن را بخشی از روند آمادهسازی پوشش بینالمللی برای یک حملهٔ احتمالی علیه تأسیسات هستهای و موشکی ایران در هماهنگی با رژیم صهیونیستی توصیف میکنند. در تحلیل این منابع، واشنگتن راهبردی دوگانه را دنبال میکند: الف ) تشدید فشار خارجی از طریق برجستهسازی برنامهٔ موشکی ایران و ب ) تشدید فشار داخلی از طریق پیوندزدن مشکلات اقتصادی به سیاستهای کلان نظام با هدف آمادهسازی افکار عمومی برای هرگونه رویارویی احتمالی. در همین راستا، تحریمهای تازهای از سوی خزانهداری آمریکا علیه افراد و نهادهای مرتبط با برنامههای دفاعی ایران اعمال شده و روایتسازی جدیدی دربارهٔ تهدیدآمیزبودن این برنامهها در جریان است؛ روایتی که تهران همواره آن را رد کرده و بر ماهیت دفاعی برنامههای هستهای و موشکی خود تأکید داشته است.
نبردِ راهبردها؛ ایران در برابر مهندسی فشارهای چندلایه آمریکا
تحلیلگران و کارشناسان غربی این تحولات را نشانهای از تلاش آمریکا برای کشاندن ایران به زمین بازی دلخواه خود ارزیابی کردهاند. در نگاه آنان، غرب تلاش می کند با انباشت تحریمها، تشدید فشارهای روانی، ایجاد شکافهای داخلی و بهرهگیری از فرصتهای منطقهای، تهران را به عقبنشینی وادارد؛ در حالی که ایران با اتکا به توان بازدارندگی موشکی، شبکهٔ راهبردی منطقهای و همکاری با قدرتهای شرقی چون روسیه و چین در پی مواجههٔ فعال با این راهبرد است. این تحلیلها همچنین تأکید دارند که واشنگتن تحریمها را نه هدف نهایی بلکه بخشی از روند آمادهسازی برای عملیات احتمالی میبیند.
در همین فضا، علیاکبر صالحی، وزیر خارجهٔ پیشین، ضمن هشدار دربارهٔ خطر انزوای راهبردی، بر ضرورت تقویت نقش وزارت امور خارجه و بازگشت آن به جایگاه محوری در مدیریت سیاست خارجی تأکید کرده است. او با اشاره به دگرگونیهای سریع نظم بینالمللی و رقابت قدرتهای بزرگ، خواستار دیپلماسی قدرتمند، تحلیلی و هماهنگ شد و یادآور گردید که سیاست خارجی ایران باید بر تحلیل واقعبینانهٔ تحولات جهانی و تعیین اولویتهای ملی استوار باشد. صالحی همچنین تصریح کرد که وزارت خارجه باید نقش فعالتری در طراحی و هدایت سیاست خارجی بر عهده بگیرد تا کشور بتواند از منافع ملی خود در شرایط پرچالش امروز حفاظت کند.
در حوزهٔ دفاعی نیز تحرکات و مواضع رسمی جمهوری اسلامی نشاندهندهٔ انسجام و عزم دستگاه دفاعی کشور برای تقویت بازدارندگی است. سردار ابوالفضل شکارچی، سخنگوی ستاد کل نیروهای مسلح، در مراسم سالگرد حسن تهرانی مقدم (پدر برنامهٔ موشکی ایران) بر این نکته تأکید کرد که ایران هرگز تضعیف نخواهد شد و آرمان زوال رژیم صهیونیستی که تهرانیمقدم آن را باور داشت، محقق خواهد شد. همزمان، سپاه پاسداران نمایشگاهی از دستاوردهای موشکی و پهپادی خود را افتتاح کرد که بخشی از آن بهطور عمومی در معرض دید مردم قرار گرفت.
در ادامهٔ همین خط تحلیلی، سرتیپ علی فدوی، معاون فرمانده سپاه نیز سخنان مطرحشده دربارهٔ کاهش برد موشکهای ایرانی را فاقد اعتبار دانسته و تأکید کرده است که همهٔ موارد مرتبط با حوزهٔ موشکی بر اساس رهنمودهای رهبری و با انضباط دقیق دنبال میشود. او یادآور شد که هرگونه تصمیمگیری دربارهٔ برد و چارچوب موشکی صرفاً تابع سیاستهای کلان دفاعی کشور است و ربطی به فشارهای خارجی یا تحلیلهای سطحی ندارد.
سناریوی رویارویی دوم؛ ارتقای تسلیحاتی ایران و اضطراب راهبردی اسرائیل
در سطح منطقهای نیز منابع نظامی گزارش دادهاند که ایران طی هفتههای گذشته وارد مرحلهای تازه از آمادهسازی دفاعی شده است؛ از مذاکره با روسیه و چین برای خرید سامانههای دفاعی پیشرفته و جنگندههای مدرن گرفته تا ارتقای دقت موشکهای بالستیک و توسعهٔ پهپادهای تهاجمی جدید. این تحرکات با فعالسازی شبکههای اطلاعاتی در داخل اسرائیل، جمعآوری بانک اهداف حساس و بازسازی سپر دفاعی کشور همراه شده است؛ اقدامی که در چارچوب احتمال وقوع دور دوم جنگ میان ایران و اسرائیل انجام میشود. ارزیابیهای مراکز پژوهشی و امنیتی غرب و اسرائیل نیز نشان میدهد که جنگ احتمالی بعدی طولانیتر و پیچیدهتر خواهد بود و هر دو طرف در حال آمادگی برای سناریوهای چندمرحلهای شامل عملیات سایبری، حملات موشکی، پهپادی و تخریب زیرساختهای حیاتی هستند.
ایران در این میان بر حفظ توان ضربهزدن به عمق سرزمینهای اشغالی، دفاع از تأسیسات حیاتی و تداوم روابط راهبردی منطقهای تأکید دارد؛ در حالی که اسرائیل تلاش می کند با بهرهگیری از شرایط اقتصادی و سیاسی داخل ایران و همراهی آمریکا، محدودیتهای سختگیرانهتری را تحمیل یا نظام را تضعیف کند. اغلب ارزیابیها نیز پیشبینی میکنند که جنگ احتمالی آینده «فرسایشیتر» و «گستردهتر» از نبرد گذشته خواهد بود و احتمال ورود جبهههای پیرامونی مانند لبنان، یمن و عراق نیز افزایش یافته است؛ مگر آنکه دستاوردهای دیپلماتیک بتواند مسیر تنش را متوقف سازد.
مجموعهٔ این تحولات نشان میدهد که جمهوری اسلامی ایران با ترکیبی از فشارهای سیاسی، اقتصادی، نظامی و تبلیغاتی روبهروست؛ اما در برابر این راهبردهای خصمانه، با اتکا به توان موشکی و دفاعی، استقلال سیاسی، دیپلماسی فعال و شبکهٔ منطقهای خود مسیر تقویت بازدارندگی و حفظ منافع ملی را دنبال میکند. این مرحله، آزمونی جدی است که ضرورت انسجام داخلی، تقویت جایگاه دستگاه دیپلماسی و استواری بر اصول راهبردی انقلاب را بیش از پیش آشکار میسازد.

نسخه چاپی
ارسال به دوستان
