بنسلمان میانجی جدید توافق هستهای میشود؟

در آستانه سفر محمد بنسلمان به واشنگتن، محور اصلی گفتوگوهای ریاض و آمریکا حول ضرورت احیای توافق هستهای با ایران شکل گرفته است؛ ضرورتی که از نگاه عربستان برای جلوگیری از تشدید رویارویی میان ایران و اسرائیل و پیشگیری از بیثباتی گسترده در خلیج فارس حیاتی است. در چنین شرایطی، بنسلمان امیدوار است با استفاده از رابطه شخصی با ترامپ، مسیر مذاکرات هستهای را دوباره باز کند.
به نقل از اندیشکده شورای آتلانتیک، در آستانه سفر محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی به واشنگتن، فضای گفتوگوها آرامآرام شکل مشخصتری پیدا میکند؛ مجموعهای از پروندههای داغ که از احتمال عادیسازی روابط ریاض و تلآویو و نوع پشتیبانی نظامی آمریکا از عربستان گرفته تا سرنوشت برنامه هستهای سعودی و سایر دغدغههای امنیتی را دربر میگیرد. با این حال، در لایههای زیرین این مذاکرات، یک محور بیش از همه خودنمایی میکند؛ محوری که عملاً جهتگیری کل سفر را تعیین کرده است: «ضرورت احیای توافق هستهای با ایران»
ضرورت دیپلماتیک ریاض؛ بازگرداندن پرونده هستهای به میز مذاکره
دولت ترامپ میگوید ضرورتی برای شتاب در رسیدن به توافق وجود ندارد. اما برای ریاض، معادله پیچیدهتر از آن است که واشنگتن تصور میکند.
محمد بن سلمان با انگیزهای پررنگ راهی پایتخت آمریکا میشود تا بار دیگر ضرورت بازگشت به مسیر مذاکرات هستهای را یادآوری کند؛ ضرورتی که ریشه در نگرانی عمیق او از تبعات هرگونه تشدید رویارویی میان ایران و اسرائیل دارد. چنین تقابلی میتواند بار دیگر خاورمیانه را در گرداب بیثباتی فرو ببرد و عربستان سعودی را در معرض مخاطراتی قرار دهد که این کشور طی سالهای اخیر تلاش کرده از آن فاصله بگیرد.
از منظر عربستان، جلوگیری از شعلهور شدن بحرانی تازه تنها زمانی ممکن است که توافقی شکل بگیرد؛ توافقی که هم راه ایران را بهسوی سلاح هستهای ببندد و هم خطر آغاز جنگی دیگر در خلیج فارس را به پایینترین سطح برساند. این نگاه تازه سعودیها بیارتباط با وقایع داغ تابستان امسال نیست. پایان جنگ دوازدهروزه ژوئن میان ایران و اسرائیل، در غیاب هرگونه توافق هستهای میان تهران و واشنگتن، با تلاش فوری ایران برای بازسازی توان نظامیاش همراه شد؛ اقدامی که زنگ هشدار را در پایتختهای منطقه به صدا درآورد.
از سوی دیگر، همین جنگ، امیدها به احیای توافق را تضعیف کرد و شکاف بیاعتمادی میان دو طرف را عمیقتر ساخت. در چنین فضایی، ریاض متقاعد شده است که قرار دادن پرونده هستهای ایران در کانون گفتوگو با ترامپ نه یک انتخاب، بلکه ضرورتی اجتنابناپذیر است؛ ضرورتی که آینده امنیت منطقه و حتی ثبات داخلی عربستان را به نتیجه این تلاشها پیوند میدهد.
نگرانی پایتختهای عربی از گسترش دامنه جنگ آینده
تحولات پس از پایان حملات نظامی اسرائیل و آمریکا به ایران، روایتی خلاف روایت غرب را ترویج میکند. ایران نهتنها از میدان خارج نشده، بلکه با سرعتی چشمگیر وارد مرحله بازسازی شده است. احیای شتابزده سایتهای هستهای، تقویت توان متعارف و گزارشهای پیدرپی درباره رشد ظرفیت نظامی، همگی نشان میدهد تهران خود را برای فصل تازهای از رویارویی آماده میکند؛ فصلی که میتواند معادلات امنیتی منطقه را بار دیگر دستخوش تغییر کند.
این واقعیت، زنگ خطری جدی برای کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس از جمله عربستان سعودی به صدا درآورده است. حتی اگر رهبران این کشورها امیدوار باشند که گسترش تماسهای دیپلماتیک با تهران بتواند نقش سپری محافظ در برابر پیامدهای یک جنگ احتمالی میان ایران و اسرائیل ایفا کند، ممکن است با واقعیتی بسیار سختتر روبهرو شوند. برآوردها حاکی از آن است که احتمال شعلهور شدن دور تازهای از درگیری میان ایران و اسرائیل جدی است؛ درگیریای که کارشناسان پیشبینی میکنند شدیدتر از نبرد اخیر باشد و این بار دامنه آن به کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس نیز کشیده شود.
اظهارات صریح مقامهای ایرانی درباره استفاده گسترده از نیروی دریایی و دیگر ابزارهای نظامی در جنگ آینده، همراه با مباحث علنی درباره احتمال بستن تنگه هرمز، بر نگرانیها افزوده است. همزمان، اگر تهران به این نتیجه برسد که ایالات متحده درگیر جنگ خواهد شد، به احتمال فراوان تلاش میکند پایگاههای نظامی آمریکا در سراسر خاورمیانه از جمله در منطقه خلیج فارس را در تیررس خود قرار دهد. در چنین چشماندازی متلاطم، منطقه با پرسشی روبهروست که پاسخ به آن میتواند مسیر امنیت خلیج فارس را تعیین کند: آیا هنوز زمانی برای جلوگیری از بحرانی گسترده باقی مانده است؟
فرصت دیپلماتیک سعودیها؛ از میانجیگری هستهای تا جلوگیری از جنگ جدید
در این میان، رابطه شخصی و مثبت دونالد ترامپ با محمد بنسلمان میتواند به اهرمی مؤثر برای ولیعهد سعودی تبدیل شود؛ البته به این شرط که او تصمیم بگیرد نکات کلیدی زیر را در دیدار با رئیسجمهوری آمریکا بهروشنی برجسته کند:
الف- یادآوری این واقعیت به واشنگتن که وضعیت کنونی نهتنها ناپایدار است، بلکه با منافع ایالات متحده نیز همخوانی ندارد؛ بهویژه با توجه به خطر جدی که شعلهور شدن یک جنگ تازه میان ایران و اسرائیل میتواند متوجه اقتصاد جهانی کند.
ب- تأکید بر ضرورت آغاز فوری مذاکرات هستهای؛ گفتوگوهایی که عربستان آمادگی دارد در آن نقش میانجی ایفا کند، هرچند بهاحتمال زیاد عمان میزبان اصلی این روند خواهد بود.
ج- اعلام حمایت ریاض از تشکیل یک کنسرسیوم هستهای منطقهای؛ ابتکاری که علاوه بر کمک به پیشبرد مسیر توافق، بلندپروازیهای هستهای عربستان از جمله ایجاد یک بانک منطقهای سوخت هستهای را نیز یک گام به جلو میبرد.
د - تشریح این موضوع برای ترامپ که عربستان با اصل «غنیسازی نمادین» در ایران موافق است و آن را گامی لازم برای باز کردن مسیر توافق میداند؛ البته به شرط آنکه واشنگتن با انجام غنیسازی در خاک عربستان نیز همراهی نشان دهد.
و- ارائه یک تصویر واقعبینانه از ظرفیتها و محدودیتهای مذاکره با ایران؛ زیرا از نگاه تهران، مجموعه خواستههای فعلی دولت ترامپ نه بهمنزله «مصالحه»، بلکه معادل «تسلیم کامل» تلقی میشود.
جمعبندی اینکه نادیده گرفتن پرونده ایران در گفتوگوی میان ترامپ و ولیعهد میتواند پیامدهای سنگینی برای عربستان داشته باشد؛ بهویژه در شرایطی که احتمال آغاز دوباره جنگ در خلیج فارس رو به افزایش است. بنسلمان باید برای کاهش شکاف میان تهران و واشنگتن سرمایهگذاری کند؛ در غیر این صورت، ممکن است هزینههای جنگ آینده مستقیماً بر دوش او و کشورش سنگینی کند.

نسخه چاپی
ارسال به دوستان
