کد خبر: ۴۴۱۸۴۵
تاریخ انتشار: ۱۰ آذر ۱۴۰۴ - ۱۲:۳۷
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تعداد بازدید: ۵۵

آیا تحرکات آمریکا نشانه حمله قریب الوقوع به ونزوئلا است؟

در پی اعلام «بسته شدن حریم هوایی ونزوئلا» و استقرار ناوهای سنگین آمریکا در کارائیب، تنش واشنگتن–کاراکاس به آستانه درگیری رسیده است. ونزوئلا این روند را «تهدید استعماری» می‌خواند و با رزمایش و بسیج فراگیر پاسخ می‌دهد، در حالی‌که آمریکا با برچسب «تروریسم مواد مخدر» و قرار دادن «کارتل دِ لوس سُلس» در فهرست تروریستی، فشارها را توجیه می‌کند. هم‌زمان، اتهام «قتل‌های فراقضایی»، مناقشه حقوقی داخلی، دوپارگی پایگاه ماگا و انگیزه‌های نفتی و ژئوپلیتیک، بحران را پیچیده‌تر و خطر جنگ را برجسته کرده است.

در پی اعلام «بسته شدن حریم هوایی ونزوئلا» و استقرار ناوهای سنگین آمریکا در کارائیب، تنش واشنگتن–کاراکاس به آستانه درگیری رسیده است. ونزوئلا این روند را «تهدید استعماری» می‌خواند و با رزمایش و بسیج فراگیر پاسخ می‌دهد، در حالی‌که آمریکا با برچسب «تروریسم مواد مخدر» و قرار دادن «کارتل دِ لوس سُلس» در فهرست تروریستی، فشارها را توجیه می‌کند. هم‌زمان، اتهام «قتل‌های فراقضایی»، مناقشه حقوقی داخلی، دوپارگی پایگاه ماگا و انگیزه‌های نفتی و ژئوپلیتیک، بحران را پیچیده‌تر و خطر جنگ را برجسته کرده است.

 

یاشراج شارما خبرنگار ارشد بخش بین الملل شبکه الجزیره

 به نقل از الجزیره، در میانهٔ ماه‌ها صف‌آرایی نظامی در دریای کارائیب، دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده، روز شنبه بدون ارائهٔ جزئیات بیشتر اعلام کرد که «حریم هوایی ونزوئلا بسته شده است»؛ اظهارنظری کوتاه اما سنگین که سطح تنش میان واشنگتن و کاراکاس را یک‌باره بالا برد.

از رزمایش‌های فراگیر تا ناوهای سنگین؛ نبرد بازدارندگی میان کاراکاس و واشنگتن

مقام‌های ونزوئلا، آمریکا را به اعمال یک «تهدید استعماری» تازه در آمریکای لاتین متهم می‌کنند؛ تهدیدی که به‌گفتهٔ آنان، میلیون‌ها نفر را در داخل کشور در وضعیت اضطراب و بی‌ثباتی دائمی قرار داده است. نیکولاس مادورو، رئیس‌جمهور ونزوئلا، پیش‌تر هشدار داده بود که واشنگتن با طرح اتهام‌های ساختگی، در تلاش است زمینهٔ لازم را برای توجیه یک مداخلهٔ نظامی مستقیم در ونزوئلا فراهم کند.

در پاسخ به این فضای ملتهب، ارتش ونزوئلا طی هفته‌های اخیر رزمایش‌های منظم و گسترده‌ای برگزار کرده و از «بسیج فراگیر» نیروهای خود به‌منظور آمادگی برای هرگونه حملهٔ احتمالی خبر داده است. این مانور‌ها در داخل کشور به‌عنوان نمایش آمادگی دفاعی و در عین حال پیام بازدارندگی به آمریکا معرفی می‌شوند.

در سوی مقابل، دولت ترامپ از اوایل ماه سپتامبر، هم‌زمان با آغاز سلسله‌ای از حملات علیه قایق‌هایی که از سوی واشنگتن «قایق‌های حامل مواد مخدر» خوانده شده‌اند، استقرار گستردهٔ ناوها و تجهیزات سنگین دریایی را در جنوب دریای کارائیب پیش برده است. با وجود این، آمریکا تاکنون هیچ‌گونه مدرک مشخصی دال بر دخالت قایق‌های هدف قرارگرفته در قاچاق مواد مخدر ارائه نکرده است؛ حملاتی که بنا بر گزارش‌ها دست‌کم ۸۳ کشته بر جای گذاشته‌اند.

هم‌زمان، برای تشدید فشار بر شخص مادورو و حلقهٔ نزدیکان او، واشنگتن در هفتهٔ گذشته تشکیلاتی را که در داخل ونزوئلا به نام «کارتل دِ لوس سُلس» (کارتل خورشیدها) شناخته می‌شود، در فهرست «سازمان‌های تروریستی خارجی» قرار داده است. این ساختار، از سوی ایالات متحده به‌عنوان شبکه‌ای متشکل از مقام‌ها و عناصر نظامی متهم به نقش‌آفرینی در قاچاق مواد مخدر معرفی می‌شود؛ اتهامی که کاراکاس آن را رد می‌کند و بخشی از «جنگ روانی» می‌داند.

دولت ترامپ می‌گوید هدف قراردادن ونزوئلا و تشدید حضور نظامی در کارائیب بخشی از کارزار گسترده‌تر واشنگتن برای مبارزه با قاچاق مواد مخدر است. در مقابل، بسیاری از تحلیل‌گران سیاسی و ناظران حقوق بشری هشدار می‌دهند که آمریکا عملاً در حال فراهم کردن زمینه برای برکناری غیرقانونی مادورو از قدرت است؛ سناریویی که از نگاه آنان می‌تواند منطقه را وارد چرخه‌ای تازه از بی‌ثباتی کند.

سایه جنگ در کارائیب؛ ترامپ و گزینه حمله مستقیم به ونزوئلا

در این شرایط، چند پرسش محوری برجسته می‌شود: آیا ترامپ پس از اعلام «بسته شدن حریم هوایی ونزوئلا» به سمت اقدام نظامی مستقیم علیه این کشور خواهد رفت؟ آیا چنین اقدام احتمالی از منظر حقوق بین‌الملل قابل دفاع است؟ و در نهایت، چه عواملی از سیاست داخلی آمریکا گرفته تا محاسبات ژئوپلیتیک در آمریکای لاتین  محرک اصلی سیاست تهاجمی و خصمانهٔ ترامپ علیه دولت مادورو به شمار می‌آیند؟

از زمان بازگشت دونالد ترامپ به قدرت در ژانویه، لحن کاخ سفید علیه نیکولاس مادورو تندتر و صریح‌تر شده است. ترامپ دولت ونزوئلا را به دست داشتن در قاچاق مواد مخدر و مسئولیت‌ داشتن در موج مهاجرت گستردهٔ شهروندان این کشور به خارج متهم می‌کند؛ اتهام‌هایی که عملاً زمینهٔ سیاسی و رسانه‌ای لازم برای تشدید فشارها را فراهم کرده است.

تنها چند هفته پس از آغاز دور دوم ریاست‌جمهوری‌اش، ترامپ امتیازات نفتی اعطاشده به ونزوئلا در دورهٔ جو بایدن را لغو کرد، بر واردات نفت از این کشور تعرفهٔ ۲۵ درصدی بست و جایزهٔ تعیین‌شده برای بازداشت مادورو را دو برابر کرد و به ۵۰ میلیون دلار رساند. او هم‌زمان، رئیس‌جمهور ونزوئلا را «رهبر تروریستیِ جهانی» خواند؛ عبارتی که به‌روشنی نشان می‌دهد واشنگتن در پی قراردادن کاراکاس در همان چارچوبی است که برای دشمنان امنیت ملی خود تعریف می‌کند.

در هفته‌های اخیر، ترامپ تأیید کرده است که به سازمان سیا مجوز انجام عملیات مخفی در خاک ونزوئلا را داده است. هم‌زمان، دولت او بزرگ‌ترین ناو هواپیمابر جهان، «یواس‌اس جرالد آر فورد»، را به‌همراه چند ناو جنگی دیگر، هزاران نیروی نظامی و جنگنده‌های رادارگریز اف-۳۵ به دریای کارائیب اعزام کرده است؛ آرایشی که بیش از آن‌که صرفاً یک نمایش قدرت باشد، از منظر بسیاری از ناظران به‌عنوان آماده‌سازی زیرساخت‌های یک درگیری احتمالی تعبیر می‌شود.

ترامپ روز پنجشنبه گذشته پا را فراتر گذاشت و گفت که حملات زمینی در داخل خاک ونزوئلا ممکن است به‌زودی انجام شود؛ اظهارنظری که بلافاصله این پرسش را در سطح افکار عمومی و محافل تخصصی برجسته کرد که آیا آمریکا در آستانهٔ ورود به جنگی تازه در حیاط خلوت خود است یا در حال استفاده از «تهدید جنگ» به‌عنوان اهرم فشار سیاسی است.

از تهدید نظامی تا تلفن دیپلماتیک؛ دوگانه فشار و گفت‌وگو در پرونده ونزوئلا

در همین فضای پرتنش، گزارش‌هایی از نیویورک‌تایمز و وال‌استریت ژورنال حاکی است که ترامپ در هفتهٔ گذشته با مادورو گفت‌وگو کرده است؛ گفت‌وگویی که ظاهراً پیش از اجرایی شدن تحریم‌ها علیه «کارتل دِ لوس سُلس» انجام شده است. این تماس، اگرچه تأیید رسمی جزئیاتش دشوار است، اما نشان می‌دهد در پسِ نمایش قدرت نظامی، هنوز کانال‌های ارتباطی و چانه‌زنی سیاسی میان دو طرف بسته نشده است.

ترامپ در ۲۵ نوامبر، هنگامی که سوار بر هواپیمای اختصاصی ریاست‌جمهوری، «ایر فورس وان»، بود، در پاسخ به پرسش خبرنگاران دربارهٔ احتمال گفت‌وگو با مادورو گفت: «ممکن است با او صحبت کنم. خواهیم دید. اما داریم این موضوع را با تیم‌های مختلف بررسی می‌کنیم. ممکن است صحبت کنیم.» او وقتی با این پرسش روبه‌رو شد که چرا قصد گفت‌وگو با فردی را دارد که دولتش او را رهبر یک «سازمان تروریستی خارجی» معرفی کرده، تلاش کرد موضع خود را در چارچوبی اخلاقی توجیه کند. ترامپ در پاسخ گفت: «اگر بتوانیم جان‌ها را نجات دهیم و کارها را از راه آسان انجام دهیم، اشکالی ندارد. و اگر مجبور شویم از راه سخت پیش برویم، آن هم اشکالی ندارد.»

اتهام «قتل‌های فراقضایی» و نقض قانون اساسی در جنگ دریایی ترامپ

منتقدان دولت ترامپ می‌گویند اقدامات نظامی این دولت، نه‌فقط ناقض حقوق بین‌الملل، بلکه در تعارض مستقیم با قانون اساسی ایالات متحده است. ناظران حقوق بشری و حقوقدانان تأکید می‌کنند که حملات مرگبار به قایق‌ها در دریای کارائیب، مصداق «قتل‌های فراقضایی» و نقض آشکار حقوق بشر به‌شمار می‌آید.

به‌نوشتهٔ روزنامهٔ واشنگتن پست، پیت هگست، وزیر دفاع آمریکا، به ارتش دستور داده بوده همهٔ سرنشینان قایق‌هایی را که مظنون به حمل مواد مخدر بوده‌اند، «از بین ببرند». اگر این گزارش درست باشد، معنایش صدور دستور قتل عمدی افراد مظنون، بدون محاکمه و بدون اثبات جرم در دادگاه است. پیت هگست این اتهامات را به‌شدت رد کرده و گزارش واشنگتن پست را «اخبار جعلی» نامیده است. او این گزارش را «ساختگی و تحریک‌آمیز» توصیف می‌کند و مدعی است هدف آن «بی‌اعتبار کردن جنگجویان شجاعی است که برای حفاظت از میهن می‌جنگند». وزیر دفاع در عین حال تأکید دارد که عملیات نیروهای آمریکایی در کارائیب «قانونی» است و در چارچوب مبارزه با قاچاق مواد مخدر انجام می‌شود.

با این حال، فشارها در داخل آمریکا رو به افزایش است. کنگره روز شنبه دستور آغاز تحقیق رسمی دربارهٔ این رخدادها را صادر کرد. رَند پال، سناتور جمهوری‌خواه، نیز در اکتبر گذشته در گفت‌وگو با شبکهٔ فاکس‌نیوز صراحتاً گفت: «در این مقطع، من آن‌ها را قتل‌های فراقضایی می‌نامم.»

بروس فاین، کارشناس قانون اساسی ایالات متحده و معاون سابق دادستان کل در دولت رونالد ریگان، با پال هم‌نظر است. او تأکید می‌کند که به باورش، «ترامپ خارج از چارچوب قانون اساسی عمل می‌کند و مرتکب قتل می‌شود.» فاین توضیح می‌دهد که بر اساس قانون اساسی آمریکا، «فقط کنگره می‌تواند استفادهٔ تهاجمی از ارتش را مجاز کند» و از این رو، دستورات اجرایی ترامپ برای استفاده از نیروی نظامی در این پرونده «از نظر حقوقی اعتباری ندارد.»

در مرکز این جدال حقوقی، نحوهٔ تعریف طرف مقابل قرار دارد. با قرار دادن «کارتل دِ لوس سُلس» در فهرست «سازمان‌های تروریستی خارجی» دولت ترامپ تلاش می کند بحران را در قالب دیگری صورت‌بندی کند: این دیگر جنگ رسمی میان دو دولت نیست که نیازمند اعلان جنگ از سوی کنگره باشد، بلکه به‌روایت واشنگتن، «عملیات ضدتروریستی» علیه یک بازیگر غیردولتی است.

از «اول آمریکا» تا صف‌آرایی در کارائیب؛ دوپارگی پایگاه ماگا بر سر ونزوئلا

ترامپ امسال با این وعده که آمریکا را از «جنگ‌های بی‌پایان» دور نگه دارد به قدرت بازگشت؛ پیامی که کاملاً با شعار محوری کارزار انتخاباتی او، «آمریکا را دوباره عظیم کنیم» هم‌خوان بود و عمیقاً بر بدنهٔ حامیانش اثر گذاشت. بخش قابل‌توجهی از این پایگاه، نسبت به درگیری‌های نظامی طولانی‌مدت در خارج از کشور بدبین است و آن‌ها را انحرافی پرهزینه از اولویت‌های داخلی و عاملی برای هدررفت منابع آمریکا می‌بیند.

مارجوری تیلور گرین، یکی از جنجالی‌ترین صداهای جریان ماگا، به‌طور علنی بر سر تمرکز دولت ترامپ بر مناقشات خارجی و بی‌توجهی به بحران‌های اقتصادی از جمله بحران هزینه‌های معیشت با رئیس‌جمهور وارد تقابل شد. او معتقد بود دولت به‌جای تمرکز بر «اول آمریکا»، درگیر پرونده‌های خارج از مرزها شده است. گرین در نهایت اعلام کرد از کنگره کناره‌گیری خواهد کرد؛ تصمیمی که به‌نوعی بازتاب نارضایتی بخشی از بدنهٔ ماگا از ماجراجویی‌های فرامرزی تعبیر شد.

با این حال، همهٔ صداهای نزدیک به این جریان علیه فشار بر ونزوئلا نیستند. برخی از چهره‌های ماگا از جمله حلقه‌هایی در اطراف ترامپ، از تشدید فشارها بر دولت مادورو از مسیر تحریم‌ها یا حتی عملیات محدود با مقیاس پایین حمایت می‌کنند؛ آن هم در شرایطی که افکار عمومی آمریکا به‌طور کلی با هرگونه مداخلهٔ نظامی گسترده در ونزوئلا مخالف است.

مارکو روبیو، که هم‌زمان سمت مشاور امنیت ملی را نیز بر عهده دارد، از چهره‌های محوری فشار برای پیگیری سیاستی سخت‌گیرانه‌تر در قبال کاراکاس است. دستور کار او تا حد زیادی با ترکیب جمعیتی پایگاه حامیانش در فلوریدا پیوند خورده؛ ایالتی که میزبان جمعیت قابل‌توجهی از مهاجران کوبایی و ونزوئلایی منتقد دولت‌های سوسیالیستی در منطقه است.

سالوادور سانتینو رگیلمه، کارشناس سیاست خارجی می‌گوید روایت ترامپ از رویارویی با یک «رژیم سوسیالیستی اقتدارگرای مافیای مواد مخدر» برای مصرف داخلی هم کارکرد انتخاباتی دارد. به‌گفتهٔ او، این چارچوب روایی، «ضدکمونیسم، امنیت مرزی و وعدهٔ قاطعیت در قبال جرم و جنایت» را به‌هم گره می‌زند و به‌نوعی بستهٔ کامل پیام‌رسانی برای پایگاه ماگا می‌سازد. رگیلمه معتقد است برای ترامپ، حملهٔ نظامی مستقیم هم یک ابزار چانه‌زنی در میز مذاکره است و هم گزینه‌ای واقعی روی میز. او هشدار می‌دهد: «دقیقاً همین است که ماجرا را خطرناک می‌کند. ترامپ علاقهٔ چندانی به اشغال‌های گسترده و طولانی‌مدت ندارد، اما بارها نشان داده از به‌کارگیری نیروی نظامی بسیار پرسر‌و‌صدا و آشکار استقبال می‌کند؛ اقداماتی که پیام روشن و محکمی برای مخاطبان داخلی و نخبگان خارجی می‌فرستد و در عین حال، تلفات آمریکا را محدود نگه می‌دارد.»