چرا هیچ کشوری در ایران سرمایهگذاری نمیکند؟

تولید محصول مشترک با دیگر کشورها سبب کاهش هزینههای تولید، افزایش صادرات و اشتغال و بهبود روابط میان کشورها خواهد شد اما تجربههای گذشته ایران موفق نبوده است
ناترازی تجاری با کشورهایی همچون عراق، افغانستان و پاکستان، به یک مشکل جدی بدل شده است. ارزش واردات ایران از این ۳ کشور، کمتر از ۱۰ درصد صادرات به این مقاصد است.
افزایش واردات از کشورهای مذکور علاوه بر اینکه به تامین بخشی از کالاهای ضروری مورد نیاز شهروندان کمک میکند، انگیزه این کشورها را برای تجارت با ایران افزایش میدهد. تولید مشترک نیز راهکار دیگری است که میتواند در استحکام روابط اقتصادی میان ایران و کشورهای همسایه موثر باشد.
تولید محصول مشترک بین کشورها با هدف کاهش هزینه تولید، افزایش اشتغال و صادرات، عبور از موانع تجاری، بهبود روابط کشورها و سودآوری بیشتر انجام میشود. با وجود ظرفیتهای منحصربهفرد، کشور ما تجربه محدود و نامطلوبی را در این زمینه پشت سر گذاشته است. فرصتهای همکاری بین برندهای مطرح با خودروسازان ایرانی به دلایلی چون تحریمها و عدم ثبات در سیاستگذاری ناقص مانده و نتیجه مطلوبی نداشته است. مرکز تجاری ایرانیان را در ارمنستان، ایرانخودرو در بلاروس و سایپا نیز در سوریه کارخانه راهاندازی کردند اما در تمام این پروژهها با چالشهایی مواجه بودهایم و کار چندان روان پیش نرفته است
فعالان اقتصادی میگویند تولیدکنندگان با چالشهایی چون تغییرات ناگهانی مقررات و دخالتهای گسترده دولت مواجه هستند و ظرفیتهای تولید در داخل ناقص مانده است. زیرساختها و شرایط برای حضور شرکتهای خارجی در ایران فراهم نیست.
در تمام پروژههای مشترک با چالشهایی مواجه بودهایم و موفقیت چشمگیری حاصل نشد. به جز چند مورد محدود، دیگر کشوری حاضر نیست در ایران سرمایهگذاری کند. اقتصاد ایران در وضعیت نامناسبی قرار دارد که نه میتوان گفت امکان انتقال سرمایه وجود دارد و نه نمیتوان گفت وجود ندارد.
شرکتهای خارجی پس از مطالعات دقیق وارد بازار کشور دیگر میشوند، اما چنین رفتاری در ایران مشاهده نمیشود. در شرایطی که کشورهای خارجی به شهروندان خود هشدار میدهند که از سفر به ایران خودداری کنند، چگونه انتظار سرمایهگذاری داریم. در شرایطی که امکان پذیرش گردشگر نداریم، انتظار انجام همکاری مشترک تولیدی با سایر کشورها واقعبینانه نخواهد بود. ما مسیر ورود به کشورهای دیگر را نمیشناسیم یا اگر هم بشناسیم، دانستههای خود را به کار نمیگیریم.
عمدهترین چالش، سردرگمی تولیدکنندههای ایرانی در بازار داخلی است. اگر تولیدکننده داخلی با ثبات وضعیت مواجه باشد، راحتتر میتواند به بازارهای بینالمللی فکر کند. عدم ثبات نرخ ارز، تورم افسارگسیخته و تغییر سیاست بانک مرکزی به مانع تولید تبدیل شدهاند.
شرایطی که بازار ۹۰میلیوننفری داخل ثبات اقتصادی ندارد، تولیدکننده از چرخه تولید داخلی عقب میماند و دیگر فرصتی برای سرمایهگذاری خارجی ندارد. روند انتقال ماشینآلات آنقدر پیچیده و زمانبر است که تولیدکننده را از ادامه مسیر منصرف میکند.
وزارت صمت آنقدر بزرگ و فربه شده که به جای انجام وظایفی مثل رگولاتوری و حمایت از صنایع داخلی، در همه موارد مداخله میکند و کارآمدی خود را از دست داده است. سیاستهای دولت موجب شده است که ما نتوانیم در هیچ یک از کشورهایی که بهعنوان مقصد سرمایهگذاری انتخاب کردهایم آینده موفقی داشته باشیم.
قوانین خلقالساعه، سونامی مقررات، سامانههای متعدد و فشارهای مداوم ارگانهایی مانند سازمان مالیاتی و وزارت نیرو مانع از فعالیت تولیدی شده است.

نسخه چاپی
ارسال به دوستان
