کد خبر: ۴۴۲۰۱۹
تاریخ انتشار: ۱۷ آذر ۱۴۰۴ - ۱۲:۵۵
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تعداد بازدید: ۵۵

نقد و بررسی فیلم «فَکهام هال»

فکهم هال» فیلمی کمدی و پرشوخی‌ است که با نگاهی طنزآمیز به درام‌های تاریخی بریتانیا، کلیشه‌های این ژانر را با موقعیت‌های خنده‌دار تازه به چالش می‌کشد.

فکهم هال» فیلمی کمدی و پرشوخی‌ است که با نگاهی طنزآمیز به درام‌های تاریخی بریتانیا، کلیشه‌های این ژانر را با موقعیت‌های خنده‌دار تازه به چالش می‌کشد.

این فیلم با ترکیبی از شوخی‌های کلامی، حرکات اغراق‌آمیز و اشارات بامزه تصویری، دنیای اشراف‌زادگان و روابط طبقاتی را دستمایه طنزی سریع و سرگرم‌کننده قرار می‌دهد و به اثری مفرح برای دوستداران کمدی تبدیل می‌شود.

 به نقل از نیویورک تایمز،  فیلم «فکهم هال» (Fackham Hall) اثری کمدی است که با نگاهی طنزآمیز و گزنده به درام‌های تاریخی بریتانیایی، به‌ویژه آثار سبک «دانتن ابی»، تلاش می‌کند از دل موقعیت‌های آشنا و کلیشه‌ای این ژانر، شوخی‌ها و خنده‌های تازه‌ای بیرون بکشد.

 

این فیلم که سرشار از شوخی‌های بصری، حرکات اغراق‌آمیز و دیالوگ‌های تند و تیز است، بیش از آنکه بر یک روایت منسجم تکیه کند، بر موجی از موقعیت‌های کمیک بنا شده که تقریباً هر چند ثانیه یکی از راه می‌رسند. در همان ابتدای فیلم، لیدی داونپورت، با بازی کاترین واترسون، با لحنی نیش‌دار درباره دختر ۲۳‌ساله‌اش رز، که هنوز ازدواج نکرده، می‌گوید: «او دیگر ۲۳ سال دارد... عملاً یک پوسته خشکیده از یک زن است.»

این جمله که با لحنی کامل جدی گفته می‌شود، بلافاصله با نمایی از رز با بازی تاماسین مک‌کنزی،  که بی‌تفاوت و در کنار مادرش نشسته، تکمیل می‌شود و همان آغاز کار ریتم طنز فیلم را روشن می‌سازد: شوخی‌های سریع، ضربه‌های هوشمندانه و ترکیب ظرافت و حماقت در کنار هم.

«فکهم هال» با همین روحیه شوخ‌طبعانه پیش می‌رود و میان طنزهای بچگانه و لحظات واقعاً خنده‌دار تاب می‌خورد. سازندگان فیلم مشخصاً قصد داشته‌اند فضای دربارها، روابط اشراف‌زادگان و مناسبات «بالا-پایین» خانه‌های بزرگ بریتانیایی را به سخره بگیرند. به همین دلیل است که تقریباً هیچ پنج ثانیه‌ای نمی‌گذرد مگر اینکه یکی از شخصیت‌ها تکه‌ای می‌اندازد، کسی روی زمین سُر می‌خورد یا یک شوخی تصویری غافلگیرکننده ظاهر می‌شود.

داستان فیلم، هرچند محوری، اما کم‌اهمیت، زمانی سرعت می‌گیرد که رز به‌طور کاملاً تصادفی با اریک نون، پادو یا همان «هال‌بوی» جدید خانه، با بازی بن رادکلیف، آشنا می‌شود. اریک با جذابیت و شیطنت خاصش به سرعت توجه رز را جلب می‌کند، اما یک مشکل بزرگ وجود دارد: مادر رز به‌شدت اصرار دارد دخترش با پسرعمو و البته خواستگار ناخوشایندش، آرچیبالد با بازی تام فلتون  ازدواج کند تا مالکیت بخش مادر خانواده بر املاک پابرجا بماند.

در ادامه، ماجرا زمانی پیچیده‌تر می‌شود که یکی از اشراف‌زادگان مهم به شکل عجیبی با چاقوی کاغذبری کشته می‌شود و یک خط داستانی جنایی نیز بر طنز شلوغ فیلم سوار می‌شود. با این حال، فیلم هرگز اجازه نمی‌دهد این جنایت یا تنش‌های خانوادگی بر لحن سبک و کمدی آن غلبه کند؛ در واقع داستان بیش از آنکه جدی گرفته شود، بستری برای خلق صحنه‌های خنده‌دارتر است.

کارگردانی جیم اوهَنلون کمک کرده تا گروه بازیگران بتوانند با جدیت تمام وارد فضای اغراق‌آمیز فیلم شوند. اجرای بازیگران، که کاملاً در خدمت شوخی‌های کلامی و رفتاری فیلم است، یکی از نقاط قوت اصلی اثر به‌شمار می‌آید؛ اما چیزی که بیش از همه می‌درخشد، شوخی‌های بصری و جزییات تصویری است. برای نمونه، یکی از بامزه‌ترین ایده‌ها قرار دادن پوستری شبیه به «ترین‌اسپاتینگ» در اتاق خدمتکارهاست؛ شوخی‌ای که به‌واسطه ناهماهنگی تاریخی‌اش خنده‌دارتر هم می‌شود.

«فکهم هال» در مجموع فیلمی است که بیش از هر چیز برای سرگرمی ساخته شده است: سبک، پرتحرک، بی‌وقفه و عمدتاً خنده‌دار. اگرچه روایت آن ساده و قابل پیش‌بینی است، اما شوخی‌های هوشمندانه و اجرای دقیق بازیگران باعث می‌شود این اثر تبدیل به ادای دینی بانمک و دلنشین به ژانر درام تاریخی بریتانیا شود. این فیلم از مخاطب می‌خواهد آرام بماند، ریلکس کند و همراه با موجی از شوخی‌های تند و سریع، لبخند بزند.