کد خبر: ۴۴۲۵۱۶
تاریخ انتشار: ۰۳ دی ۱۴۰۴ - ۱۳:۱۴
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تعداد بازدید: ۷۸

حتی در فهم این که «اگر فاضلاب وارد محیط زیست بشود، مشکلات گسترده‌ای ایجاد می‌کند» هم مشکل داریم

دریای خزر در حال عقب‌نشینی است و سوءمدیریت ساحلی، مهاجرت اقلیمی و آلاینده‌ها آن را به بحرانی بی‌سابقه‌ کشانده‌ است. سرمایه‌گذاران اقدام به تصرف و تجاوز به عرصه‌های ساحلی می‌کنند. زمین‌هایی که ساحلی بوده‌اند تغییر کاربری می‌یابند و مردم در آن مناطق اقدام به ساخت و ساز خواهند کرد. تجربه مشابهی را در زمان پهلوی دوم شاهد بوده‌ایم.

دریای خزر در حال عقب‌نشینی است و سوءمدیریت ساحلی، مهاجرت اقلیمی و آلاینده‌ها آن را به بحرانی بی‌سابقه‌ کشانده‌ است. سرمایه‌گذاران اقدام به تصرف و تجاوز به عرصه‌های ساحلی می‌کنند. زمین‌هایی که ساحلی بوده‌اند تغییر کاربری می‌یابند و مردم در آن مناطق اقدام به ساخت و ساز خواهند کرد. تجربه مشابهی را در زمان پهلوی دوم شاهد بوده‌ایم.

دریای خزر که همواره به‌عنوان بزرگ‌ترین دریاچه جهان و منبع حیاتی آب و معیشت برای کشورهای حاشیه آن شناخته می‌شود، این روزها با ناترازی جدی آب مواجه است و در آستانه بحران قرار گرفته. کاهش بارش‌ها در استان‌های شمالی ایران، کم شدن ورودی از سوی رودخانه‌ها و احتمالا تاثیر سدسازی‌ها در حوضه ولگا، همه به کاهش منابع آبی این دریاچه دامن زده‌اند. همزمان، جریان تازه‌ای از مهاجران اقلیمی به سواحل شمالی ایران فشار مضاعفی بر زیرساخت‌های محدود این مناطق وارد کرده است.

 

مساله ناترازی آب دریای خزر موضوعی تازه نیست و عقب‌رفت  آن حتی بدون بررسی‌های علمی قابل مشاهده است. با این حال، توجه‌ها بار دیگر به این بحران جلب شده، زیرا آمار بارش در استان‌های شمالی ایران روند کاهشی قابل توجهی را نشان می‌دهد؛ بر اساس داده‌های موجود، میزان بارش در گیلان، مازندران و گلستان به ترتیب ۶۰.۵ درصد، ۵۵.۴ درصد و ۳۴.۷ درصد نسبت به دوره‌های بلندمدت کاهش یافته؛ موضوعی که مستقیما بر دریای خزر تاثیرگذار خواهد بود. اما مشکل تنها به کاهش بارندگی محدود نمی‌شود؛ رودخانه‌هایی که به این دریا می‌ریزند نیز محل بحث کارشناسان هستند و برخی کاهش تراز آب دریای خزر را به سدسازی روی رود ولگا در روسیه نسبت می‌دهند، هرچند برخی دیگر این فرضیه را رد می‌کنند.

ین شرایط هم‌زمان با ورود موج تازه‌ای از مهاجران اقلیمی به سواحل شمالی ایران رخ داده و فشار مضاعفی بر زیرساخت‌های محدود منطقه وارد می‌کند. در این چرخه، از نقطه ابتدایی یعنی کاهش تراز آب دریای خزر تا نقطه نهایی یعنی مساله دیپلماسی آب، پرسش‌های مهمی مطرح می‌شود: دلیل اصلی ناترازی چیست؟ احتمال خشک شدن دریای خزر چقدر است و چه تاثیری بر محیط زیست شمال ایران دارد؟ عقب‌رفت این دریاچه چه پیامدی برای بنادر تجاری دارد و ارتباط آن با مهاجرت اقلیمی چیست؟ در نهایت، ضعف‌های موجود در دیپلماسی آب چه نقشی در این بحران ایفا می‌کند؟
همایون خوشروان، پژوهشگر حوزه دریای خزر و عضو هیئت علمی بازنشسته موسسه تحقیقات آب وزارت نیرو  به بررسی این مساله پرداخته و می‌گوید: « در نواحی شرقی مازندران، در حد فاصل بهنمیر تا فرح‌آباد، به دلیل ساخت و سازهای گسترده، بسیاری از تپه‌های ماسه‌ای تخریب شده‌اند. با این همه اطلاع‌رسانی، طبیعی است که دستگاه‌های ذی‌ربط حساسیت جدی نشان دهند، اما جالب این است که این سازمان‌ها چشمان خود را بسته و با عنوان آبادسازی مجوزهای لازم را برای این ساخت و سازها صادر می‌کنند.»

عقب‌نشینی دریا و مهاجرت گسترده توجه سرمایه‌گذاران را به  اراضی ساحلی خزر جلب کرده

همایون خوشران  همایون خوشروان  می‌گوید: «علل کم شدن تراز آب دریای خزر بارها و بارها توسط من و همکارانم و با کمک خبرگزاری‌ها مطرح شده است. این مسئله در طول سه سال اخیر به قدری بررسی شده که حتی اگر اکنون از هوش مصنوعی برای به‌دست آوردن اطلاعات استفاده کنید، بدون هیچ اشکالی می‌توانید با ارجاع به همین اخبار و نوشته‌ها به چنین تحلیل‌هایی دسترسی داشته باشید.  واقعیت این است که دریای خزر به علت گرمایش زمین در حال عقب‌نشینی است و ما باید خود را با این شرایط سازگار کنیم تا بتوانیم قرن پیش رو را پشت سر بگذاریم. از سوی دیگر، به دلیل بحران آب، مهاجرت وسیعی به مناطق شمالی رخ خواهد داد و این دو عامل یعنی عقب‌نشینی دریا و مهاجرت گسترده باعث می‌شود سرمایه‌گذاران زیادی توجه خود را به استفاده از اراضی ساحلی معطوف کنند.»

تجربه مشابه پهلوی دوم در حال تکرار شدن است
در ادامه او می‌گوید: « این سرمایه‌گذاران اقدام به تصرف و تجاوز به عرصه‌های ساحلی می‌کنند. زمین‌هایی که ساحلی بوده‌اند تغییر کاربری می‌یابند و مردم در آن مناطق اقدام به ساخت و ساز خواهند کرد. تجربه مشابهی را در زمان پهلوی دوم شاهد بوده‌ایم؛ در آن دوره، با هجوم به اراضی ساحلی، شهرک‌هایی مانند خزرشهر و دریاکنار و شهرک‌های دیگری ساخته شدند که به‌طور گسترده تپه‌های ماسه‌ای سواحل دریای خزر را از بین بردند.»
با عنوان آبادسازی مجوز ساخت‌وساز صادر می‌کنند

این پژوهشگر حوزه دریای خزر می‌گوید: «متاسفانه هم‌اکنون نیز همین اتفاق در حال رخ دادن است. در نواحی شرقی مازندران، در حد فاصل بهنمیر تا فرح‌آباد، به دلیل ساخت و سازهای گسترده، بسیاری از تپه‌های ماسه‌ای تخریب شده‌اند. با این همه اطلاع‌رسانی، طبیعی است که دستگاه‌های ذی‌ربط حساسیت جدی نشان دهند، اما جالب این است که این سازمان‌ها چشمان خود را بسته و با عنوان آبادسازی مجوزهای لازم را برای این ساخت و سازها صادر می‌کنند.  نتیجه این وضعیت این است که تجاوزها ادامه خواهد داشت و ساخت و سازها نیز گسترش پیدا خواهند کرد.»

سرنوشت دریاچه ارومیه و دریای خزر یکی نیست/ برخی تالاب‌ها حدود پنجاه درصد مساحت خود را از دست داده
او در مورد وابستگی جنگل‌ها و تالاب‌ها به دریای خزر و اینکه آیا با کم‌شدن تراز آب خزر، حیات این جنگل‌ها و تالاب‌ها با مخاطره روبرو خواهد شد می‌گوید: « باید دقت داشته باشید که دریای خزر رفتاری مانند دریاچه‌ی ارومیه نخواهد داشت: دریای خزر هیچ‌وقت خشک نخواهد شد. خزر اوضاعی بدتر از این را در حدود هزار و پانصد سال پیش تجربه کرده. در آن دوران تراز دریای خزر، ده متر پایین‌تر از تراز حال حاضرش بوده ولی خشک نشده. همان موقع هم جنگل‌ها حضور داشته‌اند و تالاب‌ها بوده‌اند. البته نکته‌ای که هست این است که با عقب‌نشینی دریا، تالاب‌هایی که مستقیم از آب دریا پر می‌شدند دیگر تامین نمی‌شوند. تالاب‌هایی مانند تالاب گمیشان یا تالاب میانکاله و خلیج گرگان، به همین دلیل به سمت خشکی می‌روند و نهایتا از بین می‌روند که همین الآن هم تالاب گمیشان و میانکاله از بین رفته‌اند و خلیج گرگان هم حدود پنجاه درصد مساحت خود را از دست داده.»
مدیریت سواحل یک حلقه‌ی مفقوده است
خوشروان درباره‌ی اهمیت جلوگیری از ریخته شدن پسماندها و فاضلاب به دریای خزر می‌گوید: « سازمان محیط زیست ناظر بر ماجرای مدیریت پسماند است و قرار بود تدابیر مناسبی بیاندیشد اما  بنده ندیدم که اقدامی  انجام دهد. در تمام این مدت هم شرکت‌ها و منابع آلاینده‌ی متنوع هم دارند آلودگی‌های خودشان را وارد زه‌کش‌ها و رودخانه‌های درون آن منطقه می‌کنند و آن‌ها هم مستقیم این آلودگی‌ها را به سمت دریا و تالاب‌های ساحلی می‌ریزند. در حقیقت، مدیریت سواحل یک حلقه‌ی مفقوده است.»
زیرساخت فاضلاب‌ها مناسب نیست و مهاجرت به آن دامن می‌زند/ مسئله‌ی مهم‌تر زیرساخت عقلی است​ که نداریم
او در مثالی  می‌گوید:  «برای مثال ما سازمان بنادر و دریانوردی را داریم که متولی، اما واقعیت این است که هیچ اقدام پیوسته و موثری را از این سازمان و نهادها مربوطه نمی‌بینیم که به صورت فراگیر، برای حفاظت از محیط زیست و مناطق ساحلی انجام بشود. این نقطه‌ی خلائی است که در بدنه و کالبد دولت وجود دارد و باعث شده دولت آن قدرت و اقتداری که باید در این زمینه داشته باشد را نداشته باشد. این هم مسئله‌ی امروز و دیروز ما نبوده. بنده در ده سال اخیر که درباره‌ی مناطق ساحلی کار می‌کنم شاهد این خلاء بوده‌ام.  ما زیرساخت‌های مناسبی برای مسئله‌ی فاضلاب‌ها نداریم و این مهاجرت گسترده می‌تواند مزید بر علت شود. ولی مسئله‌ی مهم‌تر زیرساخت عقلی است! ما حتی در فهم منطقی و تعقلی این مسئله که «اگر فاضلاب به این شکل وارد محیط زیست بشود، مشکلات گسترده‌ای را برای ما و خانواده‌های ما ایجاد می‌کند» هم مشکل داریم. اول باید این مسئله برای ما جا بیافتد. بعد می‌توانیم بفهمیم که برای حل این مهم نیاز به یک تشریک مساعی کلی و جمعی داریم تا بتوانیم بحران را کنترل بکنیم.»
روس‌ها هرگز خودزنی نمی‌کنند
عضو هیئت علمی بازنشسته موسسه تحقیقات آب وزارت نیرو در مورد تاثیر کاهش ورودی رود ولگا به دریای خزر می‌گوید: «برخی مسئولین مهمل می‌بافند. مگر می‌شود که روسیه جلوی رود ولگا سد بسازد و موجب خشک شدن دریا در سمت خودش بشود و به خاطر یک سدسازی، دریانوردی و صنعت شیلات خودش را با مخاطرات جدی روبرو کند؟ این امکان ندارد، چرا که روسیه هیچ‌وقت بدون ملاحظه از چنین مسئله‌ی مهمی نمی‌گذرد. بنابراین بهتر است که این حرف‌ها را باور نکنید.»
عدم حفاظت از آب  نشانه‌ای از ضعف در دیپلماسی آب است
او در مورد مساله دیپلماسی آب در مناطق شمالی ایران می‌گوید: «پایه‌ای‌ترین و بنیادی‌ترین مسئله در دیپلماسی آب، حفاظت از آب است. به معنای ساده یعنی: آب را آلوده نکنیم! وقتی ما خودمان داریم به دست خودمان آب را آلوده می‌کنیم به این معنی است که ما در حوزه‌ی آب، دیپلماسی‌ای نداریم که بتوانیم به آن تکیه بکنیم. هنگامی که منابع آلاینده‌ی متمرکز و غیرمتمرکز ما مدام دارند خطرناک‌ترین آلاینده‌های خود مانند فلزات سنگین، شوینده‌ها و مواد میکروبی را وارد رودخانه‌ها و آب‌های زیرزمینی و مناطق ساحلی می‌کنند به این معنی است که ما نمی‌توانیم از آب و منابع آن به خوبی حفاظت بکنیم. پس متاسفانه، وضع ما در دیپلماسی آب بسیار ضعیف است.»