تایم: کنگره به این 3 دلیل اجازه حمله آمریکا به سوریه را نمی دهد
از خط قرمز مقرر تخطی شده و حیثیت و اعتبار آمریکا، نه فقط در سوریه بلکه در ایران، کره شمالی و ونزوئلا، که به دنبال به چالش کشیدن آمریکا هستند، به خطر افتاده است. اما همان طور که «اوباما» از کنگره خواست، گرفتن تایید آنها، حتی برای اقدام نظامی محدود در سوریه، کار مشکلی خواهد بود.
«تایم» در گزارشی به بررسی واگذار کردن تصمیمگیری در مورد حمله به سوریه به عهده کنگره نوشت: از خط قرمز مقرر تخطی شده و حیثیت و اعتبار آمریکا، نه فقط در سوریه بلکه در ایران، کره شمالی و ونزوئلا، که به دنبال به چالش کشیدن آمریکا هستند، به خطر افتاده است. اما همان طور که «اوباما» از کنگره خواست، گرفتن تایید آنها، حتی برای اقدام نظامی محدود در سوریه، کار مشکلی خواهد بود.
به گزارش سرویس بین الملل سایت خبری تیک Tik.ir، در این جا به سه دلیل در رابطه با این استدلال اشاره میشود:
مجلس ضعیف: مجلس نمایندگان برای گرفتن تایید جهت اقدام نظامی در لیبی بارها تلاش کرد و شکست خورد. اعضای مجلس زمانی دست از تلاش برداشتند که اقدام نظامی آمریکا در آن جا به پایان رسید؛ و حمله به لیبی از حمایت «سازمان ملل» ، «ناتو» و انگلیس برخوردار بود. گرفتن تایید اقدام علیه سوریه از طریق مجلس نمایندگان، از موافقت با اقدام علیه لیبی هم مشکلتر است. در مورد لیبی تنها مسئله منافع عمومی در تدابیر کنگره مطرح بود چرا که اجازه مداخله نظامی آمریکا در لیبی قبلاً توسط «اوباما» صادر شده بود.
این بار نگاهها همه بر مجلس نمایندگان متمرکز است و فشار موجود بسیار شدید است. اکنون دلیل این که «جان بونر»، سخنگوی مجلس نمایندگان، از «اوباما» نخواست به دنبال گرفتن موافقت جهت اقدام نظامی در سوریه باشد را میتوان درک کرد: این اتفاق کابوسی بود که او بسیار مشتاق است از آن دوری کند.
- اختلاف میان دو حزب: به خاطر دارید که «جرج دبلیو بوش» ، رئیس جمهور پیشین آمریکا، چگونه در جریان انتخابات 2004 به میان مردم میرفت و آنها را از ضعف دموکراتها در زمینه مسایل پدافندی میترساند؟ روزهایی که عراق و افغانستان مسایل حزبی بودند دیگر گذشته است. واشنگتن به سیاستی که بیشتر شبیه سیاست دوران ریاست جمهوری «کلینتون» است بازگشته، یعنی زمانی که بین هر دو حزب بر سر مسئله مداخله اختلاف نظر وجود داشت. امروز، مثل آن چه در دهه نود میلادی وجود داشت، فاختههای دموکرات را داریم که با لیبرترینهای انزوا طلب در یک راستا قرار دارند. آنها در مقابل شاهینهای جمهوری خواه و قلبهای خونبار دموکراتها صف آرایی کردهاند.
این موضوع دست کم رسیدن به آرای قاطع را پیچیدهتر میکند و موضوع سوریه را تا حدودی از رده مسایل حزبی خارج مینماید، یعنی روندی که در گذشته عموماً به جنگ منتهی میشد. «اوباما» با انداختن توپ به زمین کنگره اساساً قانون گذاران کرسی نشینی که در ده روز گذشته انتقادات تندی روا داشتهاند را به چالش کشیده است- لیبرالهایی که از عراقی دوباره میترسند، شاهینهایی که میگویند باید برای تغییر رژیم پا را از این فراتر گذاشت.
این موضوع به احتمال زیاد به هرج و مرج خواهد انجامید. تاکنون دو شاهین سناتور جمهوریخواه، «جان مک کین» از آریزونا و «لیندسی گراهام»، از کارولینای جنوبی، اعلام کردهاند که به استفاده از نیروی نظامی در سوریه رای نخواهند داد مگر این که «اوباما» اعلام کند به «راهبردی کلی که بتواند تحرکات جبهه را تغییر دهد، به هدف اعلام شدهاش در زمینه برداشتن «اسد» از قدرت دست پیدا کند، و این بحران را به خاتمه برساند» متعهد است. کاخ سفید قبلاً اعلام کرده بود هیچ راه حل نظامی قابل قبولی برای جنگ داخلی سوریه وجود ندارد.
- عدم مقبولیت: نظرسنجیها نشان میدهد که مردم آمریکا نمیخواهند شاهد هر گونه مداخله کشورشان در سوریه باشند، از این رو اگر اعضای کنگره با رای خود اقدام نظامی را تایید کنند در واقع برخلاف خواست مردم خود عمل کردهاند، که این امر هرگز، خصوصاً برای نمایندگانی که قصد دارند دوباره در انتخابات شرکت کنند، موضوع سادهای نبوده است. اعضای کنگره باید از اطلاعاتی که به دست آمده دفاع کنند و به مردمی که به ایشان رای دادهاند توضیح دهند چرا انجام این کار مهم است. برای رسیدن به این هدف مداخله محدود گزینه بهتری است چرا که در این صورت نمایندگان میتوانند مسئله را این گونه مطرح کنند که این اتفاق آغاز دههای دیگر از جنگ نخواهد بود.
«اوباما» در هفتههای آتی در راه متقاعد کردن کنگره و مردم آمریکا جهت حمایت از تصمیمش کار سختی پیش رو دارد. او متحدانی دارد که به وی کمک کنند: بی شک «کمیته روابط عمومی آمریکا و اسرائیل» به دستیابی به رای مد نظر کمک خواهند کرد چرا که وجود دولتی شکست خورده در مرز با اسرائیل مسئله خوشایندی نیست و خط قرمز در حال ظهور بعدی ایران است. البته این موضوع موفقیت در این قمار را تضمین نمیکند.
«اوباما» در انتخابات پیروز شد، در حالی که مدعی بود آمریکا را از خاور میانه خارج خواهد کرد. اکنون او موقعیتی را به وجود آورده که کنگره در صورت عدم تصویب مداخله بیشتر، ریاست جمهوری او- و اعتبار کنگره- میتواند دچار صدمه شود.
به گزارش سرویس بین الملل سایت خبری تیک Tik.ir، در این جا به سه دلیل در رابطه با این استدلال اشاره میشود:
مجلس ضعیف: مجلس نمایندگان برای گرفتن تایید جهت اقدام نظامی در لیبی بارها تلاش کرد و شکست خورد. اعضای مجلس زمانی دست از تلاش برداشتند که اقدام نظامی آمریکا در آن جا به پایان رسید؛ و حمله به لیبی از حمایت «سازمان ملل» ، «ناتو» و انگلیس برخوردار بود. گرفتن تایید اقدام علیه سوریه از طریق مجلس نمایندگان، از موافقت با اقدام علیه لیبی هم مشکلتر است. در مورد لیبی تنها مسئله منافع عمومی در تدابیر کنگره مطرح بود چرا که اجازه مداخله نظامی آمریکا در لیبی قبلاً توسط «اوباما» صادر شده بود.
این بار نگاهها همه بر مجلس نمایندگان متمرکز است و فشار موجود بسیار شدید است. اکنون دلیل این که «جان بونر»، سخنگوی مجلس نمایندگان، از «اوباما» نخواست به دنبال گرفتن موافقت جهت اقدام نظامی در سوریه باشد را میتوان درک کرد: این اتفاق کابوسی بود که او بسیار مشتاق است از آن دوری کند.
- اختلاف میان دو حزب: به خاطر دارید که «جرج دبلیو بوش» ، رئیس جمهور پیشین آمریکا، چگونه در جریان انتخابات 2004 به میان مردم میرفت و آنها را از ضعف دموکراتها در زمینه مسایل پدافندی میترساند؟ روزهایی که عراق و افغانستان مسایل حزبی بودند دیگر گذشته است. واشنگتن به سیاستی که بیشتر شبیه سیاست دوران ریاست جمهوری «کلینتون» است بازگشته، یعنی زمانی که بین هر دو حزب بر سر مسئله مداخله اختلاف نظر وجود داشت. امروز، مثل آن چه در دهه نود میلادی وجود داشت، فاختههای دموکرات را داریم که با لیبرترینهای انزوا طلب در یک راستا قرار دارند. آنها در مقابل شاهینهای جمهوری خواه و قلبهای خونبار دموکراتها صف آرایی کردهاند.
این موضوع دست کم رسیدن به آرای قاطع را پیچیدهتر میکند و موضوع سوریه را تا حدودی از رده مسایل حزبی خارج مینماید، یعنی روندی که در گذشته عموماً به جنگ منتهی میشد. «اوباما» با انداختن توپ به زمین کنگره اساساً قانون گذاران کرسی نشینی که در ده روز گذشته انتقادات تندی روا داشتهاند را به چالش کشیده است- لیبرالهایی که از عراقی دوباره میترسند، شاهینهایی که میگویند باید برای تغییر رژیم پا را از این فراتر گذاشت.
این موضوع به احتمال زیاد به هرج و مرج خواهد انجامید. تاکنون دو شاهین سناتور جمهوریخواه، «جان مک کین» از آریزونا و «لیندسی گراهام»، از کارولینای جنوبی، اعلام کردهاند که به استفاده از نیروی نظامی در سوریه رای نخواهند داد مگر این که «اوباما» اعلام کند به «راهبردی کلی که بتواند تحرکات جبهه را تغییر دهد، به هدف اعلام شدهاش در زمینه برداشتن «اسد» از قدرت دست پیدا کند، و این بحران را به خاتمه برساند» متعهد است. کاخ سفید قبلاً اعلام کرده بود هیچ راه حل نظامی قابل قبولی برای جنگ داخلی سوریه وجود ندارد.
- عدم مقبولیت: نظرسنجیها نشان میدهد که مردم آمریکا نمیخواهند شاهد هر گونه مداخله کشورشان در سوریه باشند، از این رو اگر اعضای کنگره با رای خود اقدام نظامی را تایید کنند در واقع برخلاف خواست مردم خود عمل کردهاند، که این امر هرگز، خصوصاً برای نمایندگانی که قصد دارند دوباره در انتخابات شرکت کنند، موضوع سادهای نبوده است. اعضای کنگره باید از اطلاعاتی که به دست آمده دفاع کنند و به مردمی که به ایشان رای دادهاند توضیح دهند چرا انجام این کار مهم است. برای رسیدن به این هدف مداخله محدود گزینه بهتری است چرا که در این صورت نمایندگان میتوانند مسئله را این گونه مطرح کنند که این اتفاق آغاز دههای دیگر از جنگ نخواهد بود.
«اوباما» در هفتههای آتی در راه متقاعد کردن کنگره و مردم آمریکا جهت حمایت از تصمیمش کار سختی پیش رو دارد. او متحدانی دارد که به وی کمک کنند: بی شک «کمیته روابط عمومی آمریکا و اسرائیل» به دستیابی به رای مد نظر کمک خواهند کرد چرا که وجود دولتی شکست خورده در مرز با اسرائیل مسئله خوشایندی نیست و خط قرمز در حال ظهور بعدی ایران است. البته این موضوع موفقیت در این قمار را تضمین نمیکند.
«اوباما» در انتخابات پیروز شد، در حالی که مدعی بود آمریکا را از خاور میانه خارج خواهد کرد. اکنون او موقعیتی را به وجود آورده که کنگره در صورت عدم تصویب مداخله بیشتر، ریاست جمهوری او- و اعتبار کنگره- میتواند دچار صدمه شود.