استقلال و پرسپوليس منتظر اتفاقات مثبت
جام نيوز/ استقلال و پرسپوليس در شرايطي هنوز بلاتکليف و سردرگم هستند که وزارت ورزش و جوانان در انديشه سپردن اين دو باشگاه به حاميان مالي است. نگراني اين است که مثل فصل گذشته در مورد اين دو تيم صندلي فروشي نشود!
دو باشگاه پرطرفدار تهراني در شرايطي خود را مهياي فصل جديد خواهند کرد که هنوز به درستي و به طور رسمي هيچ اتفاق مثبتي در اين دو باشگاه رخ نداده است. نه مديرعامل قطعي است و نه هيات مديره و نه سرمربي!
حالا خيلي ها اعتقاد دارند که اتفاق فصل گذشته براي اين دو تيم بدتر رخ خواهد داد. بنابراين بايد به وزارت ورزش و همه افرادي که براي اين دو باشگاه تصميم گيري مي کنند تذکر داده شود که مراقب صندلي فروشي هاي در هيات مديره باشند تا تبعات تلخ فصل گذشته گريبان سرخابيها را نگيرد.
هميشه براي پيدا کردن دليل بايد به سرچشمه رجوع کنيد. به آن روزها که پرسپوليس و البته استقلال صندلي فروشي کردند، به نخبهها و با تجربهترها درب خروج را نشان دادند و ثروتمندها را روي صندليهايي نشاندند که تا پيش از آن اين صندليها را به روياي خود هم نمي ديدند، نکته اينجا بود که ثروت آمد اما درک جايگاه استقلال و پرسپوليس نيامد و نمايشي اجرا شد براي کم کردن هزينه ها، نمايشي عميقا سنتي و شعارمابانه
اگر از ابتدا همه چيز درست جلو رفته بود شايد امروز وزارت ورزش به جاي پاسخگو شدن به يک جامعه دلخور، خودش ميتوانست طلبکار باشد. اما اين اتفاق رخ نداد و تصميمات اشتباه کار را تا جايي پيش برد که مردم از نتايج دو تيم استقلال و پرسپوليس شاي و ناراضي بودند.
بعد از شکست سنگين پرسپوليس برابر الهلال کافي بود گشتي در شهر مي زديد و افسردگي و دلزدگي مردم را مي ديديد. قرار بود همه چيز درست شود اما هزينه ها که کم نشد هيچ، بيشتر هم شد اما چون از پايه کار معيوب بود هرگز اتفاق مثبتي براي استقلال و پرسپوليس رخ نداد.
استقلال البته افشارزاده را داشت و پرسپوليس رحيمي را اما پول دست کسان ديگري بود که تجربه نداشتند و نميدانستند تحت چه فشاري از سوي مردم قرار ميگيرند و ده برابر صرفه جويي اول فصل را بايد هرينه کنند و باز هم البته به دليل کجي ديوار در معماري اوليه اين ديوار تا ثريا کج مي رود بالا!
شش مدير در پرسپوليس عوض شد، هفتمي البته در مهمترين بازي فصل پرسپوليس تيم را در رياض رها کرد و رفت جده...
در استقلال هم درگيريهاي شديد سرمربي با بازيکنان و مربيان تيم ملي و رسانه ها و هواداران،کنترل نشد و مديريت نشد تا استقلال تا گردن در حاشيه گير کند. در پرسپوليس دايي را در هفته هفتم برکنار کردند و تا آخر فصل حدود چهارده مربي جاي خود را در اين تيم به ديگري دادند تا اين تيم درست نشود که نشود.
اما اين پايان حرف نيست، پايانش اين است: استقلال و پرسپوليس نيازمند نيستند، گدا نيستند، اينها ميلياردها ثروت دارند، ثروتي که صدا و سيما آن را نمي دهد، تبليغات محيطي هم سهم اينها را نميدهد، حتي بليط فروشي هم دست خودشان نيست.
فوتبال هزينه دارد، به ويژه براي تيمهايي ريشه داري مثل اين دو باشگاه اما اين به معناي حيف و ميل بيت المال نيست، بلکه به معناي آنست که اينجا يک ريال خرج مي کني اما ده ها تومان برگشت سرمايه داري، صدا و سيما چرخش مي چرخد، فدراسيون و سازمان ليگ ساختمانهاي جديد مي خرند، جامعه شاداب و سرحال و سرزنده مي شود و ميلياردها تومان هزينه داروهاي ضد افسردگي صرفه جويي ميشود اما کيست که ببيند؟
دو باشگاه پرطرفدار تهراني در شرايطي خود را مهياي فصل جديد خواهند کرد که هنوز به درستي و به طور رسمي هيچ اتفاق مثبتي در اين دو باشگاه رخ نداده است. نه مديرعامل قطعي است و نه هيات مديره و نه سرمربي!
حالا خيلي ها اعتقاد دارند که اتفاق فصل گذشته براي اين دو تيم بدتر رخ خواهد داد. بنابراين بايد به وزارت ورزش و همه افرادي که براي اين دو باشگاه تصميم گيري مي کنند تذکر داده شود که مراقب صندلي فروشي هاي در هيات مديره باشند تا تبعات تلخ فصل گذشته گريبان سرخابيها را نگيرد.
هميشه براي پيدا کردن دليل بايد به سرچشمه رجوع کنيد. به آن روزها که پرسپوليس و البته استقلال صندلي فروشي کردند، به نخبهها و با تجربهترها درب خروج را نشان دادند و ثروتمندها را روي صندليهايي نشاندند که تا پيش از آن اين صندليها را به روياي خود هم نمي ديدند، نکته اينجا بود که ثروت آمد اما درک جايگاه استقلال و پرسپوليس نيامد و نمايشي اجرا شد براي کم کردن هزينه ها، نمايشي عميقا سنتي و شعارمابانه
اگر از ابتدا همه چيز درست جلو رفته بود شايد امروز وزارت ورزش به جاي پاسخگو شدن به يک جامعه دلخور، خودش ميتوانست طلبکار باشد. اما اين اتفاق رخ نداد و تصميمات اشتباه کار را تا جايي پيش برد که مردم از نتايج دو تيم استقلال و پرسپوليس شاي و ناراضي بودند.
بعد از شکست سنگين پرسپوليس برابر الهلال کافي بود گشتي در شهر مي زديد و افسردگي و دلزدگي مردم را مي ديديد. قرار بود همه چيز درست شود اما هزينه ها که کم نشد هيچ، بيشتر هم شد اما چون از پايه کار معيوب بود هرگز اتفاق مثبتي براي استقلال و پرسپوليس رخ نداد.
استقلال البته افشارزاده را داشت و پرسپوليس رحيمي را اما پول دست کسان ديگري بود که تجربه نداشتند و نميدانستند تحت چه فشاري از سوي مردم قرار ميگيرند و ده برابر صرفه جويي اول فصل را بايد هرينه کنند و باز هم البته به دليل کجي ديوار در معماري اوليه اين ديوار تا ثريا کج مي رود بالا!
شش مدير در پرسپوليس عوض شد، هفتمي البته در مهمترين بازي فصل پرسپوليس تيم را در رياض رها کرد و رفت جده...
در استقلال هم درگيريهاي شديد سرمربي با بازيکنان و مربيان تيم ملي و رسانه ها و هواداران،کنترل نشد و مديريت نشد تا استقلال تا گردن در حاشيه گير کند. در پرسپوليس دايي را در هفته هفتم برکنار کردند و تا آخر فصل حدود چهارده مربي جاي خود را در اين تيم به ديگري دادند تا اين تيم درست نشود که نشود.
اما اين پايان حرف نيست، پايانش اين است: استقلال و پرسپوليس نيازمند نيستند، گدا نيستند، اينها ميلياردها ثروت دارند، ثروتي که صدا و سيما آن را نمي دهد، تبليغات محيطي هم سهم اينها را نميدهد، حتي بليط فروشي هم دست خودشان نيست.
فوتبال هزينه دارد، به ويژه براي تيمهايي ريشه داري مثل اين دو باشگاه اما اين به معناي حيف و ميل بيت المال نيست، بلکه به معناي آنست که اينجا يک ريال خرج مي کني اما ده ها تومان برگشت سرمايه داري، صدا و سيما چرخش مي چرخد، فدراسيون و سازمان ليگ ساختمانهاي جديد مي خرند، جامعه شاداب و سرحال و سرزنده مي شود و ميلياردها تومان هزينه داروهاي ضد افسردگي صرفه جويي ميشود اما کيست که ببيند؟