بازار شام یا متروی تهران؟
اینجا بازار شام نیست، متروی تهران است. این قطارِ بمبئی یا دهلی نیست، واگنهای متروی تهران است.
به گزارش تیک، هر روز عصر مانند روباتی برنامه ریزی شده، بدون توجه به مسیر به سمت ایستگاه متروی مورد نظر حرکت میکنم. این روال هر روزهی من و بیشتر افرادی است که پای ثابتِ استفاده از مترو هستند. وقتی ایستگاه مترو مورد نظر مرکز شهر باشد که دیگر نور علی نور است؛ مانند آن است که از همان اول، داخل سیل جمعیت شیرجه بزنی و با آن جریان حرکت کنی.
از همان ابتدا که در ایستگاه منتظر قطار هستی چهرههای متفاوتی میبینی. مسافران از همه طیفی هستند؛ دانشجو، کارمند، کارگر، کاسب، زنان خانه دار، کادر و وظیفههای ارگانهای نظامی، افرادی که از شهرستانها برای خرید و یا کاری اداری آمدهاند، بیمارانی که برای یافتن آدرس مطب یا بیمارستان از ایستگاه نزدیک به محل مراجعه خود میپرسند و ... بخش کوچکی از افراد متفاوتی هستند که در مترو میتوان دید؛ اما اینجا به دنبال طیفهای گوناگون مسافران نیستم؛ چرا که همهی آنها را کمابیش دیدهایم.
از زمان آغاز به کارمتروی تهران، با افتتاح ایستگاههای جدید به تدریج افراد مختلفی به جرگهی استفاده کنندگان این سامانهی حمل و نقل عمومی پیوستند. علاوه برصرفه ی اقتصادی، پوشش نسبتاً گستردهی مترو در مناطق گوناگون شهر تهران یکی دیگر از دلایل اقبال مردم به استفاده از این سامانه بوده است.
افزایش تعداد مسافران و به تبع آن حضور اقشار مختلف در قطارهای مترو، باعث گردید تا این فضای گسترده و پر جمعیت مورد استفادهی دستفروشانی قرار گیرد که امروزه به نوعی نبض واگنهای مترو را دردست دارند. با توجه به متنوع و متفاوت بودن مسافران مترو؛ سلیقههای متفاوتی نیز در دسترس این فروشندگان قرار گرفته تا برای جلب نظر هرکدام از آنها، کالایی را برای فروش درنظر داشته باشند.
برخوردهایی جسته گریخته با این مسئله صورت گرفت، اما به دلیل نقص قانونی برای برخورد جدی با آنها این امر مقطعی انجام شد و در حال حاضر هیچ گونه مقابلهای با این پدیده مشاهده نمیشود. در همین رابطه یکی از مدیران مترو گفته بود:«دستفروشی در مترو جرم نیست و یک رفتار مجرمانه به شمار نمیآید، از همین رو در قانون هم برای آن چیزی ذکر نشده و گویی از دید مجریان قانون هم جرم تلقی نمیشود».
با وجود این مسائل موج جدید حضور دستفروشان در مترو امری بدیهی به شمار میآید. وقتی صحبت از موج جدید میشود منظور من فقط از لحاظ تعداد افراد و از بعد کمی نیست. در این موج جدید شاهد ارائهی انواع واقسام کالاها با روشی متفاوت هستیم.
در چند سال اخیر فضای کسب و کار همچون گذشته شرایط نابسامان و بیمار دارد و این امر موجب شده تا افراد بیشتری به امرار معاش از طریق دست فروشی روی بیاورند. در این شرایط فضای واگنها به دلیل نبود نظارت و یا منعی از سوی شرکت مترو، تبدیل به بازاری برای عرضه کالاهای مختلف شده است؛ بازاری که از هر طیف و قشری در آن حضور دارند.
دستفروشان همیشه شهرهای بزرگ و محل تجمع مردم را رصد میکنند و به دنبال بازار مصرفی پر جمعیتتر و شلوغتر هستند. مترو هم از این ماجرا مستثنی نبود و بساط دستفروشی آنهم به سبک جدید به بازار متحرک داخل واگنها وارد شد. این حرکت آهسته اما پیوسته صورت گرفت. ابتدا دستفروشان در حال محک زدن برخورد شرکت مترو و شهرداری تهران با این پدیده بودند. چنانکه افراد ابتدا مستقلاً وارد عمل شدند و کالاها شامل موارد محدودی نظیر تنقلات و فال حافظ و این موارد بود؛ اما در سالهای اخیر، در واگنهای مترو شاهد حضور منظم و متعدد دستفروشانی هستیم که اجناس متفاوت خود را به صورت عمده تأمین میکنند و با قیمتی نازل در مترو به فروش میرسانند. بعضاً گفته میشود که یک یا چند شخص بطور خاص مسئول تأمین اجناس این افرادند و به نوعی گردانندهی دستفروشیِ منظم و سازمان یافته متروی تهران هستند.
دست فروشانی که این ایام به فعالیت میپردازند، همانند بازاریاب شرکتها رفتار میکنند و برای جلب مشتری به ظاهر سعی دارند چهرهی متفاوتی از خود ارائه بدهند؛ اگرچه این از ایجاد مزاحمت آنان نمیکاهد. وقتی در واگن قطار بین شهری تهران-کرج حضور داشته باشید لحظهای از حضور این دست فروشان در امان نخواهید بود و آنها یکی پس از دیگری از راه میرسند.
دست فروشان عمدتاً به حالت تیمی عمل کرده و به نوعی زمان کار منحصر به خود و یا محدودهی استحفاظی خود را دارند. آنها به نوبت وارد واگنها میشوند و جالب اینجا است که سعی میکنند از موازی کاری و بر هم زدن کسب یکدیگر پرهیز کنند! این رفتارهای تیمی بیشتر از آنکه نشان دهندهی نظم کاری در میان آنها باشد، موجب نگرانی در موضوع دیگری میشود.
واگنهای مترو فاقد نیروی نظامی و مسئولی برای برقراری نظم و امنیت بوده و تنها دوربینهایی در آن نصب شدهاند که در عمل کارکردی ندارند. چرا که خود من هم شاهد آن بودهام که حتی در صحنههایی که درگیری میان مسافران و دستفروشان رخ میدهد، از رسیدگی کسی خبری نیست.
دستفروشانی که در حال حاضر در مترو حضور دارند به نوعی واگنها را محدودهی قلمرو خود میدانند و بدون توجه به نظر و رفاه حال مسافرین به فعالیت خود میپردازند. حال اگر این برخوردها به درجات بالاتری برسد چه کسی توانایی تأمین امنیت مسافران را در مواجهه با یک گروه از این افراد، در قطاری در حال حرکت خواهد داشت؟ آیا بی تفاوتی به حضور این افراد در داخل مترو رفتاری منطقی و بدون ریسک است؟
متاسفانه استقبال نسبی مسافران از دستفروشان و خرید اجناس آنها، نکتهی مهمی است که موجب فعالیت مضاعف این افراد شده است. از زمانی که برخورد با دستفروشان و جمع آوری آنها متوقف شد، طرحی به جریان افتاد که با استفاده از پوستر و اعلان از طریق بلندگوها سعی مینمود تا در راستای آگاهی شهروندان و عدم خرید از دست فروشان فرهنگ سازی نماید؛ اما متاسفانه مانند مواردی از این دست این راه حلی کافی و راهگشا برای مقابله با این پدیده نبود و بسیاری از مردم به دلیل قیمت پایین اجناس اقدام به خرید از دستفروشان مینمایند.
دستفروشی در مترو مانند دیگر معضلات اجتماعی، ثمرهی نابسامانی و ناهنجاریهای دیگری است که به صورت مستقیم و غیر مستقم موجب بروز آن میشوند. وضعیت بد معیشت درصد قابل توجهی از جامعه، فضای کسب و کارِ بیمار و نبود امنیت اقتصادی در مشاغل و مواردی دیگر، موجب روی آوردن اشخاص مختلف از طیفهای مختلف اجتماعی به پدیدهی دستفروشی شود که در کنار نابودی اصناف و مشاغل قانونی، موجب تغییر فرهنگ و عادت و روش زندگی در بسیاری از خانوادهها میگردد.
از سال ۸۹ طرحهایی در راستای ساماندهی دستفروشان مترو، نظیر در اختیار قرار دادن غرفههای فروش کالا در شورای فرهنگی شرکت بهرهبرداری مترو تهران مطرح شده بود؛ اما این طرحها تا این لحظه اجرایی نشده و حال و روز فضای واگنها بسیار وخیمتر از ۶ سال پیش شده است. لذا ورود جدی و اجرای ضربتی طرحهایی نظیر در اختیار قرار دادن غرفه و ساماندهی این افراد امری ضروری است که توقع اجرای آن از سوی مسئولین ذیربط میرود.
منبع: الف